شریعت ناب

گاهی باید مکث کرد! صبر کن! شاید اینجا همان جای دنجی باشد که به دنبالش می گشتی...
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

گلایه امام زمان روحی له الفداه از شیعیان

03 دی 1395 توسط الهام دانش خواه

???? مرحوم آیت الله مجتهدی(ره) فرمودند: یک روز در ایام تحصیل در نجف اشرف، پس از اقامه نماز پشت سر آیت الله مدنی، دیدم که ایشان شدیدا دارند گریه می‌کنند و شانه‌هایشان از شدت گریه تکان می‌خورد

???? رفتم پیش آیت الله مدنی و گفتم: ببخشید، اتفاقی افتاده که این طور شما به گریه افتاده‌اید؟

???? ایشان فرمودند: یک لحظه، امام زمان را دیدم که به پشت سر من اشاره نموده و فرمودند:

✨ آقای مدنی! نگاه کن! شیعیانِ من بعد از نماز، سریع می‌روند دنبال کار خودشان و هیچکدام برای فرج من دعا نمی‌کنند. انگار نه انگار که امام زمانشان غایب است!”

✨ من از گلایه امام زمان (عج) به گریه افتادم…????

???? کتاب مهربان‌تر از مادر،
انتشارات مسجد مقدس جمکران

 نظر دهید »

نور دیده 20

03 دی 1395 توسط الهام دانش خواه


????وضع حمل و آداب تولد
زایمان یک فرآیند طبیعی است که توسط آن نوزاد متولد می شود. هنگام زایمان خانم باید بتواند آرامش خود را بیشتر کند و بر ترس خود غلبه نماید. هر گاه احساس کند که وقت زایمان نزدیک شده، قبل از درد دوش بگیرد و با خود چیزهای خوشبو همراه داشته باشد و دهان را باز نگه دارد تا بیشتر از هوای آزاد تنفس کند.

توصیه شده است که زن باردار روزهای آخر آبستن ، ویتامین E و هورمون زنانه مخصوصا رازیانه (به مقدار کم) مصرف کند که در این صورت وضع حمل را به سهولت بگذارد.

در روایات اسلامی نقل شده که برای آسان شدن زایمان، بعد از نماز مخصوصا در ماه نهم سوره مبارکه انشقاق را تلاوت کند. همچنین از امی المومنین علیه السلام منقول است که اصحاب کهف هشت تن بودند و اسامی آنها «تملیخا، مکشلینیا، مشلینیا، مرنوش، برنوش، شادنوش، مرطونس و قطمیر (نام سگ آنها) » می باشد؛ بستن اسامی آنها بر ران چپ زنانی که زایمان سختی دارند سبب سهولت زایمان آنها می شود.

همچنین نوشتن آیات
احقاف/ 35 ؛ نازعات/46 ؛ آل عمران/ 35
و به ران راست بستن، توصیه شده است که بعد از ولادت زود باز کند.

کانال لظه ای درنگ
@Daneshkhah

 نظر دهید »

نور دیده 19

29 آذر 1395 توسط الهام دانش خواه


????توصیه های کلی ایام بارداری موثر بر طهارت روحی فرزند.

1- همیشه با وضو باشید مخصوصا هنگام غذا خوردن
2- شب ها به آینه نگاه نکنید.
3- حتی الامکان انجام مستحبات را انجام دهید.
4- حفظ آرامش و دوری جستن از عصبانیت
5- اهتمام جدی بر پرهیز گناهان

6- قرآن خواندن با صدای بلند یا گوش کردن از وسایل الکترونیک برای شنیدن قرآن
7- خواندن تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها بعد از هر نماز و قبل از خواب.
8- خواندن سوره توحید و قدر به عدد 50 بعد از نماز صبح
9- هنگام تکان خوردن جنین در شکم مادر، دست بر روی شکم گذاشته د ست گذاشته و صلاوت و سوره توحید را بخوانید.
10- روزانه 140 مرتبه صلوات و 70 مرتبه استغفار

11- تلاوت قرآن مخصوصا مداومت بر قرائت سوره انبیا که برای اصللاح شدن فرزند بسیار موثر است.
12- صحبت کردن والدین با جنین قبل از تولد چراکه موجب ایجاد پیوستگی بین والدین و فرزند خواهد شد
13- خواندن زیارات به عدد 40 از جمله:
*زیارت عاشورا با 100 لعن و 100 صلوات
*سوره یس
*سوره یوسف و دمیدن به سیب و خوردن آن
*دعای توسل
*زیارات جامعه کبیره
*زیارات آل یاسین و دعای بعد از آن
*دعای کمیل
*دعای ندبه و دعای سمات در 40 هفته
* خواندن 40 مرتبه سوره های حدید، حشر، تغابن، صف قبل از خواب
*حداقل 40 شب نماز شب
*غسل جمعه
*حدیث کسا و زیارت امام زمان علیه السلام
* دعای عهد
*خوردن 21 عدد مویز در 40 روز به صورت ناشتا با یک بسم الله

کانال لحظه ای درنگ
@Daneshkhah

 نظر دهید »

نور دیده 17

25 آذر 1395 توسط الهام دانش خواه

لقاح و بارداری

لقاح عملی است که در طی آن هسته (اسپرماتوزئید) مرد وارد تخمک (اُووم) زن می شود.

از منظر اسلامی، نقش محیط داخلی و جنینی در سرعت تربیت و شکل گیری شخصیت فرزند قابل پذیرش است. مخصوصا درباره نوع تغذیه مادر و مراقبتهای معنوی او در دوران بارداری، توصیه هایی فراوانی به ما رسیده است که در ادامه به آن می پردازیم.

????تاثیر رفتار مادر بر جنین
از هنگامی که اسپرماتوزئید مرد در رحم زن وارد می شود و با اووم زن ترکیب می یابد، دوران بارداری آغاز می گردد. از این زمان نطفه فرزند در رحم مادر با سرعت عجیبی در حرکت و تکامل است. نطفه پدر در ساختمان جسمانی و روحانی فرزند اثر دارد؛ ولی در آینده این موجود زنده تا حدودی زیادی به مادر وابسته است؛ زیرا نطفه پدر در حکم بذر است و رحم مادر به منزله کشتزار. و اصولا محیط پرورش عامل مهمی بری حفظ حیات نوع بشر محسوب می شود که می توان به دلایل ذیل اشاره کرد:

1- طولانی بودن دوران ارتباط کودک چه در رحم و چه در خارج رحم مادر
2- اثر پذیری از شرایط رحم چون خون و دیگر جنبه های شیمیایی و عوامل مربوط به آن.

فلذا تمامی رفتار مادر در دوران بارداری نقش مهمی را در زندگی فرزند رقم می زند. مادران باید بدانند که تمامی حرکات آنها می تواند سعادت و شقاوت نوزادشان را با تاثیرگذاری آنها به وجود بیاورند

در این ایام پدر و مادر باید تلاش بیش از پیش کنند تا مادر از غذاهای حلال بخورد چرا که پیامدهای غذاهای حرام این است که تمام خوبی ها و ساختار اصلی انسانیت را ضعیف یا متزلزل می کند و از بین می برد. به طوری که بیشتر ظلم ها و خیانتها محصول لقم حرامند.

اهمیت این نکته را می توان از کلام مولایمان امام حسین علیه السلام فهمید، زمانی که در روز عاشورا با لشکریان دشمن مواجهه شد، آنان را موعظه فرمود و حقایق را برایشان بیان کرد اما سخنان آن حضرت در دلهای آلوده آنان تاثیر نداشت.

بی تردید کلام مولا نافذ و تاثیرگذار بوده اما در جان های ناپاک آنان زمینه تاثیر و جذب حقایق مهیا نبوده است. چرا که حضرت در جواب پرسش خواهرشان- زینب سلام الله علیها- چنین بیان می کنند:
«خواهرم! شکم های آنها از غذاهای حرام پر شده و شیطان بر آنان مسلط گردیده و از یاد خدا غافلند و پاکی را زا جانشان بیرون کرده است». (غریب مادر حسین، ص87

کانال لحظه ای درنگ
@Daneshkhah

 نظر دهید »

نور دیده 16

23 آذر 1395 توسط الهام دانش خواه

????مقدمات فرزند آوری

چنانچه اوقات مکروه و مستحب بودن آمیزش را دریافتیم و زوجین خود را برای فرزندآوری آماده کرده اند لازم است بدانند که سیستم فکری و حالات روانی پدر و مادر در حین آمیزش، بر روحیات فرزند موثر خواهد بود. در پی روایاتی که بیانگر تاثیرات است، به پدر و مادر سفارش شده است که د رحین عمل زناشوئی با وضو بوده و به یاد خدا باشند. بدیهی است که یاد خدا موجب آرامش قلب می شود و در فرزند اثر مثبتی خواهد داشت. همچنین رغبت و میل قوی جنسی زوجین در زیبایی و هوشمندی وی اثری قطعی خواهد نهاد. ترس و اضطراب والدین به هنگام عمل زناشوئی بدترین تاثیر را بر روی طفل می گذارد همانگونه که آرامش خاطر پدر و مادر تاثیری بس نیکو در فرزند می نهد.

تاثیر خستگی زیاد، روی جنین کاملا محسوس است و او را ضعیف و رنجور می کند. در توصیه های دینی تاکید شده است که آمیزش را در ساعات پایانی شب که خستگی جسم تا حدی زایل شده است و شکم نیز تا حدی خالی شده است صورت گیرد و تجربه نشان داده است فرزندانی که از این طریق نطفه شان منعقد شده است از هوش بیشتری برخوردارند.

قبل از عمل زناشوئی روایت شده است که هر کس سوره فجر را یازده مرتبه بخواند و با حلال خود نزدیکی کند خداوند به او اولادی می بخشد که باعث روشنایی چشم او می شود. (ترجمه مجمع، ج27، ص51؛ تفسیر جامع، ج7، ص402)

به هنگام جماع «بسم الله الرحمن الرحیم» و «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم». بگویند و از درگاه الهی دعا کنند که خداوند از فضل خودش فرزندی صالح به آنها عنایت کند و دعاهایی نیز در این جا وارده شده است که به دلیل ضیق نوشتار از آوردن آن صرف نظر می کنیم.

وارده شده است که اگر مرد در حال جماع اسم خداوند متعال را به زبان نیاورد، شیطان بیاید و بنشیند به نحوی که مرد در جلوی زن نشسته و ادخال کند مثل ادخال مرد و انزال کند انزال او، پس حمل اگر منعقد شود دشمن اهل بیت علیهم السلام شود و اگر از مرد منعقد شود دوست اهل بیت علیهم السلام می شود. (وسائل الشیعه، ج14، ص96)

کانال لحظه ای درنگ
@Daneshkhah

 نظر دهید »

نور دیده15

21 آذر 1395 توسط الهام دانش خواه

????مقدمات فرزندآوری
»»»» توصیه های دینی برای فرزندآوری

ادامه مکروهات جماع????
16- رو به قبله و پشت به قبله بودن.
17- بعد از احتلام و قبل از غسل که موجب دیوانگی فرزند می شود.
18- زیر آسمان بی حائل.
19- پشت بام چراکه فرزند منافق، ریاکار و بدعت گذار شود.
20- در حال ایستادن چراکه فرزند دچار شب ادراری شود.

21- بی وضو آمیزش کردن به جهت ترس از بخیل و سیه دل شدن فرزند.
22- در حال معده پر
23- آمیزش در حالی که شهوت زن دیگر در ذهن دارد چراکه که طفل اهل لواط شود.
24- آمیزش در حالی که انگشتری در دست دارد که اسم خداوند متعال یا چیزی از قرآن کنده کاری شده باشد.
25- آمیزش در نزد بچه که او آنها را ببیند یا بشنود یا بفهمد که مشغول چه کار هستند چراکه او زناکار شود.
26- پرهیز از آمیزش زمانی که به اندازه سه روز و سه شب سفر کنند چراکه فرزند ضد والدین و یاور ستگری شود.

????مستحبات جماع
1- در شب جمعه، بعد از نماز عشا به امید اینکه فرزند از ابدال شود.
2- روز جمعه که فرزند خطیب و خوش زبان شود و بعد از ظهر جمعه که مشهور و عالم شود.
3- شب دوشنبه که حافظ قرآن و راضی مقسوم الهی شود.

4- شب سه شنبه که فرزند رحیم القلب و سخاوتمند و خوشبو دهان شود و از غیبت و دروغ و بهتان به دور باشد و بعد از سعادت اسلام شهادت روزی او می شود و او را با مشرکین عذاب نمی کند.
5- ظهر روز پنج شنبه که تا پیری شیطان از او دور شود و سلامتی دین و دنیا روزی اش خواهد بود.
6- شب اول ماه مبارک رمضان.

کانال لحظه ای درنگ
@Daneshkhah

 نظر دهید »

نور دیده 14

21 آذر 1395 توسط الهام دانش خواه


????مقدمات فرزندآوری
»»»» توصیه های دینی برای فرزندآوری

یکی از مهمترین نتایج ازدواج فرزندآوری است. فرزندآوری از طریق عمل زناشویی زن و شوهر انجام می پذیرد که باید در نهایت آرامش طرفین باشد. از طرفی دین مبین اسلام که برای همه مراتب و مراحل زندگی انسان برنامه دارد توصیه هایی فرموده است که رعایت نکردن بعضی از امور موجب اختلال در عمل فرزندآوری می شود یا به فرمایش ائمه معصومین علیهم السلام آمیزش های ناشایست آثار سوئی از جمله بغض اهل بیت را به دنبال دارد و از طرفی رعایت بعضی از آنها موجب تندرستی و چشم روشنی پدر و مادر خواهد شد. که در ذیل به ادامه بحث خواهیم پرداخت.

مکروهات جماع
1- آمیزش در شبی که خسوف و کسوف و شب و روزی که در آنها زلزله شود و هنگام وزیدن باد سیاه، زرد و سرخ.
2- بعد از غروب تا رفتن سرخی از افق، بعد از فجر تا طلوع آفتاب، در وقت زردی آفتاب در ابتدا و آخر و متصل به ظهر.
3- شب عید فطر به سبب اینکه ترس از اینکه فرزند کثیر الشر شود.
4- شب عید قربان چراکه احتمال شش انگشتی یا چهار انگشتی شدن فرزند شود.
5- شب چهارشنبه.

6- اول هر ماه و همچنین وسط و آخر هر ماه و نیز شب بیست و نهم زیرا خوف سقط شدن حمل یا دیوانه و کم عقل شدن او شود. (البته بغی از اول ماه مرضان)
7- شب نیمه ماه شعبان به جهت ترس از شوم شدن فرزند
8- در شبی که در آن قصد سفر دارد به جهت ترس از اینکه فرزند مال خود را در غیر حق صرف کند.
9- بین اذان و اقامه به جهت ترس از این که فرزند حریص بر خون ریزی شود.
10- بعد از ظهر که فرزند لوچ شود.

11- ساعات اولیه شب که فرزند ساحر خواهد بود و دنیا را بر آخرت ترجیح دهد.
12- صحبت کردن حین آمیزش موجب لال شدن فرزند.
13- نگاه کردن مرد به شرمگاه همسرش خاصه حین آمیزش چراکه موجب کوری فرزند می شود.
14- جماع در حالی که حنا بسته است چراکه فرزند اهل لواط شود.
15- جماع در حالی که هر دو عریان باشند همانند دراز گوش که ملائکه از ایشان دور شوند.

ادامه دارد
کانال لحظه ای درنگ
@Daneshkhah

 نظر دهید »

نور دیده 13

19 آذر 1395 توسط الهام دانش خواه

????مقدمات فرزندآوری
»»» مراقبتهای پزشکی و تغذیه ای قبل از بارداری

قبل از بارداری انجام آزمایش کلی مورد نیاز است تا زن باردار از لحاظ کمبودها مورد بررسی و درمان قرار گیرد. مهمترین مواردی که باید مورد بررسی قرار گیرد، هموگلوبین، کلسیم، ید و روی است.

همچنین قبل از بارداری خانم باید از لحاظ بیماری های بالینی مثل فشار خون، دیابت، بیماری های قلبی مثل تنگی میترال و … بررسی شود.

مصرف فولیک اسید سه ماه قبل از بارداری بسیار موثر است و می تواند از بسیاری از بیماری ها مثل نقص لوله عصبی جلوگیری کند.

همچنین توصیه می شود قبل از اقدام به بارداری به وزن نرمال برسد و در صورت ابتلا به کم خونی، قبل از اقدام به بارداری، درمان صورت گیرد. (مصرف غذاهای حاوی آهن مانند گوشت، جگر، تخم مرغ و …)

در منابع روایی ما خوردن میوه «به» قبل از بارداری توصیه شده است؛ امام صدق علیه السلام هنگامی که به جوان زیبایی بر می خوردند، می فرمودند: «باید پدر این پسر، به خورده باشد».

این تا به این حد است که در جوامع غربی، زوجین قبل از اجرای مراسم زندگی مشترک، چند روز سیب درمانی را بر خود برمی گزینند تا از فرزندانی زیبا بهره مند شوند.

کانال لحظه ای درنگ
@Daneshkhah

 1 نظر

نور دیده 12

15 آذر 1395 توسط الهام دانش خواه

????مقدمات فرزند آوری
»»» مراقبت چهل روزه از نفس، قبل از انعقاد نطفه

این مراقبت بر محور عمل بر واجبات و ترک مطلق گناهان و نیز اهتمام به مستحبات و ترک مکروهات می باشد. چراکه چیزی جز اخلاص و رنگ خدایی گرفتن و رضایت و بندگی خدا حظی ندارد.

پیامبر اکرم (ص) در این زمینه می فرماید:
« هر بنده ای که تا چهل روزه (نیت، رفتار و گفتار) خود را برای خداوند خالص گرداند، سرچشمه های حکمت از قلب او بر زبانش جاری گردد». (الکافی، ج2، ص16)

از منظر عرفان اسلامی، تکرار عملی با تلقین سخنی تا مرحله جهل، تکمیل کننده ابعاد روحانی و عرفانی انسان می گردد، دریچه ای از نور به روی قلب او گشوده می شود. در سیر باطنی و تعالی روحی او تحولی بنیادین پدید می آید و سرآغاز یک سلسله جوشش ها، رویش ها و لذت های روحی و معنوی در قلب فرد حاصل می شود.

چنین تحولی در روح و جان مرد و زن بدون تردید بر پاکی صلب و رحم و نطفه ایشان تاثیر گذار خواهد بود. از این رو که پیامبر اعظم (ص) می فرمایند:
« هنگام ازدواج با خدیجه طبق مصالح الهی، چهل روز از او کناره گیری کردم و به عبادت پرداختم تا از او فرزندی پاکیزه متولد سازم.» (بحار، ج16، ص78)

لازم است در این زمان، شخص بیش از پیش توسلات خود را به ائمه معصومین علیهم السلام انجام دهد و با ظرافت ویژه ای بر حلال بودن لقمه هایش اصرار ورزد. چراکه از 40 لقمه نان، یک قطره خون و از هر 40 قطره خون، یک قطره نطفه تشکیل می شود.

کانال لحظه ای درنگ
@Daneshkhah

 1 نظر

نور دیده 11

13 آذر 1395 توسط الهام دانش خواه

ازدواج

امر ازدواج یکی از مراحل مهم و اساسی زندگی هر فردی محسوب می شود. به همین سبب است که برای این مهم آدابی بیان شده است که زوجین از این مرحله از زندگی به سلامت گذر کنند چراکه اگر شالوه ابتدایی هر بنایی صحیح ریخته شود از ضمانت بیشتری برخوردار است.

در آداب اسلامی ما به نقل از معصومین علیهم السلام آورده شده است که قبل از خواستگاری و قرائت خطبه عقد، تاکید به خطبه و حمد و ثنای الهی و صلوات بر محمد و آل اطهارش و استغفار و وصیت به تقوی شده است.

همچنین از آداب ازدواج این است که برای عقد خواندن شاهد بگیرند و آشکار نمودن عقد و در مصرف تزویج و مهریه تخفیف دهند. (الکافی، ج5، ص324-387) و اجرای صیغه عقد در حالی نباشد که قمر در برج عقرب باشد یا در وقت شدت گرما از روز.

حضرت رسول (ص) می فرمایند:
«ازدواج را آشکارا و خواستگاری را مخفی کنید». (میزان الحکمه، ج5، ص108)

بعد از عقد زوجین، آدابی در مورد شب زفاف بیان شده است. این شب از چنان اهمیتی برخوردار است که برای آنها نیز آدابی در شریعت اسلام برای آن در نظر گرفته اند.

مستحب است زمانی که داماد بر عروس وارد می شود هر دو از حدث و خبث طهارت داشته باشند و داماد در حالی که رو به قبله ایستاده است دست بر پیشانی عروس گذارده و بگوید:
«اللهم علی کتابک تزوّجتُها و فی اَمانتک اَخذتُها و بکلماتک اَستَحلَلتُ فرجَها فَاِن قَضیت لی فی رحمِها شَیدا فَاجعله مسبارکا تقیّا من شیعة آل محمد صلوات الله علیهم و لا تجعل للشیطان فیه شِرکا و لا نصیبا». (الکافی، ج5، ص502)

و مستحب است در حالی که عروس نشسته است، داماد کفش های او را از پایش بیرون بیاورد و پاهایش را بشوید و آب آن را از درب خانه تا آخر خانهبپاشد و دو رکعت خود و همسرش نماز بخوانند و بعد از حمد الهی و صلوات بر محمد و آل اطهارش این دعا را بخواند و حاضرین آمین بگویند:
«اللهم ارزقنی إلفَها و وُدّها و رضاها و ارضنی بها و اجمع بیننا بأحسن اجتماع و آنس ایتلاف فإنّک تحب الحلال و تُکرِه الحرام».

در آداب شریعت اسلام توصیه شده است که مکروه هست این شب را به شب چهارشنبه مقترن ساختن و همچنین فرمودند که عروس پس از این شب، تا یک هفته از خوردن شیر، ماست، پنیر، سرکه و گشنیز و سیب ترش خودداری کند چراکه موجب سرد شدن رحم و در نتیجه مشکلات بارداری می شود.

کانل لحظه ای درنگ
@Daneshkhah

 1 نظر

نور دیده 10

11 آذر 1395 توسط الهام دانش خواه

????نکاتی پیرامون انتخاب همسر (انتخاب زن مناسب)

نظر به اهمیتی که مادر خوب در تکوین شخصیت طفل و پرورش همه جانبه او و در نتیجه بهسازی جامعه دارد، اسلام توجه به مواردی مانند:
✨دیانت
✨خردمند بودن
✨باکره بودن
✨حسن خلق
✨مهریه کم داشتن
✨قدرت باروری
✨اصالت خانوادگی
را در انتخاب همسر توصیه کرده است.

????همچنین زمانی که اولویت دینداری و اخلاقی زن مورد بررسی قرار گرفته شد می توان به اولویت های بعدی از جمله:
????زیبایی ظاهری
????خوش بو بودن
????دست پخت خوب داشتن
????آسان گیر بودن و نرمخو
????مطیع بودن
وی را د نظر بگیرند.

❓در مورد زیبایی ظاهری همسر در اسلام به چه نکاتی توجه شده است؟
1- جماع با همسر زیبت، بلغم را قطع و نظر به او چشم را جلا می دهد.
2- خوش مو بودن وی
3- سفید مخلوط به سرخی بودن زن
4- گوشت دار بودن کعبش که روی پا باشد
5- خوشبو بودن گردن
6- خوش چشم بودن او چراکه چشم پادشاه بدن است و اغلب حسن در آن است.
7- گوشتدار بودن کمر او.
8- متوسط القامت بودنش
9- دارای لگن بزرگ باشند.
10- پرهیز از زناان چشم کبود یا لوچ

????????شایسته است دختران و پسران با ایمان علاوه بر دقت بر انتخاب همسر مناسب به درگاه الهی توکل جسته و دعا کنند. جوانان می توانند در قنوت نمازهای خود این دعا را تلاوت کنند:
«والذین یقولون ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قرة اعین و اجعلنا للمتقین اماما».

 1 نظر

نور دیده9

05 آذر 1395 توسط الهام دانش خواه


????همسر گزینی
مستحب است کسی که اراده تزویج نماید، قبل از اینکه همسر خود را تعیین کند، دو رکعت نماز بگذا????رد، بعد از ان حمد الهی را بجا آورد بعد بگوید:
« اللهم إنّی اُریدُ أن آتَوَزّجَ فَاقدِر لِی مِنَ النّساء اَعفّهُنّ فَرجاً و اَحفَظَهُنّ لِی فِی نَفسِها و فِی مالِی و اَوسَعَهُنّ رِزقاً و اَعظَمَهُنّ بَرَکة و اَقدِر لِی مِنها وَلداً طَیباً تَجعَلهُ خَلفاً صالِحاً فِی حَیاتی و بَعدَ مَماتی» (الفقیه، ج3، ص349)

در منطق اسلام انتخاب شوهری مناسب برای دختران بسیار مورد تاکید قرار گرفته است چراکه پدر فرزندان بزرگ و فرونروای منزل است و افراد تحت تکفل او با آداب وی تربیت می یابند. امام صادق علیه السلام در این زمینه می فرمایند:
« اطفال در سایه شایستگی پدرانشان از انحراف مصنون می مانند». (بحار، ج68، ص236)

بنابراین در دین اسلام درباره انتخاب شوهر ملاک هایی بیان شده است که تبعیت از آن ازدواجی شایسته را در پی خواهد داشت؛ که می توان به موارد ذیل نام برد:
????????تقوا
????????اخلاق
????????عفت زبان
????????توان اقتصادی
????????پرهیز از شراب خواری
????????سخاوت
????????مسئولیت پذیری
????????پرهیز از خوارک حرام
????????تناسب سن
???????? و نهایتا کفویت.

که لازم به ذکر است متخصصان علم درایه بیان داشته اند که منظور از کفویت در روایات اغلب همان مزاج افراد است.

کانال لحظه ای درنگ
@Daneshkhah

 1 نظر

نور دیده 8

05 آذر 1395 توسط الهام دانش خواه

????اهمیت تشکیل خانواده

✏️اهمیت تشکیل خانواده از منظر قرآن به اختصار به سه دلیل قرآنی مورد توجه قرار می دهیم:

1-طبق کریمه 72 سوره مبارکه نحل: ازدواج، همسر و نسل، عطای الهی است
«خدا برای شما همسرانی از جنس خودتان قرار داد و از همسرانتان، فرزندان و نوادگانی پدید آورد».

2- طبق کریمه 18 سوره مبارکه کهف، فرزندان زینت زندگی هستند:
«مال و فرزندان زیور زندگی دنیا هستند و اعمال شایسته پایدار نزد پروردگارت بهترین پاداش و نیکوترین امید است».

3- وعده رزق و روزی فرزندان با خداوند، طبق آیه کریمه 2 سوره اسراء
«فرزندان خود را از بیم فقر مکشید ما ایشان را و شما را روزی می دهیم، قطعا کشتن ایشان خطایی بزرگ است».

✏️ از کلمات گهربار اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام معلوم می شود که ایشان نسبت به امر ازدواج توجه ویژه ای دارند که در ذیل به چند از آن اشاره می کنیم:

1- محبوبترین بنای زندگی:
پیامبر اکرم _ص_ می فرمایند:
«هیچ بنایی در اسلام بر پا نشده است که نزد خدای عزّ و جلّ محبوبتر از ازدواج باشد». (من لایحضر الفیقه، ج3، ص383)

2- توصیه به ازدواج و نهی از زندگی مجردی:
پیامبر اکرم (ص) در این زمینه می فرمایند:
«ازدواج سنت من است و هر که از آن روی گردان شود، از من نیست». (بحار، ج100، ص220)

3- ازدواج با تربیت صحیح فرزندان
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:
«چه چیزی مانع می شود که مومن همسری اختیار کند؟ چه با خداوند به او فرزندانی عنایت کند که زمین را به ذکر “لا اله الا الله” سنگین کنند». (من لا یحضر ، ج3، ص382)

4- فخر و مباهات به کثرت امت
حضرت رسول (ص) می فرمایند:
«ازدواج کنید و تکثیر نسل کنید؛ که من در قیامت به فزونی امت خودم در میان دیگر امتها افتخار می کنم؛ حتی کودکان سقط شده شما نیز مباهات می کنم.». (بحار، ج100، ص220)

کانال لحظه ای درنگ
@Daneshkhah

 نظر دهید »

نور دیده 7

01 آذر 1395 توسط الهام دانش خواه

????ضرورت خودسازی قبل از ازدواج و فرزندآوری

از آنچه در مباحث گذشته بیان شد، این نتیجه حاصل می شود که جوانان باید قبل از ازدواج و پیش از آنکه صاحب فرزند شوند، به تهذیب نفس و خودسازی، اهمیت فراوان بدهند و در ریشه کن کردن صفات رذیله و نیز شکوفایی فضایل حسنه اخلاقی در وجود خود کوشا باشند.

کوتاهی در ریشه کن کرذن صفات رذیله، مضر و خطرناک است و پدر و مادر را محکوم به تحمل فرزندی می کند که به همان صفات و رذایل مبتلاست. اگر انسان بخواهد فرزندی شایسته که برای آبادی دنیا و آخرت خود و دیگران تلاش و کوشش دارد و به قول قرآن کریم، فرزندی صالح و شایسته تحویل جامعه بدهد ، باید اول خودش اصلاح شود و با صبر و استقامت آن صفات نیکو و فضایل اخلاقی که آرزو دارد فرزندش داشته باشد را در وجو خود بارور کند.

از این روست که امام علی علیه السلام در این زمینه می فرمایند:
«هر کس خود را پیشوای مردم قرار دهد، باید پیش از آموزش دادن مردم، یاد دادن به خود را آغاز کند و باید پیش از تربیت زبانی، با رفتارش تربیت کند . آموزگار و مربی خود، بیش از آموزگار و مربی مردم، شایسته احترام است». (نهج البلاغه، حکمت73؛ بحار الانوار، ج2، ص56)

کانال لحظه ای درنگ
@Daneshkhah

 نظر دهید »

نور دیده 6

29 آبان 1395 توسط الهام دانش خواه

????نقش اختیار و اراده

آیات متعددی از قرآن کریم مبین اصل اختیار می باشند. آیه 3 سوره مبارکه انسان چنین می گوید:
«إنّا هَدیناه السّبِیلَ إمّا شَاکِرا و إمّا کَفُورا؛ ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد یا ناسپاس».

در واقع آن سبیلی که خدا بدان هدایت فرموده، سبیلی است اختیاری و شکر و کفری که مترتب بر این هدایت است، در جو اختیار انسان قرار گرفته هر فردی به هر یک از آن دو که بخواهد می تواند متصف شود و اکراه و اجباری در کارش نیست. (تفسیر المیزان، ج20، ص122)

پایه حرکت انسان به سوی کمال و هر مقصدی که در نظر داشته باشد بر اساس نیروی اختیار نهاده شده ست و ایمان به دعوت رسول اکرم _ص_ و تصدیق آیات قرآن و یا کفران این نعمت باید بر اساس اختیار باشد.

در سوره شمس آمده است:
«قَ اَفلَحَ مَ زَکّاها * و قَد خابَ مَن دَسّاها ؛ که هر کس نفس خود را پاک و تزکیه کرده ، رستگار شده * و آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلود ساخته، نومید و محروم گشته است».

از آنجا که انسان دارای اندیشه و اختیار است، همین که مطلوبی را برگزید و برای رسیدن به آن تصمیم گرفت، قوای نفسانی و بدنی را تجهیز می نماید و با رسیدن به هر مطلوبی شوق ها و انگیزه های دیگری بیدار و فعال می گردد. در این میان اگر توانست هدفهای برتر و اصیل را برگزیند و با قدرت تقوا، انگیزه های شهوانی و امیال را از طغیان باز دارد و آنها را در طریق وصول آن مطلوبهای گزیده هماهنگ و تنظیم نماید، نفس از آلودگی ها پاک شده، استعدادهای آن رشد می یابد و به زندگی برتر و جاوید می رسد ولی اگر محکوم قوا و غرایز پست شد و به خدمت آنها درآمد، شوق فطری به کمال و خیر و تزکیه خاموش شده، ستعدادهای انسانی به جای خود افسرده و راکد می ماند و بندهای تقوا گسیخته می شود و راه فجور و شهوات پست باز می گردد.


@Daneshkhah

 نظر دهید »

نور دیده 5

27 آبان 1395 توسط الهام دانش خواه

???? نقش وراثت در شکل گیری صفات روحی و اخلاقی از منظر روایات

امیر المومنین علی علیه السلام در نامه 53 نهج البلاغه چنین می فرمایند:
«برای اداره کشور افرادی را برگزین که گوهر نیک دارند و از خاندانی پارسایند و از سابقه نیکو برخوردار. پس دلیران و رزم آوران و بخشندگان و جوانمردن را برگزین که اینان بزرگواری را در خود فراهم کرده اند و نیکویی ها را گرد آورده اند».

????????آیت الله سبحانی با اشاره به این فراز، چنین می گویند که امام علی علیه السلام به استاندار مصر چنین توصیه کرده اند که مبنای انتخاب برای فرمانداری، خانواده شریف، اصیل و پارسا می باشد.

بنا بر روایتی، محمد حنفیه در جنگ جمل علمدار لشکر بود، ولی گویا ترسیده بود و در حمله به سپاه جمل اندیشه می کرد و ترسناک بود. امام علی علیه السلام پیش او آمد و فرمود:
«این عرق از پدرت به نو نرسیده است». (وقعه الجمل)

????????"عرق” به معنی ریشه و اساس یک پدیده است و اساس آفرینش انسان «نطفه» ممی باشد.
معصومین علیهم السلام که حقایق را با نور وحی می دیدند، به این قانون عظیم خلقت (وراثت) توجه کامل داشتند. این در حالی است که پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:
« برای نطفه های خود (همسر مناسب) انتخاب کنید که عرق پنهانی تاثیر دارد».

فرزندان در شکم مادر، خلاصه ای از مجموعه صفات ظاهری و معنوی پدر و مادر و اجداد و نیاکان دور دست خویش هستند و عوامل گوناگون وراثت و جهش ژنی می تواند تاثیرهای مفید یا مضری در آنان بگذارد. اگر همه عوامل خوب باشد، بچه در شکم مادر سعادتمند است و اگر همه یا بعضی از آنها بد باشد، بچه به همان نسبت در شکم مادر شقاوتمند است.
سعادت و شقاوت در رحم مادر سرنوشت قطعی نیست بلکه ملاک محو یا بقای آن صفات پسندیده یا نپسند، عوامل تربیتی و شرایط محیطی است.

آیت الله سبحانی با استناد بر روایت حضرت رسول(ص) که در بالا ذکر شد، بیان می دارد که جای هیچ گونه تردیدی در تاثیر خلق و خوی پدران و مادران در اخلاق و منش فرزندان از طریق وراثت نیست، ولی باید توجه داشت که این تاثیر در همه صفات به صورت صد در صد و به اصطلاح علت تامه نیست، بلکه تنها در حد مقتضی و علت ناقصه می باشد که با نوع تربیت در دوران رشد و تربیت فرزند قابل تغییر است.

کانال لحظه ای درنگ
@Daneshkhah

 نظر دهید »

نور دیده 4

25 آبان 1395 توسط الهام دانش خواه

????’گزیده ای بر نقش وراثت در شکل گیری صفات روحی و اخلاقی از منظر قرآن

قرآن کریم و معصومینعلیهم السلام در بیش از 14 قرن پیش نه تنها اشاراتی به مساله «وراثت صفات» نموده اند که از مضمون کلام ایشان به دست می آید، بلکه در مواردی به آن تصریح نیز فرموده اند و این در حالی است که کمتر از دو قرن از عمر دانش ژنتیک می گذرد.

برخی آیات و روایات را که می توان در این زمینه مستند قرار داد، عبارتند از:

1- کریمه 77 سوره مبارکه یوسف
«قالوا إن یَسزِق فقَد سَرَقَ أخ لَه مِن قَبل… ؛ (برادران) گفتند: اگر او (بنیامین) دزدی کند، (جای تعجب نیست، چون) برادرش (یوسف) نیز قبل از او دزدی کرد…»

????????گویندگان این سخن همان برادران پدری یوسف هستند و به همین دلیل، یوسف را به بنیامین نسبت داده و گفتند اگر بنیامین امروز پیمانه پادشاه را دزدید خیلی جای تعجب نیست و از او بعید نیست؛ زیرا او قبلا برادری داشت که مرتکب دزدی شد و چنین عملی از او نیز سر زد. پس این دو برادر دزدی را از ناحیه مادر خود به ارث برده اند و ما از ناحیه مادر از ایشان جدا هستیم. (تفسیر المیزان، ذیل آیه شریفه)

این جمله و این اتهام برادران یوسف حاکی از تبرئه خودشان است؛ «یعنی بعید نیست که او دزدی کرده باشد، چون برادری داشت که او م دزدی کرده بود و در این کار وارث یکدیگرند. اما چون ما از طرف مادر با آنها نیستیم، لذا به دزدی دست نزده ایم. (تفسیر احسن الحدیث، ج5، ص161.)

2- کریمه 27 سوره مبارکه نوح
«إنّک إن تَذَرهُم یُضِلّوا عِبادَکَ و لایَلدُوا إلا فاجِرا کَفّارا ؛ چرا که اگر تو آنان را باقی گذاری، بندگانت را گمراه می کنند و جز پلیدکار ناسپاس نزایند».

????????علامه طباطبایی در تفسیر خود چنین می نویسد:
این آیه درخواست هلاکت تا آخرین نفر آنان را تعلیل می کند، و حاصلش این است که: اگر درخواست کردم که همه آنان را هلاک کنی، برای این بود که هیچ فایده ای در بقای آنان نیست؛ نه برای مومنین و نه برای فرزندان خودشان. برای مومنین فایده ندارد برای اینکه اگر زنده بمانند آن چند نفر مومن را هم گمراه می کنند و برای فرزندان خود نیز فایده فایده ندارد زیرا اینان فرزند صالح نمی آورند اگر بیاورند فرزندانی فاجر و کافر می آورند. (المیزان، ج20، ص56)

3- کریمه 28 سوره مبارکه مریم
«یا اُخت هارُون ما کان اَبوکِ امرَأ سَوءٍ و ما کانَت آُمُکِ بَغیّا ؛ ای خواهر هارون، پدرت مرد بدی نبود و مادرت نیز بدکاره نبود».

????????در تفسیر نور از جناب آقای قرائتی آمده است که اَبوکِ … آُمُکِ بَغیّا آمده است که صالح بودن پدر و مادر و خانواده در رفتار و کردار فرزند مؤثر است. (تفسیر نور، ج7، ص261)

 

@Daneshkhah

 نظر دهید »

نور دیده 3

25 آبان 1395 توسط الهام دانش خواه

وراثت????

یکی از حوزه های پژوهش در علم ژنتیک، رفتاری است که به مطالعه وراثت خصوصیات رفتاری و شکل گیری رفتار بر اساس زنوم می پردازیم وراثت به طور کلی مجموعه خصوصیات و ویزگی های غیر اکتسابی که از اجداد گذشته و از طریق والدین، توسط"ژن ها” به فرزند انتقال می یابد. وراثت یا انتقال ژنتیکی می نامند. وراثت پدیده ای بسیار پیچیده است که تبیین آن در حوصله این نوشتار نیست ولی به طور خلاصه می-توان گفت: هنگامی که تخمک(سلول جنسی ماده) در محیط رحم، توسط سلول جنسی نر یا اسپرماتوزوئید باور می شود، نطفه منعقد می شود. صفاتی که ژن ها به کودک منتقل می شود، ممکن است مستقیم از پدر و مادر و یا اجداد پیشین باشد.

عامل وراثت بر خصوصیات جسمانی فرزند مانند رنگ پوست، تن صدا، چشم، مو، بلندی و کوتاهی قامت و چاقی و لاغری و …؛ و همچنین چگونگی کار کرد اعضای بدن مانند قلب، مغز، معده، سلسله اعصاب و غدد می باشد.

اما تاثیر مهم تر قانون وراثت، در شکل باطنی آن، است؛ شکل باطنی قانون وراثت به این صورت است که خصوصیات بعد روحانی و صفات باطنی و به عبارت دیگر، روحیات فرزند، شبیه صفات و روحیات پدر و مادر یا دست کم یکی از آن هاست و شخصیت درونی، اخلاقی و باطنی او از شخصیت باطنی والدین، تاثیر جدی می گیرد. این امر از نظر اسلام مسلم است که اگر یک کودک از خانواده با ریشه و با نجابت باشد، همین زمینه ساز نجابت اوست. همچنان که اگر درخانواده بی ریشه بزرگ شود، همین، زمینه ساز برای بی نجابتی او خواهد بود. به عبارت روشن تر همان طور که ژن ها، صفات ظاهری پدر و مادر را به فرزند منتقل می کنند روحیات و صفات اخلاقی و روانی آنها را نیز به فرزند انتقال می دهند. مثلا یک مادر حسود که خود در سراشیبی سقوط اخلاقی است، معمولا فرزندانی حسود دارد و فرزندان یک پدر متکبر، مغرور یا خودخواه،بعید است صفات زشت پدر را نداشته باشند. افراد غیرتمند، عفیف و نجیب و نیز اشخاصی که با حیا هستند و حجاب و پوشش مناسب و اخلاقی را رعایت می کنند، معمولا در خانواده هایی تربیت شده اند کهاز نظر حجاب، عفاف، و غیرت، وضعیت مطلوبی داشته اند و در مقابل افراد بی عفت، بی غیرت، بی حیا و بی حجاب، در اکثریتقریب به اتفاق موارد، صفات زشت خود را از خانواده و از پدر و مادر به ارث برده اند. فرزندانی که ذاتا مهربان، دل سوز و خیرخواه هستند و گذشت و ایثار و فداکار ی دارند، این فضائل نیکوی اخلاقی را از پدر و مادر خود به ارث برده اند و پدر و مادر قسی القلب، خودخواه، ظالم و بی رحم، خواه ناخواه صفات ناپسند خود را به فرزندان می کنند.

بنابر این هنگام تولد فرزند، پدر و مادر، زمینه سعادت یا شقاوت او را برای او فراهم کرده اند و کودک از همان لحظه تولد می تواند با زمینه چینی پدر و مادر سعادتمند یا شقاوتمند باشد. همچنان که پیامبر اکرم(ص) فرمودند:” انسان شقی از بطن مادرش شقی است و انسان خوشبخت از بطن مادرش خوشبخت است."(البرهان فی تفسیر القرآن،ج2،ص529)

 

@Daneshkhah

 نظر دهید »

نور دیده 2

25 آبان 1395 توسط الهام دانش خواه

محیط طبیعی و جغرافیایی
که شامل اموری مانند نوع آب و هوا و منطقه جغرافییایی که فرزند در آن رشد می نماید، درصد پاکی یا آلودگی محیط زیست، مقدار انس فرزند با طبیعت، شهر به لحاظ بودن و یا نبودن و … میشود که در چگونگی رشد و نمو فیزیکی، عقلانی و حتی اخلاقی فرزندانمان تاثیری فراوان دارد و نیز در شکل گیری ساختمان بدنی، قیافه و چهره ظاهری، روحیات معنوی و مذهبی، میزان درایت استعدادهای هوشی، تعیین سن بلوغ و… نقش آفرین است(همان، ص83)

محیط انسانی و اجتماعی
از این میان، تاثیر محیط خانواده بر تربیت و شکل گیری شخصیت فرزند، بسی فزون تر و چشم گیرتر است.این که محیط خانواده برای فرزند تا چه حد لبریز از محبت و سرشار از شور و نشاط باشد این که پدر و مادر تا چه میزان نسبت به یکدیگر و فرزندانشان دارای حس تفاهم، سازگاری و حرمت گذاری باشند این که والدین و دیگر اعضای خانواده واجد چه فضیلت ها و رذلیت های اخلاقی باشند و… نخستین و پر دوام ترین آثار را بر تربیت کودک بر جا می گذارند. از خانواده که بگذاریم محیط های گوناگون دیگری همچون محل زندگی، محیط تعلیم وتربیت، محیط کار، مساجد، مجالس علمی و محافل دینی و مذهبی، اماکن مقدس زیارتی و عرصه-های سیاسی و اجتماعی جامعه، رسانه ها و دوستان و … میتواند بر تربیت فرزند تاثیر گذار باشد(همان،ص84-86).

@daneshkhah 

 نظر دهید »

نور دیده

25 آبان 1395 توسط الهام دانش خواه

مفهوم تربیت
“تربیت” واژه ای عربی است که از ریشه “ربو” گرفته شده است و به معنای زیادت، فزونی، رشد و نمو بر آمدن است.(حسن مصطفوی،التحقیق فی کلمات القرآن الکریم،ج 4،ص34)
تربیت یعنی فراهم نمودن زمینه ها و عوامل به فعالیت رساندن یا شکوفا ساختن استعدادهای شخصی انسان در جهت رشد و تکامل اختیاری ذاو به سوی هدف های مطلوب و بر اساس برنامه های منسجم است.(محمد تقی مصباح یزدی، جزوه تعلیم و تربیت، ش429، جلسه اول).
استاد شهید مطهری تربیت را به فعالیت در آوردن استعدادهای درونی می داند
که در شیء وجود دارد. تربیت در این معنا، همه قوای بالقوه انسان را به صورت بالفعل در می آورد. تربیت شامل همه جنبه ها و نواحی وجود دارد که شامل ابعاد جسمانی،عاطفی، عقلانی و معنوی شخصیت فرد است.(تعلیم و تربیت در اسلام،استاد مطهری، ص57).
فرآیند تربیت
در فرآیند تربیت، شناسایی عوامل تاثیر گذار بر شخصیت متربی،امری تعیین کننده و سرنوشت ساز به شمار می آید. در فرآیند تربیت عوامل چون وراثت محیط جنینی، محیط جغرافیایی، محیط خانواده، محیط جامعه، محیط تعلیم و تربیت، رسانه و …نقش دارند.
محیط جنینی
مراد از محیط جنینی، درون رحم مادر در مدت بارداری است. از آنجایی که تغذیه جنین از خون مادر است، تمام تاثیر پذیری جسمی یا روحی مادر در چگونگی رشد جسمی و روحی جنین تاثیر بسزایی دارد. در این دوران، شرایط روانی مادر، روحیات اخلاقی و معنوی او، وضع مزاجی و بدنی وی، کیفیت غذاهایی که مصرف می کند (از نظر پاکی و حلال بودن و نیز از نظر مفید بودن). صداهایی که می شنوند، صحنه ها و منظرههایی که مینگرد، کلامی که بر زبان می راند، لقمه ای که بر دهان می گذارد و … جملگی در شکل گیری شخصیت کودک تاثیر گذارند بدین گونه که یا به شکوفایی استعدادهای فطری کودک کمک می کند و یا در راه به فعالیت رسیدن قابلیت درونی وی ایجاد مانع و مزاحمت می کند(ر،ک، مرتضی آقا تهرانی، خانواده و تربیت مهدوی، ص 79-82)


@daneshkhah

 نظر دهید »

در محضر بزرگان

08 مهر 1395 توسط الهام دانش خواه

نظافت منزل شهید به نقل از آقای مجتبی سادات فاطمی

حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار از خانواده شهدا وارد منزل همسر شهیدی شدند که مریض بود و وضع خانه اش نابسامان بود.

ایشان ضمن دستور به همراهان برای انتقال همسر مکرمه شهید به بیمارستان، خودشان در حیاط را می بندند و به نظافت منزل مشغول می شوند.
منبع: جلوه آفتاب، ص324

 نظر دهید »

وعده دیدار

27 بهمن 1394 توسط الهام دانش خواه

با سلام خدمت دوستان عزیزم

در ابتدا تشکر می کنم از موهبت شما دوستان

به دلیل دسترسی نداشتن به نت نتونستم در خدمت باشم. ان شا الله هفته آینده بعد از المپیاد با مطالبی تحقیقی خودم در خدمتتونم.

 1 نظر

حاکمیت حضرت مهدی علیه السلام بر اساس سیره مولا علی علیه السلام .2.

30 آذر 1394 توسط الهام دانش خواه

ادامه مطالب:

امام صادق عليه السلام مى­فرمايد:

«المَهدِى سَمح بِالمالِ، شَديد عَلى الاَعمالِ، رَحِيم بِالمساكنِ[1]؛ مهدى-عجل الله- بخشنده است كه مال را به وفور مى­بخشد، بر كارگزاران و مسئولان دولت خويش بسيار سخت مى­­گيرد، بر بى­نوايان بسيار رؤف و مهربان است». «حضرت کارگزاران عادل را به شهرها می‌فرستد تا به عدالت رفتار کنند[2]».

از روایاتی که در مورد ویژگی‌های کارگزاران به دست آمده، چنین به نظر می‌رسد که آنان شجاع، عادل، امین، متقی، صالح و شایسته هستند. پس قابلیت کارگزاری در حکومت جهانی حضرت مهدی-عجل الله- را دارند. از سوی دیگر، خود حضرت بر رفتار آنان بسیار سخت‌گیر است تا مبادا ناعادلانه عمل کنند و به کسی ظلم شود[3].

5.رفاه اقتصادی مردم و رفع شکاف طبقاتی

* فقر و تنگدستی مردم موجب پایین آمدن آستانه تحمل مردم می­شود لذا هرج و مرج ناشی از فقر مالی زمام حکومت را تهدید می­کند. امام علی علیه السلام برای رفاه حال مردم و برطرف کردن مشکلات اقتصادی مردم در نامه­ای به کارگزاران بیت المال می­فرمایند:

«همانا شما خزانه­داران مردم و نمایندگان ملت و سفیران پیشوایان هستید، هرگز کسی را از نیازمندی او باز ندارید و از خواسته مشروعش محروم نسازید[4]».

امام علیه السلام نیز به وضع اقتصادی کارگزاران خود اهتمام داشتند چرا که در نامه خود به مالک اشتر زمانی که بعد از محمد بن ابی بکر فرماندار مصر شد، نامه طولانی به ایشان نوشتند که در فرازی این این نامه چنین نوشته اند:

«روزی فراوان بر آنان (کارگزاران) ارزانی بدار که با گرفتن حقوق کافی در اصلاح خود بیشتر
می­کوشند و با بی­نیازی دست به اموال بیت المال نمی­زنند و اتمام حجتی است بر آنان اگر فرمانت را نپذیرند و یا در امانت تو خیانت کنند[5]».

** یکى از ويژگى­هاى حكومت عدالت گستر مهدى -عجل الله- فراهم نمودن رفاه و آسايش مردم است، رسول اكرم صلى الله عليه وآله در ضمن روايتى مى­فرمايد:

«تنعم فيه أمتي نعمة لم ينعموه مثلها قط تؤتي الأرض أكلها و لا تدخر منهم شيئا و المال يومئذ كدوس يقوم الرجل فيقول يا مهدي أعطني فيقول خذه[6]؛ آن چنان در ميان امت من و فور نعمت مى­شود كه مثل آن هرگز نبوده است، زمين گنج­ها و ميوه­هاى خود را آشكار مى­سازد، و مال و ثروت همچون چيزى است كه زير دست و پا افتاده باشد».

«تظهر له الكنوز ولا يبقى فى الارض خراب الاّ يعمّره[7]؛ تمام معادن و گنج­هاى زير زمين در حكومت او آشكار و استخراج مى­شود و در روى زمين مخروبه باقى نمى­ماند مگر آن كه به و سيله آن حضرت آباد مى­شود».

رسول اكرم صلى الله عليه وآله مى فرمايد:

«و تخرج الارض نباتها و يعطى المال و تكثر الماشيه[8]؛ زمين همه نباتات خود را مى­روياند و دام­ها فراوان مى­شوند. رفاه اقتصادى و زيادى نعمت هاى الهى در حدّى مى رسد كه مردم تماماً بى نياز مى­شوند و كسى براى صدقه و انفاق خود، شخص نيازمندى راپيدا نمى­كند تا به او انفاق نمايد چرا كه همه مردم خود كفا و بى­نيازند[9]».

6. توسعه علم و دانش

* مولی الموحدین علیه السلام در باب فراگیری علوم بسیار تأکید می­ورزیدند که اهمیت این موضوع را
می­توان در جای جای نهج البلاغه دریافت. برای نمونه می­توان به خطبه 105 نهج البلاغه اشاره کرد که فرمودند:

«در فراگیری علم و دانش پیش از آن که درختش بخشکد تلاش کنید و پیش از آن که به خود مشغول گردید از معدن علوم اهل بیت علیهم السلام دانش استخراج کنید».

مولای متقیان علی علیه السلام در باب ضرورت استفاده از دانشمندان در نامه­ای به مالک اشتر می­نویسد:

«با دانشمندان، فراوان گفتگو کن و با حکیمان فراوان بحث کن که مایه آبادانی و اصلاح شهرها و برقراری نظم و قانونی است که در گذشته نیز وجود داشت[10]».

** طبق احادیث معصومان، حضرت مهدی-عجل الله- قرآن، دانش و سلاح را همراه خود دارد[11]». قرآن همانند قانونی الهی، در دست قرآن ناطق خواهد بود و خط مشی حکومت را مشخص خواهد نمود و دانش که وسیله رفاه افراد جامعه و زمینه رشد و پیشرفت و اصلاح قدرت است، ابزار رفع موانع تکامل خواهد شد.

طبق روايات وارده علم و دانش مردمان در اين عصر گسترش فوق العاده­اى خواهد يافت. امام صادق عليه السلام مى­فرمايد:

«العلم سبعة و عشرون جزءا فجميع ما جاءت به الرسل جزءان لم يعرف الناس حتى اليوم غير الحرفين فإذا قام القائم أخرج الخمس و العشرين حرفا فبثها في الناس و ضم إليها الحرفين حتى يبثها سبعة و عشرين حرفا[12]؛ علم و دانش 27 حرف «شعبه و شاخه» دارد، و تمام آنچه كه پيامبران براى مردم آورده­اند، دو حرف بيش نبوده و مردم تا كنون جز آن دو حرف را نشناخته­اند امّا هنگامى كه (قائم) ما قيام كند 25 حرف ديگر را آشكار نموده و به اين دو حرف اضافه خواهد نمود».

امام باقر عليه السلام  مى­فرمايد:

«اذا قام قائمنا و ضع الله يده على رؤوس العباد فجمع بها عقو لهم و كملت به احلامهم[13]؛ وقتي كه قائم ما قيام كرد، خداوند متعال دست رحمتش را بر سر بندگانش مى­گذارد و به وسيله آن، عقل­ها و انديشه­هايشان را به كمك هم گرفته و كامل مى­سازد».

در جاى ديگر مى­فرمايد:

«تؤتون الحكمة فى زمانه[14]؛ در دولت مهدى-عجل الله- به همه مردم علم و حكمت داده مى­شود».

7. ترویج قرآن و سنت

* کارشناسان حدیث و همه محققان و دلسوزان اسلام به اهمیت حدیث در تبیین اسلام و هموار شدن احکام و حفظ وحدت مسلمانان و پیام روشن اسلام برای حاکمیت توحید در سرتاسر هستی معتقدند و نیز معتقدند که پیامبر عالی قدر اسلام همواره بر دو موضوع بسیار مهم یعنی قرآن و اهل بیت علیهم السلام به عنوان عظیم­ترین مواریث خود تأکید کرده­اند[15]. مولای متقیان علی علیه السلام به عنوان اولین جانشین بعد از پیامبر صل الله علیه وآله به این دو مهم توجه ویژه­ای داشتند به گونه­ای که ایشان به مردم بصره چنین خطبه­ای ایراد می­کنند:

«بر شما باد عمل کردن به قرآن که ریسمان الهی و نور آشکار و درمانی سودمند است که تشنگی را فرونشاند، نگهدارنده کسی است که به آن تمسک جوید و نجات دهنده آن کس است که به آن چنگ آویزد[16]».

زندگی مولی الموحدین علی علیه السلام چه در زمان غضب خلافت ایشان و چه در زمان حکومت داریشان رفتاری بر مبنای قرآن و سنت رسول اکرم صل الله علیه وآله است به گونه ای که در خطبه 169 نهج البلاغه هنگام حرکت اصحاب به سوی بصره چنین ایراد کردند:

«حقی که شما به گردن ما دارید، عمل کردن به کتاب خدا و سنت پیامبر صل الله علیه وآله و قیام به حق و برپاداشتن سنت اوست».

** در زمان حکومت حضرت ولی عصر –عجل الله-  به آموزش و پرورش توجه فراوان می‌شود. آموزش‌های آن زمان، بیشتر بر محور قرآن و حدیث است. از روایات چنین برمی‌آید که وقتی حضرت ظهور می‌کنند، تعلیم و تعلّم قرآن و سنّت رواج می‌یابد، امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:

«از پس دورانی که هدایت وحی تابع هوس‌های این و آن بوده است، او هوس‌ها را تابع هدایت وحی می‌کند و در حالی‌که به نام تفسیر، نظریه‌های گوناگون بر قرآن تحمیل شده است، حضرت اندیشه‌ها را تابع قرآن می‌کند. او چگونگی حاکمیت عدل را به نمایش می‌گذارد و کتاب و سنت مرده را از نو زنده می‌کند[17]».

امام صادق علیه السلام می­فرمایند: «قائم بر طبق شیوه پیامبر اکرم صل الله علیه وآله رفتار می­کند و آنچه از نشانه­های جاهلیت باقی باشد را از میان برمی­دارد و پس از ریشه کن ساختن بدعت­ها، اسلام را از نو پیاده می­کند[18]».

طبق روایات، حکمت و دانش مردم هنگام ظهور به آن اندازه می‌شود که زن خانه‌دار، طبق کتاب خدا و سنت پیامبر، قضاوت می‌کند[19]. امام در بیرون کوفه مسجدی بنا می‌کند که هزار دروازه دارد[20] و شیعیان در آن مسجد چادرهایی را بر پا می‌کنند و مردم را طبق ترتیب نزول قرآن، آموزش می‌دهند[21].

8. مسجد پایگاه فرهنگی و تبلیغی

** روایت بالا بیان‌گر تأسیس بنیاد فرهنگ اسلامی است؛ زیرا مسجدی که هزار در داشته باشد، به طور قطع بسیار بزرگ خواهد بود و بی‌نظیر است. هم‌چنین طبق روایات، امام در شهر حیره، مسجدی می‌سازد که پانصد در دارد و دوازده امام جماعت عادل در آن نماز جماعت می‌خوانند. در کوفه چهار مسجد دیگر ساخته می‌شود که مسجد فعلی کوفه از همه‌شان کوچک‌تر خواهد بود و دو مسجد دیگر، در دو سوی شهر احداث می‌شوند. حضرت در قسطنطنیه و نزدیک آن مسجدهای بسیاری می‌سازد[22].

* این فرآیند در زمان پدر امت، مولی الموحدین علیه السلام نیز جریان داشته است و مولا علیه السلام اهتمام ویژه­ای برای تبلیغ دین مبین اسلام داشتند به گونه ای که در نامه­ای به قُثم بن عباس، فرماندار شهر مکه از فرصت مراسم حج و اجتماع آنان در مسجد الحرام برای تبلیغ دین اسلام بهره گرفتند و چنین فرمایش دادند:

«برای مردم حج را به پای دار و روزهای خدا را به یادشان آور. در بامداد و شامگاه در یک مجلس عمومی با مردم بنشین، آنان که پرسش­های دینی دارند با فتوا آشنایشان بگردان و ناآگاه را آموزش ده و با دانشمندان به گفتگو بپرداز[23]».

9. صفا و صمیمیت با مردم

* امام به رضایت مردم و شیوه صحیح برخورد با مردم توجه ویژه­ای داشتند که در نامه مولا به فرماندار بصره مشهود است که ایشان فرماندار وقت را به رفتار نیک و صله رحم تشویق کرده و همچنین ایشان را از خشونت و عدم مدارا بر هذر داشتند[24]. همچنین ایشان به فرماندار بصره (محمد بن ابی بکر) چنین نگاشته­اند که:

«با مردم فروتن باش، نرمخو و مهربان باش، گشاده رو و خندان باش[25]».

ارتباط مردم با مولی الموحدین چنان از صفا و صمیمیت سرشار است که ایشان در خطبه 229 در وصف روز بیعت چنین بیان می کنند:

«… آن چنان مردم در بیعت با من خشنود بودند که خردسالان شادمان و پیران برای بیعت کردن، لرزان به راه افتادند و بیماران بر دوش خویشان سوار، و دختران جوان بی­نقاب به صحنه آمدند[26]».

** يكى از ويژگى­هاى حكومت امام عصر –عجل الله-  اين است كه مردم را طورى تربيت مى­نمايد كه همه در حال برادرى و برابرى زندگى مى­نمايند. بين مردم صلح و صفا و آرامش و امنيت و مهر و محبت و صميميت بر قرار است. امام باقر عليه السلام مى­فرمايد:

«اذا قام القائم جاءت المزاملة و يأتي الرجل إلى كيس أخيه فيأخذ حاجته لا يمنعه[27]؛ هنگامي كه قائم ما قيام كند، دوستى واقعى و صميميتى حقيقى پياده مى­شود، هر نيازمندى دست مى­برد و از جيب برادر ايمانى خود به مقدار نياز بر مى­دارد و برادرش او را منع نمى­كند».

10. ساده زیستی

* ساده زیستی و اجتناب از تجمل، یكی دیگر از ویژگی­هایی است كه امام علی علیه السلام، به اشكال مختلف بر آن تأكید می­نماید. ایشان این ویژگی را در مصادیقی از قبیل پرهیز از دنیاپرستی و هواپرستی، پرهیز از سرمایه­داری و همنشینی دائم با سرمایه­داران و اجتناب از اسراف و رفاه زدگی تبیین می­نماید. از آن جایی كه در هر جامعه­ای فقیر و غنی وجود دارد نظر حضرت بر این است كه سطح زندگی یك حاكم اسلامی باید در حد متوسط به پایین افراد جامعه باشد كه اكثریت هر جامعه را تشكیل داده­اند، زیرا چنین حاكمی مشكلات و سختی­های مردم فقیر را بهتر درك نموده، بر رتق و فتق امور آن­ها بیش تر همت می­نماید. امام علیه السلام در مورد لزوم پرهیز حاكم از سرمایه­داری و سرمایه­داران، در نامه ای به فرماندار بصره عثمان بن حنیف انصاری كه دعوت مهمانی سرمایه­داری از مردم بصره را پذیرفته بود چنین می­فرماید:

«پس از یاد خدا و درود، ای پسر حنیف به من گزارش دادند كه مردی از سرمایه­داران بصره، تو را به مهمانی خویش فرا خوانده و تو به سرعت به سوی آن شتافتی؛ خوردنی­های رنگارنگ برای تو آوردند و پی در پی، كاسه­های پر از غذا جلوی تو نهادند. گمان نمی­كردم مهمانی مردمی را بپذیری كه نیازمندان­شان با ستم محروم شده و ثروتمندان­شان بر سر سفره دعوت شده­اند. اندیشه كن در كجایی و بر سر كدام سفره می­خوری؟ پس آن غذایی كه حلال و حرام بودنش را نمی دانی دور بیفكن و آن چه را كه به پاكیزگی و حلال بودنش یقین داری مصرف كن[28]».

همچنین در جای دیگر به این شخص چنین نامه­ای می­نویسد:

«آگاه باش هر پیروی را امامی است كه از او پیروی می­كند و از نور دانشش روشنی می­گیرد، آگاه باش امام شما از دنیای خود به دو جامه فرسوده و دو قرص نان رضایت داده است، بدانید كه شما توانایی چنین كاری را ندارید اما با پرهیزكاری و تلاش فراوان و پاكدامنی و راستی مرا یاری دهید. پس سوگند به خدا كه من از دنیای شما طلا و نقره­ای نیندوخته و از غنیمت­های آن چیزی ذخیره نكرده­ام. بر دو جامه كهنه­ ام جامه­ای نیفزودم و از زمین دنیا حتی یك وجب در اختیار نگرفتم و دنیای شما در چشم من از دانه تلخ درخت بلوط ناچیزتر است[29]!»

در ادامه این نامه در ضرورت پرهیز حاكم از تجملات و زرق و برق دنیا می فرماید:

«من اگر می­خواستم، می­توانستم از عسل پاك و از مغز گندم و بافته­های ابریشم برای خود، غذا و لباس فراهم آورم. امّا هیهات كه هوای نفس بر من چیره گردد و حرص و طمع مرا وا دارد كه طعام­های لذیذ برگزینم، در حالی كه در «حجاز» یا «یمامه» كسی باشد كه به قرص نانی نرسد و یا هرگز شكمی سیر نخورد یا من سیر بخوابم و پیرامونم شكم­هایی كه از گرسنگی به پشت چسبیده و جگرهای سوخته وجود داشته باشد… آیا به همین رضایت دهم كه مرا امیرالمؤمنین خوانند و در تلخی­های روزگار با مردم شریك نباشم و در سختی­های زندگی، الگوی آنان نگردم؟ آفریده نشده­ام كه غذاهای لذیذ و پاكیزه مرا سرگرم سازد[30]»[31].

** ویژگی دیگر حکومت حضرت حجت –عجل الله- همچون پدر امت، سادگی است. در روایات آمده است که حضرت مهدی –عجل الله- زهدی علی­گونه دارد. لباس حضرت زبر است و غذایش غیر از جو با سبوس نیست[32]. همچنین از امام رضا علیه السلام روایت شده که فرمودند:

«…و ما لباس القائم الا الغلیظ و ما طعامه الا الجشب[33]؛ (اگر قائم ما ظهور نماید) لباسي خشن و غیر لطیف خواهد پوشيد و خوراکش جز غذایی ساده و مقداری شیر نخواهد بود».

حضرت مهدی –عجل الله- در سادگی از پیامبر اسلام صل الله علیه وآله پیروی می‌کند[34]. امام برای خود بسیار سخت‌گیر است؛ لباس خشن می‌پوشد و نان جو می‌خورد. با وجود اين آن امام برای امت، بسیار مهربان است؛ زیرا مردم به او پناه می‌برند[35]. زندگی ساده حضرت، به دلیل این نیست که مجبور است و توان زندگی با تجمل را ندارد؛ زیرا در آن زمان زندگی مردم عادی بسیار خوب است و آنان از بهترین نعمت‌ها بهره‌مند هستند؛ زندگی ساده حضرت شاید به دلیل اهميت ندادن ايشان به زندگی دنیایی است همچون سیره پیامبر صل الله علیه وآله و پدارن بزرگوارش علیهم السلام.

[1]- الملاحم والفتن، ص 137.

[2]- لطف‌الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر فی الامام الثانی عشر، ص529.

[3]- محمد جواد برهانی، همایش بین المللی دکترین مهدوی، ويژگي هاي اجتماعي حكومت جهاني حضرت مهدي –عجل الله- در روايات.

[4]- نهج البلاغه، نامه51.

[5]- نهج البلاغه، نامه53.

[6]- على بن عيسى اربلى، كشف الغمه، ، دو جلدى، چاپخانه بنى هاشمى تبريز،1381.

[7]- منتخب الاثر، ص 482.

[8]- مجلسی، مجمدباقر، بحارالانوار، ج52، ص 315.

[9]- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج52، ص 390.

[10]- نهج البلاغه، نامه 53.

[11]- مثالب النواصب، ج1، ص222.

[12]- همان، ص 336؛ على بن عبدالكريم نيلى نجفى، منتخب الانوارالمضيئة، چاپ خيام، 1401 ق.

[13]- كلينى، محمد بن يعقوب، اصول كافى، ج 1، ص 25.

[14]- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 52، ص 352.

[15]- بشارتی، محمدعلی، اسلام مجسم، ص206.

[16]- نهج البلاغه، خطبه157.

[17]- معادیخواه، عبدالحمید، فرهنگ آفتاب: فرهنگ تفضیلی مفاهیم نهج البلاغه، تهران، 1372، ج9، ص4697.

[18]- مجتبی تونه­ای، موعودنامه: فرهنگ الفبایی مهدویت، قم: عصر ظهور، 1388، ص388، به نقل از بحار الانوار، ج52، ص352، منتخب الاثر، ص305.

[19]- عن ابی جعفرعلیه السلام: «…و تؤتون الحکمة فی زمانه حتی ان المرئة لتقضی فی بیتها بکتاب الله تعالی و سنة رسول الله.» (بحارالأنوار، ج52، ص352)

[20]- قال الصادق علیه السلام: «اذا قام قائم آل‌محمد7 بنی فی ظهر الکوفة مسجداً له ألف باب و اتصلت بیوت الکوفة بنهر کربلاء.» (همان، ص337)

[21]- عن علیعلیه السلام: «کأنّی أنظر إلی شیعتنا بمسجد الکوفة و قد ضربوا الفساطیط یعلمون الناس القرآن کما انزل.» (همان، ص364)

[22]- نجم‌الدین طبسی، چشم‌اندازی به حکومت مهدی-عجل الله-، چاپ چهارم، قم: انتشارات بوستان کتاب، 1382 شمسی، ص183.

[23]- نهج البلاغه، نامه67.

[24]- ر.ک نامه 18 نهج البلاغه.

[25]- نهج البلاغه، نامه 27.

[26]- همان، خطبه229.

[27]- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 52، ص 372.

[28]- نهج البلافه ، نامه 45، ص 553.

[29] همان، نامه 45، ص553.

[30]- همان كتاب نامه، 45، ص 555.

[31]- بصیری، محمد علی، مقاله: ویژگی های حاكم در سیره نظری و عملی امام علی علیه السلام.

[32]- مجتبی تونه­ای، موعودنامه: فرهنگ الفبایی مهدویت، قم: عصر ظهور، 1388، ص388، به نقل از بحار الانوار، ج52، ص1125.

[33]-  مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج52، ص358.

[34]- اشاره به حدیثی است که رسول خداصل الله علیه وآله فرمود: «(و هو) یقفو أثری لا یخطيء.» اعلام الهدایه، ص208.

[35]- برای تفصیل بیشتر رجوع شود به: لجنة التألیف، أعلام الهدایه، قم: انتشارات مجمع العالمی لاهل البیت، 1422قمري، ص221.

 

 3 نظر

حاکمیت امام مهدی علیه السلام بر اساس سیره مولا علی علیه السلام .1.

30 آذر 1394 توسط الهام دانش خواه

مقدمه

امام علی علیه السلام و چند سالی امام حسن علیهما السلام توانستند زمام حکومت را به دست گیرند و این فرصت تا زمان حکومت جهانی ولی عصر - عجل الله- به تعویق افتاد.

امام علی علیه السلام به محض رسیدن به حکومت به حقشان، با اتخاد سیاست صحیح و مشروع اصلاحات همه جانبه‌ای را در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و به ویژه در بعد سیاسی شروع کردند که در زمان خلفای سه­گانه به کجی گرویده بود.

طبق روایات، در آخر زمان، جهان پر از ظلم و جور خواهد شد و امام عصر روحی فداه در چنین حالی ظهور خواهند کرد. ایشان بعد از رسیدن به حاکمیت اصلاحات جدشان به صورت اتمم پیگیری می­کنند تا جایی که به کمال خویش برسانند و جهان را پر از عدل و داد خواهند کرد.

در این مقاله سعی شده است خصوصیات مشترک حاکمیت امام عصر – ارواحنا فداه- و مولی متقیان علی علیه السلام بررسی شود که وجوه مشترک این دو حکومت را می­توان به شرح ذیل آورد:

1. جهان­شمولی و توحید سراسری

* تصور نشود که جهانی شدن با عوامل مادی و ظاهری انجام می­شود، شرط ترویج اسلام در همه زمان­ها و مکان­ها تشریح احکام و معارف اسلام توسط افراد اسلام شناس و مهذّب است[1]. در حکومت امام علی علیه السلام سیاست، در پرتو معارف اسلام اصیل، مبانی اعتقادی دینی و برگرفته از سیره و سنت رسول الله صل الله علیه وآله، اعمال می‌شد.

آن حضرت بدون مصلحت‌اندیشی و در قالب اسلام ناب محمّدی صل الله علیه وآله تا آخرین لحظات عمر مبارکشان، به سیاست صحیح، مشروع و خدا محور پایبند و عامل بودند.

امیرالمؤمنین علی علیه السلام در خطبه 198 نهج البلاغه درباره جهان شمولی دین اسلام می­فرماید:

«همانا این اسلام، دین خداوندی است که آن را برای خود برگزید و با دیده عنایت پروراند و بهترین آفریدگان خود را مخصوص ابلاغ آن قرار داد. پایه­های اسلام را بر محبت خویش استوار کرد و ادیان و مذاهب گذشته را با عزت آن، خوار کرد و با سربلند کردن آن، دیگر ملت­ها را
بی­مقدار کرد و با محترم داشتن آن، دشمنان را خوار گردانید و با یاری کردن آن دشمنان سرسخت را سیراب کرد و با نیرومند ساختن آن، ارکان گمراهی را درهم کوبید و تشنگان را از چشمه زلال آن سیراب کرد و آبگیره­های اسلام را پر آب کرد[2]».

همچنین در مورد اهداف توحیدی حکومت سیاسی خویش چنین بیان می­کنند:

«خدایا تو می­دانی که جنگ و درگیری ما، برای به دست آوردن قدرت و حکومت و دنیا و ثروت نبود، بلکه می­خواستیم نشانه­های حق و دین تو را به جایگاه خویش بازگردانیم و در سرزمین­های تو اصلاح را ظاهر کنیم تا بندگان ستمدیده­ات در امن و امان زندگی کنند و قوانین و مقررات فراموش شده تو را بار دیگر اجراء گردد[3]».

** منجى عالم بشريّت مهدى موعود -عجل الله- براى حاكميت يك دين بر همه افكار در پهنه گيتى و رساندن انسان­ها به علّت غايى خلقتش ظهور مى­كند، لذا براى عالم­گير شدن يكتاپرستى، بساط كفر و نفاق، شرك و بت­پرستى و عناد و دشمنى و فتنه و فساد را از زمين برمى­چيند و در تمام عالم يكتاپرستى و توحيد سراسرى جهان را فرا مى­گيرد، از اين رو يكى از برنامه­هاى اصلى حضرت مهدى-عجل الله- دعوت به توحيد در سرتاسر عالم است. امام صادق عليه السلام در ذيل آيه 83 سوره آل عمران مى­فرمايد:

«اِذا قامَ القائِم لا يَبقى أرضَ إلاّ نُودىَ فِيها شَهادَة أن لا إله الاّ الله وَ أنَّ مُحمّداً رَسُول الله[4]؛ هر گاه قائم ما آل محمد صلى الله عليه وآله قيام نمايد، جايى از زمين باقى نمى­ماند مگر آنكه در آن ندا مى­شود شهادت بر اينكه خداى غير از اللّه نيست و اينكه حضرت محمد صلى الله عليه وآله رسول خداوند است».

امام كاظم عليه السلام در ذيل همين آيه مى­فرمايد:

«اين آيه (83 آل عمران) در شأن قائم ما آل محمد نازل شده است، و او است كه يهود، نصارى، زنادقه و كفّار را از شرق و غرب زمين بيرون مى­آورد و اسلام را بر آنان عرضه مى­دارد، هر كس به ميل خود اسلام را پذيرفت او را فرمان مى­دهد به انجام نماز و زكات و هر تكاليفى كه خداوند بر مسلمانان واجب نموده است و هر كس از روى لجاجت و عناد اسلام نياورد گردنش را خواهد زد تا در شرق و غرب جهان كسى نماند مگر يكتاپرست[5]».

امام صادق عليه السلام مى­فرمايد:

«وقتى كه قائم -عجل الله- قيام كند هيچ كافر و مشرك پيدا نمى­شود مگر اينكه قيام او را انكار كرده و ناپسند شمارد، ولى كار بجايى مى­رسد كه اگر كافر و مشرك در شكم سنگى سخت پنهان شده باشد آن سنگ مى­گويد: اى مؤمن در شكم من كافرى پنهان شده است مرا بشكن و او را بكش[6]».

جمله آخر اين حديث كنايه از اين است كه در آن زمان هيچ جاى امنى براى انسانهاى مشرك و منافق پيدا نمى­شود بايد همه يا موحد باشند و يا از دم تيغ امام و يارانش بگذرد تا يك جامعه توحيدى و سراسر يكتاپرستى به وجود بيايد. امام صادق عليه السلام دريك روايتى براى مفضّل مى­فرمايد:

«فَوَاللهِ يا مُفضَل لِيَرفع عَن المِللِ وَ الاَديانِ الاِختلافِ وَ يَكونَ الدين كُلِّه واحد كَما قال لِلّه عَزّوجَلّ Cانّ الدّين عِنداللهِ الاِسلامB؛ به خدا سوگند اى مفضّل اختلاف از ميان ملّت­ها و اديان برداشته مى­شود و همه به صورت يك دين در مى­آيد چنانكه خداوند در قرآن مى­فرمايد: “دين در نزد خدا تنها اسلام است"».

در روايتى از امام باقرعليه السلام آمده است كه مى­فرمايد:

«كَاَنّى اَرى بِاصحابِ القائِم وَ قَد احاطُوا بِما بَين الخافقين فَليسَ مِن شىء اِلاّ وَ هُو مُطيع لَهم[7]؛ گويا ياران قائم را مى­بينم كه بر شرق و غرب عالم مسلط شده­اند و هيچ چيزى نيست مگر آن­كه مطيع و فرمان­بردارى آن­ها باشد».

امام باقر عليه السلام مى­فرمايد:

«وَلِيَبلُغَنَّ دين مُحمّد مَا بَلغَ اللّيل وَ النّهارَ حَتى لا يَكُون شرك عَلى ظهر الاَرض[8]؛ بدون ترديد آيين محمد صلى الله عليه وآله به هر نقطه­اى كه شب و روز مى­رسد، و ديگر اثرى از شرك روى زمين نمى­ماند».

نيز مى­فرمايد:

«اِذا قامَ القائِم ذَهَبَ دُولة البَاطِل[9]؛ هنگام كه قائم قيام كند هر دولت باطل از بين مى­رود. وَ لا يَكُون ملك اِلاّ الاِسلام[10]؛ در آن روز حکومتی جز حکومت اسلامی نخواهد بود».

از اين روايات به روشنى استفاده مى­شود، حكومت حضرت مهدى -عجل الله- تمام كره زمين را خواهد گرفت و تمام انسانهاى روى زمين موحد شده و در زير حكومت جهانى و الهى آن حضرت زندگى خواهند نمود.

2. اجرای عدالت اجتماعی فراگیر

* از ویژگی­های اساسی حاكم از دید امام علی علیه السلام داشتن عدالت در اداره امور و معتدل بودن در رفتار با مردم می­باشد كه لازمه آن، پرهیز از خشم و غضب در برخورد با دیگران و مخالف ظلم و حامی عدل بودن حاكم است.

این صفت از ویژگی­های اساسی یك حاكم است زیرا بدون آن مردم به زمامداران اعتماد نمی­كنند. در اندیشه سیاسی امام علی علیه السلام ویژگی عدالت اگر در حاكم نباشد یا ضعیف باشد او به هیچ وجه نمی­تواند به تعهدات خود عمل نماید یا پایدار بماند و بدون شك به ستم و بی­انصافی و تبعیض و باندبازی و تمامیت خواهی و استبداد رأی و بیدادگری كشانده می­شود در این مورد امام می­فرماید:

«سه ویژگی است كه در هر پیشوایی وجود داشته باشد می­توان پذیرفت كه به امانت خود وفادار مانده است: در حكمش عدالت روا دارد، خود را از مردم نپوشاند و قوانین الهی را درباره اشخاص دور و نزدیك یكسان برپا دارد.[11]»[12].

مبنای اشارات امام علیه السلام عدالت محور بودن حاكم در اداره امور كشور می­باشد. از امام علی علیه السلام پرسیدند: عدل یا بخشش کدام یک برتر است؟

حضرت فرمودند: «عدالت هر چیزی را در جای خود می­نهد در حالی که بخشش آن را از جای خود خارج می­سازد. عدالت تدبیر عمومی مردم است در حالی که بخشش گروه خاصی را شامل است، پس عدالت شریف­تر و برتر است[13]».

امیرالمؤمنین علی علیه السلام زمانی که زیاد بن ابیه را به جای عبدالله بن عباس به فارس و شهرهای پیرامون آن فرستاد، دستورالعمل طولانی به ایشان متذکر شد و فرمودند:

«عدالت را بگستران و از ستمکاری پرهیز کن، که ستم رعیت را به آوارگی کشاند و بیدادگری به مبارزه و شمشیر می­انجامد[14]».

امیرالمؤمنین علیه السلام خود، در اجرای عدالت در تمام شئون جامعه تلاش می­کردند به گونه­ای که در خطبه15 نهج البلاغه می­فرمایند:

«به خدا سوگند! بیت المال تاراج شده را هر کجا که بیابم به صاحبان اصلی آن باز می­گردانم، گرچه با آن ازدواج کرده، یا کنیزانی خریده باشند؛ زیرا در عدالت گشایش برای عموم است و آن کس که عدالت بر او گران آید، تحمل ستم برای او سخت­تر است».

** درنگاه شيعه حكومت جهانى حضرت ولی عصر -عجل الله- تحقق­بخش مدينه فاضله بوده و به فلسفه تاريخ، غايت تاريخ را رقم خواهد زد. و لذا يكى از ويژگى­هاى منحصر به فرد حكومت جهانى آن حضرت–عجل الله- برقرارى عدل و داد در جامعه بشرى آن روز است، كه اين ويژگى از متون روايى ما بدست مى­آید:

پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه وآله مى فرمايد:

«لَو لَم يَبقِ مِنَ الدّنيا إلّا يَومٌ واحدٌ لَطوُلَ اللهُ ذَلِك اليَوم حَتى يَخرُج رَجُلٌ مِن أهل بَيتي يَملأ الأرضَ عدلاً وَ قِسطاً كَما مَلئَت ظُلماً وَ جُوراً وَ يَسعهُم عَدله [15]؛ اگر تنها يك روز از عمر دنيا باقى بماند خداوند آن روز را آن قدر طولانى خواهد نمود تا اينكه از خاندان من مردى را بر انگيزاند و جهان را پر از عدل و داد كند چنان كه از ظلم و ستم پر شده بود و عدالتش همه را فرا مى­گيرد».

و نیز مى­فرمايد:

«أبشِركُم بِالمهدي… يَرضى عَنهُ سَاكن السَماءِ وَ سَاكن الأرضِ يَقسمُ المَالَ صَحاحاَ فَقال لَهُ رَجل وَ ما صَحاحا قالَ السوية بَين الناسِ[16]؛ شما را مژده مى­دهم به آمدن مهدى. ساكنان آسمان و زمين از او راضى هستند او سرمايه­ها را به طور صحيح تقسيم مى­نمايد. شخصى سؤال نمود: به طور صحيح يعنى چه؟ فرمود: به مساوات بين مردم تقسيم مى­نمايد».

عدالت و فراگیری آن، از ویژگی‌های حکومت حضرت است؛ زیرا تمام عالم از آن بهره‌مند می‌شوند. از امام حسین روایت شده که فرمود:

«وقتی به پادارندة عدالت به پاخیزد، عدالت او نیکوکاران و بدکاران را همه فرا می‌گیرد[17]».

بنابر روایتی از امام باقر علیه السلام یکی از سیره‌های عملی امام زمان –عجل الله- چنین است:

«حضرت با مردم عادلانه رفتار می‌نماید و ثروت را بین آنها به صورت مساوی تقسیم می‌کند. پس کسی که از او پیروی نماید، به کسی می‌نماید که از خدا اطاعت نموده و کسی هم که از او نافرمانی نماید، به کسی می‌نماید که نافرمانی خدا را کرده باشد[18]».

3. امنیت اجتماعی

* امنیت اجتماعی یکی از خاستگاه­های مردم هر عصر و زمان است که در لوای آن می­توان به راحتی زندگی را سپری کرد. این خاستگاه مورد توجه مولای متقیان علی علیه السلام بوده به گونه­ای که ایشان در نامه خود به مالك اشتر می­نویسد:

«از خونریزی بپرهیز و از خون ناحق پروا كن كه هیچ چیز همانند خون ناحق، كیفر الهی را نزدیك و مجازات را بزرگ نمی­كند و نابودی نعمت­ها را سرعت نمی­بخشد و زوال حكومت را نزدیك
نمی­گرداند[19]».

امیرالمؤمنین علی علیه السلام راهبرد حکومت و حاکمیت خود را طوری تنظیم کردند که هم کارگزاران و هم مردم عملاً از ظلم فاصله بگیرند و از ستمگری بیزار شوند چرا که عدم امنیت و ستمگری را موجب نابودی دولت می­دانستند[20].

** این ویژگی یکی از با ارزش­ترين خصوصیت حكومت امام مهدى-عجل الله- است كه خداوند در سايه و لواى عدل و دادگرى حكومت جهانى حضرت مهدى-عجل الله- براى انسانها ارزانى مى­نمايد، از رسول خدا صل الله علیه وآله روایت شده است که حضرت فرمود:

«در زمان حضرت قائم ستم برداشته می‌شود، راه‌ها از امنیت برخوردار می‌گردد و زمین برکات خود را برای مردم خارج می‌کند[21]».

نه تنها انسان­ها از امنيت برخوردار مى­شوند، بلكه حيوانات و حتىّ موجودات ديگر از گستردگى عدالت و امنيت و صلح و آرامش اعلان رضايت مى­نمايند. روایتی از امام علی علیه السلام است که فرمود:

«وَ لَو قَد قَام قائِمُنا لأنزلت السَماء قطرها، وَ لا خرجت الاَرض نَباتِها. وَ لِذهبت الشحناء مِن قُلُوب العِباد وَ اصطلحت السَباع وَ البَهایِم حَتی تَمشی المَرئه بَین العَراق اِلی الشَام لا تضع قَدمِیها اِلا عَلی النَباتِ وَ عَلی رَأسِها زِینَتها لا یهیجها سَبعَ وَ لا تَخافه[22]؛ اگر قائم ما به پاخیزد، کینه از دل‌های آدمیان سفر می‌کند و حیوان‌های وحشی با یک‌دیگر با صلح و صفا زندگی می‌نمایند، آن‌چنان‌که زنی بین عراق و شام را چون ره‌گذری آسوده نمي‌پيمايد مگر آن‌كه بر سبزه‌ها پا نهد و بر سرش زینت (طلا و نقره) حمل می‌کند، ولی موجود وحشي او را نمی‌ترساند. گوسفند و گرگ در یک‌جا می‌چرند و کودکان با مارها و عقرب‌ها هم‌بازی می‌شوند و به کودکان صدمه‌ای نمی‌رسانند[23]».

امام على عليه السلام در جاى ديگر مى­فرمايد:

«زمانى كه قائم ما قيام نمايد، بغض و كينه از دلهاى بندگان برود و چهار پايان و درندگان در حال صلح و آرامش با يگديگر به سر خواهند برد[24]».

4. قاطعیت با کارگزاران و ملاطفت با زیردستان

* کارگزاران حکومت مولای متقیان علی علیه السلام از نظارت رهبر خویش خارج نبودند و حضرت به طور مکرر اعمال کارگزاران و نحوی عملکرد آنان را مورد ارزیابی قرار می­دادند تا حقی از زیر دستان خود ضایع نشود. یکی از معروف­ترین خصلت­های مولی الموحدین امیرالمؤمنین علیه السلام شایسته سالاری پس از خدامحوری بود. امیر المؤمنین علیه السلام از همان آغاز کار گماشتگان عثمان را که اغلب افرادی لاابالی و خیانت پیشه بودند، از کار برکنار کرد[25]. ایشان شریح قاضی را که خانه­ای به هشتاد دینار خریده بود با برخورد قاطعانه و نوشتن نامه­ای او را سرزنش کردند[26]. همچنین در نامه خود به مصقله بن هبیره شیبانی، فرماندار اردشیر خُرّه چنین نگاشتند:

«گزارشی از تو به من دادند که اگر چنان کرده باشی، خدای خود را به خشم آورده­ای و امام خویش را نافرمانی کرده­ای. خبر رسید که تو غنیمت مسلمانان را که نیزه­ها و اسب­هاشان گرد آورده و با ریخته شدن خون­هایشان به دست آمده، به اعرابی که خویشاوندان تو هستند و تو را برگزیدند می­بخشی! به خدایی که دانه را شکافت و پدیده­ها را آفرید، اگر این گزارش درست باشد در نزد من خوار شده و منزلت تو سبک گردیده است[27]».

همچنین حضرت در نامه­ای به محمد بن ابی بکر هنگامی که وی را به فرمانداری مصر منصوب کردند، نحوه عملکرد ملاطفت کارگزاران با مردم را چنین نگاشتند:

«با مردم فروتن باش، نرمخو و مهربان باش، گشاده رو و خندان باش، و نگاهایت و نیم نگاه و خیره شدن به مردم به تساوی رفتار کن تا بزرگان در ستمکاری تو طمع نکنند و ناتوان­ها در عدالت تو مأیوس نگردند، زیرا خداوند از شما بندگان درباره اعمال کوچک و بزرگ، آشکار و پنهان خواهد پرسید[28]».

** يكى از ويژگى­هاى مهم دولت جهانى امام عصر-عجل الله- قاطعيت درباره كارگزاران، مجريان امور و برخورد شديد با متخلفان است، ولى در مقابل ، ملاطفت و مهربانى با مستمندان و بيچاره­گان است. امام على عليه السلام مى­فرمايد:

«أَلَا وَ فِي غَد وَ سَيَأْتِي غَدٌ بِمَا لَا تَعْرِفُونَ يَأْخُذُ الْوَالِي مِنْ غَيْرِهَا عُمَّالَهَا عَلَى مَسَاوِئِ أَعْمَالِهَا[29]؛ آگاه باشيد! فردايى كه شما را از آن هيچ شناختى نيست، زمامدارى حاكميت پيدا مى­كند كه غير از خاندان حكومت­هاى امروزى است (حضرت مهدی –عجل الله- و عمّال و کارگزاران حکومت­ها را بر اعمال بدشان کیفر خواهد داد.».

[1]- بشارتی، علی محمد، بررسی مختصر زندگی سیاسی “اسلام مجسم” علی بن ابی طالب علیه السلام، تهران: مجتمع فرهنگی عاشورا، 1391، ص304.

[2]- نهج البلاغه، ترجمه: محمد دشتی، انتشارات: اشکذر، چاپ سوم، 1389ش، خطبه198، ص297.

[3]- همان، خطبه131، ص175.

[4]- سليمان بن ابراهيم قندوزى، ينابع المودت، منشورات بصيرة ،چاپ هشتم، ص 420؛  محمد بن مسعود، تفسير عياشى، طهران: دارالعلمية الاسلامية،ج 1، ص 206.

[5]- بحرانی، سید هاشم، البرهان فى تفسيرالقرآن، تهران: بنیاد بعثت، 1416ق، ج 3، ص 65؛ تفسير عياشى، ج 1، ص207.

[6]- مجلسى، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت: مؤسسه وفا، ج 2، ص 324.

[7]- محمد بن على بن موسى بن بابويه قمى(شيخ صدوق) ، كمال الدين و تمام النعمة، طهران: دارالكتب الاسلاميه، ص673.

[8]- لطف‌الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر فی الامام الثانی عشر، تهران: انتشارات الصدر، بی‌تا ، ص 157.

[9]- كلينى، محمد بن يعقوب، اصول كافى، تهران: الكتب الاسلاميه، ج 8، ص 278.

[10]- ابن طاووس، الملاحم و الفتن فى ظهور الغايب المنتظر، بيروت: مؤسسه وفاء، ص 66.

[11]- دلشاد تهرانی، مصطفی، دولت آفتاب، اندیشه سیاسی و سیره حكومت علی علیه السلام ، تهران: نشر خانه اندیشه جوان، 1377، ص 106.

[12]- بصیری، محمد علی، مقاله ویژگی­های حاکم در سیره نظری و عملی امام علی علیه السلام، مجله هنر دینی، 1386، ش9.

[13]- نهج البلاغه، حکمت437، ص527.

[14]- همان، حکمت476، ص531.

[15]- مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 85؛ طوسی، کتاب غیبت، ترجمه: مجتبی عزیزی، قم: انتشارات مسجد مقدس جمکران، 1386ش، ص734(با اندکی اختلاف).

[16]- همان، ص 81.

[17]- علی کورانی، معجم أحادیث الامام المهدی-عجل الله-قم: انتشارات مؤسسة المعارف الاسلامیه، 1411قمری، ج3، ص181.

[18]- بحارالأنوار، ج52، ص351؛ عبدالفتاح، محمدالحلو، عقدالدرر، قم: انتشارات مسجد جمکران، ص67. (با اندکی اختلاف)

[19]- نهج البلاغه، نامه 53، ص 589.

[20]- بشارتی، محمد علی، اسلام مجسم، صص241و242.

[21]- شيخ مفید، الارشاد، بیروت: انتشارات اعلمی، 1399قمري، ص365.

[22]- ابن طاووس، الملاحم و الفتن، ص150 و با اندک تفاوت این حدیث در منتخب الأثر، به نقل از خصال، ص592 آمده است.

[23]- منتخب الأثر، ص529

[24]- نورالابصار، ص 188؛ عقدالدرر فى اخبار المنتظر، ص 142؛ بحار، ج52، ص 319.

[25]- بشارتی، محمد علی، اسلام مجسم، ص243.

[26]- نهج البلااغه، نامه3، ص343.

[27]- نهج البلاغه، نامه43.

[28]- همان، نامه27.

[29]- همان، خطبه 138.

 

 نظر دهید »

حاکمیت امام مهدی علیه السلام بر اساس سیره مولا علی علیه السلام .1.

30 آذر 1394 توسط الهام دانش خواه

مقدمه

امام علی علیه السلام و چند سالی امام حسن علیهما السلام توانستند زمام حکومت را به دست گیرند و این فرصت تا زمان حکومت جهانی ولی عصر - عجل الله- به تعویق افتاد.

امام علی علیه السلام به محض رسیدن به حکومت به حقشان، با اتخاد سیاست صحیح و مشروع اصلاحات همه جانبه‌ای را در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و به ویژه در بعد سیاسی شروع کردند که در زمان خلفای سه­گانه به کجی گرویده بود.

طبق روایات، در آخر زمان، جهان پر از ظلم و جور خواهد شد و امام عصر روحی فداه در چنین حالی ظهور خواهند کرد. ایشان بعد از رسیدن به حاکمیت اصلاحات جدشان به صورت اتمم پیگیری می­کنند تا جایی که به کمال خویش برسانند و جهان را پر از عدل و داد خواهند کرد.

در این مقاله سعی شده است خصوصیات مشترک حاکمیت امام عصر – ارواحنا فداه- و مولی متقیان علی علیه السلام بررسی شود که وجوه مشترک این دو حکومت را می­توان به شرح ذیل آورد:

1. جهان­شمولی و توحید سراسری

* تصور نشود که جهانی شدن با عوامل مادی و ظاهری انجام می­شود، شرط ترویج اسلام در همه زمان­ها و مکان­ها تشریح احکام و معارف اسلام توسط افراد اسلام شناس و مهذّب است[1]. در حکومت امام علی علیه السلام سیاست، در پرتو معارف اسلام اصیل، مبانی اعتقادی دینی و برگرفته از سیره و سنت رسول الله صل الله علیه وآله، اعمال می‌شد.

آن حضرت بدون مصلحت‌اندیشی و در قالب اسلام ناب محمّدی صل الله علیه وآله تا آخرین لحظات عمر مبارکشان، به سیاست صحیح، مشروع و خدا محور پایبند و عامل بودند.

امیرالمؤمنین علی علیه السلام در خطبه 198 نهج البلاغه درباره جهان شمولی دین اسلام می­فرماید:

«همانا این اسلام، دین خداوندی است که آن را برای خود برگزید و با دیده عنایت پروراند و بهترین آفریدگان خود را مخصوص ابلاغ آن قرار داد. پایه­های اسلام را بر محبت خویش استوار کرد و ادیان و مذاهب گذشته را با عزت آن، خوار کرد و با سربلند کردن آن، دیگر ملت­ها را
بی­مقدار کرد و با محترم داشتن آن، دشمنان را خوار گردانید و با یاری کردن آن دشمنان سرسخت را سیراب کرد و با نیرومند ساختن آن، ارکان گمراهی را درهم کوبید و تشنگان را از چشمه زلال آن سیراب کرد و آبگیره­های اسلام را پر آب کرد[2]».

همچنین در مورد اهداف توحیدی حکومت سیاسی خویش چنین بیان می­کنند:

«خدایا تو می­دانی که جنگ و درگیری ما، برای به دست آوردن قدرت و حکومت و دنیا و ثروت نبود، بلکه می­خواستیم نشانه­های حق و دین تو را به جایگاه خویش بازگردانیم و در سرزمین­های تو اصلاح را ظاهر کنیم تا بندگان ستمدیده­ات در امن و امان زندگی کنند و قوانین و مقررات فراموش شده تو را بار دیگر اجراء گردد[3]».

** منجى عالم بشريّت مهدى موعود -عجل الله- براى حاكميت يك دين بر همه افكار در پهنه گيتى و رساندن انسان­ها به علّت غايى خلقتش ظهور مى­كند، لذا براى عالم­گير شدن يكتاپرستى، بساط كفر و نفاق، شرك و بت­پرستى و عناد و دشمنى و فتنه و فساد را از زمين برمى­چيند و در تمام عالم يكتاپرستى و توحيد سراسرى جهان را فرا مى­گيرد، از اين رو يكى از برنامه­هاى اصلى حضرت مهدى-عجل الله- دعوت به توحيد در سرتاسر عالم است. امام صادق عليه السلام در ذيل آيه 83 سوره آل عمران مى­فرمايد:

«اِذا قامَ القائِم لا يَبقى أرضَ إلاّ نُودىَ فِيها شَهادَة أن لا إله الاّ الله وَ أنَّ مُحمّداً رَسُول الله[4]؛ هر گاه قائم ما آل محمد صلى الله عليه وآله قيام نمايد، جايى از زمين باقى نمى­ماند مگر آنكه در آن ندا مى­شود شهادت بر اينكه خداى غير از اللّه نيست و اينكه حضرت محمد صلى الله عليه وآله رسول خداوند است».

امام كاظم عليه السلام در ذيل همين آيه مى­فرمايد:

«اين آيه (83 آل عمران) در شأن قائم ما آل محمد نازل شده است، و او است كه يهود، نصارى، زنادقه و كفّار را از شرق و غرب زمين بيرون مى­آورد و اسلام را بر آنان عرضه مى­دارد، هر كس به ميل خود اسلام را پذيرفت او را فرمان مى­دهد به انجام نماز و زكات و هر تكاليفى كه خداوند بر مسلمانان واجب نموده است و هر كس از روى لجاجت و عناد اسلام نياورد گردنش را خواهد زد تا در شرق و غرب جهان كسى نماند مگر يكتاپرست[5]».

امام صادق عليه السلام مى­فرمايد:

«وقتى كه قائم -عجل الله- قيام كند هيچ كافر و مشرك پيدا نمى­شود مگر اينكه قيام او را انكار كرده و ناپسند شمارد، ولى كار بجايى مى­رسد كه اگر كافر و مشرك در شكم سنگى سخت پنهان شده باشد آن سنگ مى­گويد: اى مؤمن در شكم من كافرى پنهان شده است مرا بشكن و او را بكش[6]».

جمله آخر اين حديث كنايه از اين است كه در آن زمان هيچ جاى امنى براى انسانهاى مشرك و منافق پيدا نمى­شود بايد همه يا موحد باشند و يا از دم تيغ امام و يارانش بگذرد تا يك جامعه توحيدى و سراسر يكتاپرستى به وجود بيايد. امام صادق عليه السلام دريك روايتى براى مفضّل مى­فرمايد:

«فَوَاللهِ يا مُفضَل لِيَرفع عَن المِللِ وَ الاَديانِ الاِختلافِ وَ يَكونَ الدين كُلِّه واحد كَما قال لِلّه عَزّوجَلّ Cانّ الدّين عِنداللهِ الاِسلامB؛ به خدا سوگند اى مفضّل اختلاف از ميان ملّت­ها و اديان برداشته مى­شود و همه به صورت يك دين در مى­آيد چنانكه خداوند در قرآن مى­فرمايد: “دين در نزد خدا تنها اسلام است"».

در روايتى از امام باقرعليه السلام آمده است كه مى­فرمايد:

«كَاَنّى اَرى بِاصحابِ القائِم وَ قَد احاطُوا بِما بَين الخافقين فَليسَ مِن شىء اِلاّ وَ هُو مُطيع لَهم[7]؛ گويا ياران قائم را مى­بينم كه بر شرق و غرب عالم مسلط شده­اند و هيچ چيزى نيست مگر آن­كه مطيع و فرمان­بردارى آن­ها باشد».

امام باقر عليه السلام مى­فرمايد:

«وَلِيَبلُغَنَّ دين مُحمّد مَا بَلغَ اللّيل وَ النّهارَ حَتى لا يَكُون شرك عَلى ظهر الاَرض[8]؛ بدون ترديد آيين محمد صلى الله عليه وآله به هر نقطه­اى كه شب و روز مى­رسد، و ديگر اثرى از شرك روى زمين نمى­ماند».

نيز مى­فرمايد:

«اِذا قامَ القائِم ذَهَبَ دُولة البَاطِل[9]؛ هنگام كه قائم قيام كند هر دولت باطل از بين مى­رود. وَ لا يَكُون ملك اِلاّ الاِسلام[10]؛ در آن روز حکومتی جز حکومت اسلامی نخواهد بود».

از اين روايات به روشنى استفاده مى­شود، حكومت حضرت مهدى -عجل الله- تمام كره زمين را خواهد گرفت و تمام انسانهاى روى زمين موحد شده و در زير حكومت جهانى و الهى آن حضرت زندگى خواهند نمود.

2. اجرای عدالت اجتماعی فراگیر

* از ویژگی­های اساسی حاكم از دید امام علی علیه السلام داشتن عدالت در اداره امور و معتدل بودن در رفتار با مردم می­باشد كه لازمه آن، پرهیز از خشم و غضب در برخورد با دیگران و مخالف ظلم و حامی عدل بودن حاكم است.

این صفت از ویژگی­های اساسی یك حاكم است زیرا بدون آن مردم به زمامداران اعتماد نمی­كنند. در اندیشه سیاسی امام علی علیه السلام ویژگی عدالت اگر در حاكم نباشد یا ضعیف باشد او به هیچ وجه نمی­تواند به تعهدات خود عمل نماید یا پایدار بماند و بدون شك به ستم و بی­انصافی و تبعیض و باندبازی و تمامیت خواهی و استبداد رأی و بیدادگری كشانده می­شود در این مورد امام می­فرماید:

«سه ویژگی است كه در هر پیشوایی وجود داشته باشد می­توان پذیرفت كه به امانت خود وفادار مانده است: در حكمش عدالت روا دارد، خود را از مردم نپوشاند و قوانین الهی را درباره اشخاص دور و نزدیك یكسان برپا دارد.[11]»[12].

مبنای اشارات امام علیه السلام عدالت محور بودن حاكم در اداره امور كشور می­باشد. از امام علی علیه السلام پرسیدند: عدل یا بخشش کدام یک برتر است؟

حضرت فرمودند: «عدالت هر چیزی را در جای خود می­نهد در حالی که بخشش آن را از جای خود خارج می­سازد. عدالت تدبیر عمومی مردم است در حالی که بخشش گروه خاصی را شامل است، پس عدالت شریف­تر و برتر است[13]».

امیرالمؤمنین علی علیه السلام زمانی که زیاد بن ابیه را به جای عبدالله بن عباس به فارس و شهرهای پیرامون آن فرستاد، دستورالعمل طولانی به ایشان متذکر شد و فرمودند:

«عدالت را بگستران و از ستمکاری پرهیز کن، که ستم رعیت را به آوارگی کشاند و بیدادگری به مبارزه و شمشیر می­انجامد[14]».

امیرالمؤمنین علیه السلام خود، در اجرای عدالت در تمام شئون جامعه تلاش می­کردند به گونه­ای که در خطبه15 نهج البلاغه می­فرمایند:

«به خدا سوگند! بیت المال تاراج شده را هر کجا که بیابم به صاحبان اصلی آن باز می­گردانم، گرچه با آن ازدواج کرده، یا کنیزانی خریده باشند؛ زیرا در عدالت گشایش برای عموم است و آن کس که عدالت بر او گران آید، تحمل ستم برای او سخت­تر است».

** درنگاه شيعه حكومت جهانى حضرت ولی عصر -عجل الله- تحقق­بخش مدينه فاضله بوده و به فلسفه تاريخ، غايت تاريخ را رقم خواهد زد. و لذا يكى از ويژگى­هاى منحصر به فرد حكومت جهانى آن حضرت–عجل الله- برقرارى عدل و داد در جامعه بشرى آن روز است، كه اين ويژگى از متون روايى ما بدست مى­آید:

پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه وآله مى فرمايد:

«لَو لَم يَبقِ مِنَ الدّنيا إلّا يَومٌ واحدٌ لَطوُلَ اللهُ ذَلِك اليَوم حَتى يَخرُج رَجُلٌ مِن أهل بَيتي يَملأ الأرضَ عدلاً وَ قِسطاً كَما مَلئَت ظُلماً وَ جُوراً وَ يَسعهُم عَدله [15]؛ اگر تنها يك روز از عمر دنيا باقى بماند خداوند آن روز را آن قدر طولانى خواهد نمود تا اينكه از خاندان من مردى را بر انگيزاند و جهان را پر از عدل و داد كند چنان كه از ظلم و ستم پر شده بود و عدالتش همه را فرا مى­گيرد».

و نیز مى­فرمايد:

«أبشِركُم بِالمهدي… يَرضى عَنهُ سَاكن السَماءِ وَ سَاكن الأرضِ يَقسمُ المَالَ صَحاحاَ فَقال لَهُ رَجل وَ ما صَحاحا قالَ السوية بَين الناسِ[16]؛ شما را مژده مى­دهم به آمدن مهدى. ساكنان آسمان و زمين از او راضى هستند او سرمايه­ها را به طور صحيح تقسيم مى­نمايد. شخصى سؤال نمود: به طور صحيح يعنى چه؟ فرمود: به مساوات بين مردم تقسيم مى­نمايد».

عدالت و فراگیری آن، از ویژگی‌های حکومت حضرت است؛ زیرا تمام عالم از آن بهره‌مند می‌شوند. از امام حسین روایت شده که فرمود:

«وقتی به پادارندة عدالت به پاخیزد، عدالت او نیکوکاران و بدکاران را همه فرا می‌گیرد[17]».

بنابر روایتی از امام باقر علیه السلام یکی از سیره‌های عملی امام زمان –عجل الله- چنین است:

«حضرت با مردم عادلانه رفتار می‌نماید و ثروت را بین آنها به صورت مساوی تقسیم می‌کند. پس کسی که از او پیروی نماید، به کسی می‌نماید که از خدا اطاعت نموده و کسی هم که از او نافرمانی نماید، به کسی می‌نماید که نافرمانی خدا را کرده باشد[18]».

3. امنیت اجتماعی

* امنیت اجتماعی یکی از خاستگاه­های مردم هر عصر و زمان است که در لوای آن می­توان به راحتی زندگی را سپری کرد. این خاستگاه مورد توجه مولای متقیان علی علیه السلام بوده به گونه­ای که ایشان در نامه خود به مالك اشتر می­نویسد:

«از خونریزی بپرهیز و از خون ناحق پروا كن كه هیچ چیز همانند خون ناحق، كیفر الهی را نزدیك و مجازات را بزرگ نمی­كند و نابودی نعمت­ها را سرعت نمی­بخشد و زوال حكومت را نزدیك
نمی­گرداند[19]».

امیرالمؤمنین علی علیه السلام راهبرد حکومت و حاکمیت خود را طوری تنظیم کردند که هم کارگزاران و هم مردم عملاً از ظلم فاصله بگیرند و از ستمگری بیزار شوند چرا که عدم امنیت و ستمگری را موجب نابودی دولت می­دانستند[20].

** این ویژگی یکی از با ارزش­ترين خصوصیت حكومت امام مهدى-عجل الله- است كه خداوند در سايه و لواى عدل و دادگرى حكومت جهانى حضرت مهدى-عجل الله- براى انسانها ارزانى مى­نمايد، از رسول خدا صل الله علیه وآله روایت شده است که حضرت فرمود:

«در زمان حضرت قائم ستم برداشته می‌شود، راه‌ها از امنیت برخوردار می‌گردد و زمین برکات خود را برای مردم خارج می‌کند[21]».

نه تنها انسان­ها از امنيت برخوردار مى­شوند، بلكه حيوانات و حتىّ موجودات ديگر از گستردگى عدالت و امنيت و صلح و آرامش اعلان رضايت مى­نمايند. روایتی از امام علی علیه السلام است که فرمود:

«وَ لَو قَد قَام قائِمُنا لأنزلت السَماء قطرها، وَ لا خرجت الاَرض نَباتِها. وَ لِذهبت الشحناء مِن قُلُوب العِباد وَ اصطلحت السَباع وَ البَهایِم حَتی تَمشی المَرئه بَین العَراق اِلی الشَام لا تضع قَدمِیها اِلا عَلی النَباتِ وَ عَلی رَأسِها زِینَتها لا یهیجها سَبعَ وَ لا تَخافه[22]؛ اگر قائم ما به پاخیزد، کینه از دل‌های آدمیان سفر می‌کند و حیوان‌های وحشی با یک‌دیگر با صلح و صفا زندگی می‌نمایند، آن‌چنان‌که زنی بین عراق و شام را چون ره‌گذری آسوده نمي‌پيمايد مگر آن‌كه بر سبزه‌ها پا نهد و بر سرش زینت (طلا و نقره) حمل می‌کند، ولی موجود وحشي او را نمی‌ترساند. گوسفند و گرگ در یک‌جا می‌چرند و کودکان با مارها و عقرب‌ها هم‌بازی می‌شوند و به کودکان صدمه‌ای نمی‌رسانند[23]».

امام على عليه السلام در جاى ديگر مى­فرمايد:

«زمانى كه قائم ما قيام نمايد، بغض و كينه از دلهاى بندگان برود و چهار پايان و درندگان در حال صلح و آرامش با يگديگر به سر خواهند برد[24]».

4. قاطعیت با کارگزاران و ملاطفت با زیردستان

* کارگزاران حکومت مولای متقیان علی علیه السلام از نظارت رهبر خویش خارج نبودند و حضرت به طور مکرر اعمال کارگزاران و نحوی عملکرد آنان را مورد ارزیابی قرار می­دادند تا حقی از زیر دستان خود ضایع نشود. یکی از معروف­ترین خصلت­های مولی الموحدین امیرالمؤمنین علیه السلام شایسته سالاری پس از خدامحوری بود. امیر المؤمنین علیه السلام از همان آغاز کار گماشتگان عثمان را که اغلب افرادی لاابالی و خیانت پیشه بودند، از کار برکنار کرد[25]. ایشان شریح قاضی را که خانه­ای به هشتاد دینار خریده بود با برخورد قاطعانه و نوشتن نامه­ای او را سرزنش کردند[26]. همچنین در نامه خود به مصقله بن هبیره شیبانی، فرماندار اردشیر خُرّه چنین نگاشتند:

«گزارشی از تو به من دادند که اگر چنان کرده باشی، خدای خود را به خشم آورده­ای و امام خویش را نافرمانی کرده­ای. خبر رسید که تو غنیمت مسلمانان را که نیزه­ها و اسب­هاشان گرد آورده و با ریخته شدن خون­هایشان به دست آمده، به اعرابی که خویشاوندان تو هستند و تو را برگزیدند می­بخشی! به خدایی که دانه را شکافت و پدیده­ها را آفرید، اگر این گزارش درست باشد در نزد من خوار شده و منزلت تو سبک گردیده است[27]».

همچنین حضرت در نامه­ای به محمد بن ابی بکر هنگامی که وی را به فرمانداری مصر منصوب کردند، نحوه عملکرد ملاطفت کارگزاران با مردم را چنین نگاشتند:

«با مردم فروتن باش، نرمخو و مهربان باش، گشاده رو و خندان باش، و نگاهایت و نیم نگاه و خیره شدن به مردم به تساوی رفتار کن تا بزرگان در ستمکاری تو طمع نکنند و ناتوان­ها در عدالت تو مأیوس نگردند، زیرا خداوند از شما بندگان درباره اعمال کوچک و بزرگ، آشکار و پنهان خواهد پرسید[28]».

** يكى از ويژگى­هاى مهم دولت جهانى امام عصر-عجل الله- قاطعيت درباره كارگزاران، مجريان امور و برخورد شديد با متخلفان است، ولى در مقابل ، ملاطفت و مهربانى با مستمندان و بيچاره­گان است. امام على عليه السلام مى­فرمايد:

«أَلَا وَ فِي غَد وَ سَيَأْتِي غَدٌ بِمَا لَا تَعْرِفُونَ يَأْخُذُ الْوَالِي مِنْ غَيْرِهَا عُمَّالَهَا عَلَى مَسَاوِئِ أَعْمَالِهَا[29]؛ آگاه باشيد! فردايى كه شما را از آن هيچ شناختى نيست، زمامدارى حاكميت پيدا مى­كند كه غير از خاندان حكومت­هاى امروزى است (حضرت مهدی –عجل الله- و عمّال و کارگزاران حکومت­ها را بر اعمال بدشان کیفر خواهد داد.».

[1]- بشارتی، علی محمد، بررسی مختصر زندگی سیاسی “اسلام مجسم” علی بن ابی طالب علیه السلام، تهران: مجتمع فرهنگی عاشورا، 1391، ص304.

[2]- نهج البلاغه، ترجمه: محمد دشتی، انتشارات: اشکذر، چاپ سوم، 1389ش، خطبه198، ص297.

[3]- همان، خطبه131، ص175.

[4]- سليمان بن ابراهيم قندوزى، ينابع المودت، منشورات بصيرة ،چاپ هشتم، ص 420؛  محمد بن مسعود، تفسير عياشى، طهران: دارالعلمية الاسلامية،ج 1، ص 206.

[5]- بحرانی، سید هاشم، البرهان فى تفسيرالقرآن، تهران: بنیاد بعثت، 1416ق، ج 3، ص 65؛ تفسير عياشى، ج 1، ص207.

[6]- مجلسى، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت: مؤسسه وفا، ج 2، ص 324.

[7]- محمد بن على بن موسى بن بابويه قمى(شيخ صدوق) ، كمال الدين و تمام النعمة، طهران: دارالكتب الاسلاميه، ص673.

[8]- لطف‌الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر فی الامام الثانی عشر، تهران: انتشارات الصدر، بی‌تا ، ص 157.

[9]- كلينى، محمد بن يعقوب، اصول كافى، تهران: الكتب الاسلاميه، ج 8، ص 278.

[10]- ابن طاووس، الملاحم و الفتن فى ظهور الغايب المنتظر، بيروت: مؤسسه وفاء، ص 66.

[11]- دلشاد تهرانی، مصطفی، دولت آفتاب، اندیشه سیاسی و سیره حكومت علی علیه السلام ، تهران: نشر خانه اندیشه جوان، 1377، ص 106.

[12]- بصیری، محمد علی، مقاله ویژگی­های حاکم در سیره نظری و عملی امام علی علیه السلام، مجله هنر دینی، 1386، ش9.

[13]- نهج البلاغه، حکمت437، ص527.

[14]- همان، حکمت476، ص531.

[15]- مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 85؛ طوسی، کتاب غیبت، ترجمه: مجتبی عزیزی، قم: انتشارات مسجد مقدس جمکران، 1386ش، ص734(با اندکی اختلاف).

[16]- همان، ص 81.

[17]- علی کورانی، معجم أحادیث الامام المهدی-عجل الله-قم: انتشارات مؤسسة المعارف الاسلامیه، 1411قمری، ج3، ص181.

[18]- بحارالأنوار، ج52، ص351؛ عبدالفتاح، محمدالحلو، عقدالدرر، قم: انتشارات مسجد جمکران، ص67. (با اندکی اختلاف)

[19]- نهج البلاغه، نامه 53، ص 589.

[20]- بشارتی، محمد علی، اسلام مجسم، صص241و242.

[21]- شيخ مفید، الارشاد، بیروت: انتشارات اعلمی، 1399قمري، ص365.

[22]- ابن طاووس، الملاحم و الفتن، ص150 و با اندک تفاوت این حدیث در منتخب الأثر، به نقل از خصال، ص592 آمده است.

[23]- منتخب الأثر، ص529

[24]- نورالابصار، ص 188؛ عقدالدرر فى اخبار المنتظر، ص 142؛ بحار، ج52، ص 319.

[25]- بشارتی، محمد علی، اسلام مجسم، ص243.

[26]- نهج البلااغه، نامه3، ص343.

[27]- نهج البلاغه، نامه43.

[28]- همان، نامه27.

[29]- همان، خطبه 138.

 

 نظر دهید »

نگاه تطبیقی ارزش گزاری به دختر از نظر اسلام و آیین یهودیت و مسیحیت . 2 .

29 آذر 1394 توسط الهام دانش خواه

 

در ادامه بحث پیشین و تکمیل کنده بحث خواهیم پرداخت:

-6 نذر و پیمان

بنابر تعالیم کتاب مقدس، مرد باید به همه پیمان­های خود با خداوند وفادار بماند و عهد خود را نشکند. اما نذر و پیمان زن لزوماً به عهده وی نیست و باید پدرش موافقت کند اگر در خانه وی زندگی می­کند، و اگر ازدواج کرده است باید رضایت همسرش را جلب کند و اگر آنان نذر و پیمان­های وی را نپذیرند، هیچ یک از آن­ها ارزش و اعتبار نخواهد داشت: Aاما اگر پدر دختر هنگامی که نذر و پیمان وی را شنید او را منع کرد، دیگر هیچ یک از نذر و عهدهای وی بر ذمه­اش نخواهد بود… . شوهر می­تواند با هر نذر و قسم زن برای محروم کردن و به سختی انداختن جان خویش موافقت کند یا آن را باطل سازد. هر گاه دختری که هنوز در خانه پدرش زندگی می­کند، برای خداوند نذر یا تعهدی کند، باید هر چه را قول داده است ادا کند؛ مگر این که وقتی پدرش آن را بشنود، اورا منع کند. در این در این صورت نذر دختر خود به خود باطل می­شود و چون پدرش به او اجازه نداده است به آن عمل کند، خداوند او را می­بخشد. ولی اگر پدرش هنگامی که از نذر یا تعهدش آگاه می­شود سکوت کند، دختر ملزم به ادای قول خویش است. اگر زنی پیش از ازدواج نذری کرده باشد و خود را به آن متعهد ساخته باشد و شوهرش از قول وی باخبر شود و در همان روزی که شنید چیزی نگوید، نذر او به قوت خود باقی خواهد بود ولی اگر شوهر نذر و تعهد او را نپذیرد، مخالفت شوهر نذر  را باطل مس­سازد و خداوند آن زن را می­بخشد[1].

در اسلام نذر و پیمان هر مسلمانی، چه زن و چه مرد، بر عهده خود اوست و هیچ کس حق ابطال و رد قول و پیمان دیگری را ندارد. زن و مرد باید به خاطرذ شکستن سوگندهایشان آن گونه که در قرآن بیان شده کفاره بدهند[2].

2-7 میراث بری زن یا دختر

قوانین ارث در کتاب مقدس به اختصار در باب27، آیات1-11 بیان شده است. زن هیچ سهمی در اموال شوهرش ندارد در حالی که شوهر نخستین وارث همسرش است، حتی پیش از پسرانش. دختر تنها زمانی می­تواند ارث ببرد که هیچ وارث پسری باقی نمانده باشد. تا زمانی که پدر هست مادر به هیچ وجه ارث نمی­برد. زنان بیوه و دختران، با بودن فرزندان پسر، برای امرار معاش تحت تکفل وارثان پسر قرار می­گیرند و این بدان روست که بیوه­زنان و دختران یتیم از جمله بینواترین افراد جامعه یهودند.

مسیحیت نیز مدت­های طولانی همین شیوه را پی گرفته است. هم قوانین دینی و هم قوانین مدنی مسیحیت مانع آن می­شدند که دختران همانند برادرانشان از اموال پدری سهمی ببرند. گذشته از این، زنان نیز هیچ حقی در میراث شوهر نداشتند. این قوانین ناعادلانه تا همین قرون اخیر به قوت خود باقی بود[3].

در میان اعراب کافر پیش از اسلام، تنها مردها از ارث برخوردار بودند. قرآن تمام این آداب و رسوم ناعادلانه را از میان برد و همه زنان را در ارث سهیم کرد: Cيَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالأرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا[4]B.[5]

2-8 حجاب دختران و زنان

به نظر خاخام دکتر مناخم. م. برایر رسم زنان یهودی این بود که با سر پوشیده در انظار عمومی ظاهر می­شدند به گونه­ای که گاهی اوقات حتی همه صورت را جز یک چشم می­پوشاندند[6].

دکتر برایر توضیح می­دهد که حجاب زنان یهودی همیشه نشانه عفت و پاکدامنی آنان در نظر گرفته نمی­شد و گاهی حجاب نماد فضل و برتری و تجمل تلقی می­شد تا عفت  و پاکدامنی. حجاب مظهر عزت و وقار و برتری زنان اصیل و بلند منظر بوده است. حجاب همچنین نماد دست نیافتنی بودن زنان به منزله ثروتی مقدس برای همسرانشان بوده است[7]. که این نوع حجاب در اروپا تا قرن نوزدهم میلادی حفظ شد و از آن به بعد با فرهنگ سکولار و غیر دینی در آمیخته شد.

دلیل منطقی پولس مقدس، برای حجاب زنان این است که در حجاب، نماینده سلطه و اقتدار مرد –که صورت و جلال خداوند است- بر زن است، که از مرد و برای او آفریده شده است.

فلسفه وجودی حجاب، آن گونه که رهبران کلیسا گفته­اند، این است که Aحجاب و پوشش زن، نماد پیروی و فرمان­برداری زن از مرد و خداست@ که همان منطقی است که پولس مقدس در عهد جدید مطرح کرد[8].

قرآن به صراحت بیان می­کند که رعایت حجاب برای حفظ و پاکدامنی واجب است. فلذا در سوره مبارکه احزاب کریمه59 چنین بیان می­کند: Cيَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لأزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا B.

التماس دعا/یاعلی

[1]- سفر اعداد، باب 30، آیات2-15.

[2]- به آیه89 سوره مبارکه مائده مراجعه فرمایید.

[3]-Ibid.;p.121.

[4]- نساء/7

[5]- برای اطلاع از میزان ارث بری هر کس می­توان به آیات11،12 و 176 سوره مبارکه نساء مراجعه کرد.

[6]. Menachem M. Brayer; The Jewish Woman in Rabbinic Literature: A Psychosocial Perspective (Hoboken; N. J.: Ktav Publishing House; 1986); p.239.

[7]- Idbid.; p.139.

[8]- Donald B. Kraybill;The riddle of the Amish Culture (Baltimore: Johns Hopkins University Press; 1989); p.56.

 نظر دهید »

نگاه تطبیقی ارزش گزاری به دختر از نظر اسلام و آیین یهودیت و مسیحیت . 1 .

29 آذر 1394 توسط الهام دانش خواه

سلام به دوست

نگاه تطبیقی ارزش گزاری به دختر از نظر اسلام و آیین یهودیت و مسیحیت

-1 ننگ دختردار شدن[1]

در حقیقت اختلاف نظر میان نگرش انجیل و قرآن به جنس مؤنث، بلافاصله پس از تولد آغاز می­شود. برای مثال، انجیل اشاره می­کند که Aمدت مراسم غسل مادر از ناپاکی هنگام تولد دختر دو برابر تولد پسر است[2]@. کتاب مقدس به صراحت می­گوید: Aتولد فرزند دختر ضرر و زیان است[3]@. و در برابر چنین اظهار نظر تکان­دهنده­ای، پسرها به طور ویژه تحسین و ستایش می­شوند: Aمردی که پسرش را تربیت می­کند، کانون حسادت دشمنش قرار می­گیرد[4]@.

خاخام­های یهودی زاد و لد با هدف ازدیاد نژاد یهود را بر مردانشان الزام کرده­اند. در همان زمان، آنان تمایل آشکار خود را به فرزندان ذکور پنهان نمی­کردند. برای آنان داشتن فرزند پسر بیمار، بهتر از فرزند دختر بود. Aاگر دخترت خود رأی و یک­دنده است، کاملاً مراقبش باش تا مورد تمسخر دشمنانت واقع نشوی، انگشت نمای شهر نباشی، نُقل هر مجلس نگردی و آبروی تو را نبرد[5]@.

این طرز فکر شباهت بسیاری به رفتار اعراب بت­پرستان با دخترانشان دارد که پیش از ظهور اسلام به مثابه خاستگاه ننگ و بی­آبرویی به آن­ها می­نگریستند و زنده به گورشان می­کردند.

قرآن این عمل زشت و شنیع را به شدت محکوم می­کند. که برای اختصار و جلوگیری از تکرار مطلب می­توان به آیات 58و59 سوره مبارکه نحل،8 و 9 سوره مبارکه تکویر و همچنین کریمه 17 زخرف می­توان اشاره کرد.

2-2 میراث حوا

تصویر حوا به منزله اغوا کننده آدم علیه السلام در انجیل تأثیر بسیار منفی­ای بر جایگاه زنان در سرتاسر آیین یهودی - مسیحی گذاشته است. آنان معتقدند همه زنان از مادرشان حوای انجیل، گناه و مکر و نیرنگ را ارث برده­اند. در نتیجه، تمام آنان غیر قابل اعتماد و به لحاظ اخلاقی پست و بدذاتند. حیض، حاملگی، تولد فرزند به منزله مجازاتی عادلانه و عذابی برای گناه ابدی جنس نفرین شده مؤنث در نظر گرفته شد.

ربّی­های[6] یهود نه نفرین و بلا و مرگ را برای زنان تعیین کرد: Aتحمل خون حیض، خون بکارت، تحمل بارداری، تحمل زایمان، مسئولیت بزرگ کردن فرزندان، موهایش باید پوشیه باشد همانند کسی که عزادار است، گوشش را باید همانند غلام دائمی و حلقه به گوش یا کنیزکی که مطیع امر اربابش می­باشد سوراخ کند، او نباید شاهد گرفته شود، و در پایان آخرین بلا و مصیبت وی مرگ است[7]@.

تا امروز یهودیان سنتی (درست آیین) در نیایش صبحگاهی هر روز خود چنین می­خوانده­اند: Aسپاس خداوند جهانیان را که ما را زن نیافرید@. در طرف مقابل، زنان هر صبحگاهان، خدا را شکر می­کنند که Aما را با خواست و ارداه خود آفرید[8]@

دیدگاه اسلام درباره زنان کاملاً با دیدگاه یهود و مسیحیت متفاوت است. قرآن در سوره مبارکه نحل کریمه 97 می­فرماید: Cمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ B.

همچنین در سوره­هایی نظیر احزاب کریمه35، توبه کریمه71، آل عمران آیه195 و غافر آیه40 بر این امر تأکید می­کند.

2-3 تعلیم و تربیت

نگرش این مذاهب نسبت به دختر و زنی که قصد دارد مذهبش را یاد بگیرد را بیان می­کنیم. بنا بر تعالیم تلمود Aزنان از مطالعه و فراگیری تورات معاف­اند@. برخی خاخام­های یهود قاطعانه اعلان می­کنند که Aبهتر است کلمات تورات به آتش داده شود تا به زنان و آن کس که به دخترش تورات بیاموزد مانند آن است که به او حرف­های رکیک و مستهجن می­آموزد[9]@.

نگرش پولس مقدس در عهد جدید روشن­تر از تورات نیست. Aدر همه تجمع­های قدیسان در کلیسا، زنان باید ساکت باشند و نباید سخن بگویند، بلکه باید مطیع قانون باشند. اگر آنان می­خواهند درباره موضوعی پرسش کنند، باید از همسران خود در خانه بپرسند؛ زیرا سخن گفتن زن در کلیسا ننگین و شرم­آور است[10]@.

از دیدگاه قرآن، یک زن حق گفت و گو و مجادله حتی با پیامبر صل الله علیه وآله اسلام را دارد و هیچ کس حق ندارد مانع او شود[11]. چرا در حدیث، دعوت صریح زن و مرد به علم آموزی با عبارت Aطلب العلم فریضة علی کل مسلم و مسلمة@[12] و این که پیامبر اکرم صل الله علیه وآله مهریه یک زن را تعلیم قرآن قرار دادند[13].

2-4 ناپاکی زنان و دختران حائض

قوانین و مقررات یهود درباره زنان حائض بسیار محدود کننده است. عهد عتیق هر زن حائضی را ناپاک می­داند، که ناپاکی­اش دیگران را نیز آلوده می­کند؛ به طوری که او به هر کس یا چیزی که دست می­زند دست کم برای یک روز ناپاک می­شود: Aوقتی زنی قاعدگی منظمی دارد، ناپاکی ماهانه­اش هفت روز طول می­کشد و هر کس را که او لمس کند تا شب نجس خواهد بود. در این دوره بر روی هر چیزی که بخوابد نجس خواهد بود و بر هر چیزی که بنشیند نجس خواهد بود. هر که بستر او را لمس کند، باید لباس­ها و رختخوابش را بشوید و با آب غسل کند و تا شب نجس خواهد بود. هر کس چیزی را که بر آن نشسته لمس کند، باید لباس­هایش را بشوید و با آب غسل کند و تا شب نجس خواهد بود. اگر او در بستر باشد یا بر هر چیزی که نشسته باشد، چنانچه کسی آن را لمس کند تا شب نجس خواهد بود[14]@.

تلمود زن حائض را حتی بدون تماس فیزیکی شوم و مرگبار می­داند: Aخاخام­های ما تعلیم داده­اند که اگر یک زن حائض از بین دو مرد بگذرد و در ابتدای قاعدگی­اش باشد یکی از آن دو کشته خواهد شد و اگر  در پایان قاعدگی­اش باشد بین آن دو نزاع و درگیری روی خواهد داد@. از این بالاتر، همسر زن حائض اگر حتی با گرد و خاک کف پای همسرش در تماس باشد، آلوده شده و ورودش به کنیسه ممنوع است. کشیش یا کاهنی که زن، دختر یا مادرش حائض باشند، مانند دیگر کشیشان حق تسبیح و ثنای خداوند را در کنیسه ندارند[15].

اسلام زن حائض را از هر گونه آلودگی واگیردار مبرا می­داند. او نه نجس است و نه نفرین شده و زندگی معمولش را تنها با یک محدودیت پی می­گیرد: بر زوجین حرام است در مدت دوره قاعدگی با یکدیگر نزدیکی کنند اما هر گونه تماس فیزیکی دیگری بین آن­ها مجاز است. زن حائض از بعضی اعمال عبادی مانند نمازهای روزانه و روزه در این دوره معاف است.

التماس دعا/یاعلی
[1]- این فصل بر گرفته از کتاب زن در اسلام، مسیحیت و یهودیت می­باشد.

[2]- سفر لاویان، باب12، آیات 2-5.

[3]- جامعه سلیمان، باب22، آیه3.

[4]- همان، باب30، آیه3.

[5]- همان، باب42، آیه11.

[6]- کلمات راب (Rab)، رابی( Rabbi) رابا (Rabba) و ربان یا ربن(Rabban) کلماتی عبری یا آرامی به معنای مولا، سید و معلم هستند. (پطرس البستانی، دایرة المعارف، ج8، ص527.)

[7]-The Globe and Mail; Oct.4;1994.

[8]- Leonard J. Swidler; Woman in Judaism: the Status of Women in Formative Judaism (Metuchen; N.J. Scarecrow Press;1976); p.115.

[9]- Denise L. Carmody; “Judaism” ; in: Arvind Sharma; ed.; op. Cit.; p197.

[10]- رساله اول قرنتیان، باب14، آیات34-35.

[11]- بر گرفته از آیه اول سوره مبارکه مجادله.

[12]- مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، ج17، ص249.

[13]- صحیح بخاری، ج17، فصل21، ص29.

[14]- سفر لاویان، باب 15، آیات15-23.

[15]- Swidler; op.Cit.;p.137.

 

 نظر دهید »

ترسیدند و امام ما را به شهادت رساندند...

29 آذر 1394 توسط الهام دانش خواه

 

سلام دوستان عزیز

 

سالروز شهادت جانسوز امام و یازدهمین مولای شیعیان رو به همه شما تلسیت عرض می کنم.

دوست داشتم امروز درباره مقام علمی حضرت واستون مطلبی عرض کنم که همین بس که دانشمندان عصر حضرت در برابر مقام علمی حضرت مطالب خودشون رو پاره میکردند و می سوزاندند اما زمانی که جستجوگر اینترنت رو زدم که عکسی متناسب با این روزنگار پیدا کنم متوجه شدم که آقا و مولایمان ضریحشان در دست اقدام برای ساخت هستند.

محرم و صفری که گذشت اون مصائب عجیب که بر اهل بیت علیهم السلام وارد کردند و فشار و حملاتشان تا زمان امام حسن عسکری هر کدام به نحو خودش استمرار داشت؛ از خودم می پرسیدم. یه دشمن عادی تا ببیند دشمن را از سر راه برداشته قانع میشه چرا دشمنان اهل بیت علیهم السلام حتی بعد از به شهادت رساندن مولای ما هتک هرمت میکردند. تنها جوابی که دریافتم این بود که آنها علاوه بر این که دشمن شخص و شخصیت آن بزرگواران بودند حتی دشمن مقام امامت و حق آنها بودند که حتی بعد از مرگ هم قانع نمی شدند آنها از حقیقت آنها می ترسیدند آنها از امامت آنها می ترسیدند آنها از خدای آنان می ترسیدند و آنها هتک هرمت می کردند تا بر ترسشان غلبه کنند تا ترسشان را بپوشانند.

ترسیدند و گنبد و بارگاه را خراب کردند. ترسیدند و می ترسند

الهی رهرو حقیقت آنان باشیم

 

 

 نظر دهید »

نگاه قرآن به ارزش گزاری زن

25 آذر 1394 توسط الهام دانش خواه

سلام دخترا… روزتون مبارک… و تبریک میگم میلاد بانوی کریمه اهلی بیت، فاطمه معصومه سلام الله علیها.

طبق وعده که در پست قبلی داده بودم امروز از ارزش گذاری قرآن کریم نسبت به زنان و دختران را بررسی میکنیم که به شرح زیر است:

در بسياري از جوامع بشري دختر از جايگاه فروتر و پست­تري برخوردار بوده و هست. در گذشته زن و دختر از جايگاه شايسته­اي برخوردار نبوده و در تمدن كنوني نيز هر چند به ظاهر سخن از تساوي مرد و زن به دور از همه تفاوت­هاي واقعي ميان مرد و زن، بسيار شنيده مي­شود؛ ولي هنوز هم به شكل برده­داري مدرن و جديد از زنان و دختران به اشكال مختلف بهره­برداري مي شود و زن و دختر جايگاه واقعي خود را نيافته­اند. هنوز نيز در بسياري از كشورهاي جهان دختران به روش جديد زنده به گور مي­شوند. در آمارهاي منتشر شده درباره سقط جنين در چين آمده است كه بيش از هفتاددرصد دختران پس از شناسايي در زهدان مادر سقط مي­شوند. در اروپاي متمدن نيز دختران مورد انواع سوءاستفاده­ها حتي از سوي بستگان بسيار نزديك قرار مي­گيرند و از نظر جنسيتي ميان زن و مرد تفاوت مي­گذارند و در مشاغل كمتر به كار گرفته مي­شوند و از نظر عدم امنيت شغلي در مرتبه بسيار بالاتري از مردان قرارمي­گيرند. احترام و ارزش گذاري به زن تنها براي سوءاستفاده مي­باشد و در واقعيت زن و دختر از نظر جايگاه در مرتبه­اي پست­تر از انسان به معناي مرد و برتر از جانوران و حيوانات فرض مي­شوند.

نگاه اسلام و قرآن به زن به عنوان موجودي از نظر آفرينش و خلقت همسان از مرد مي باشد هر چند كه تفاوت هايي ميان زن و مرد قايل است. در این مقاله کوشش شده است تا اهمیت و جایگاه دختر را در اسلام بررسی کند.

1-1 نام­گذاری اسم حضرت مریم سلام الله علیها توسط خداوند

خداوند در سوره مبارکه آل عمران می­فرماید: Cإِذْ قَالَتِ امْرَأَةُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ * فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُهَا أُنْثَى وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالأنْثَى وَإِنِّي سَمَّيْتُهَا مَرْيَمَ وَإِنِّي أُعِيذُهَا بِكَ وَذُرِّيَّتَهَا مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ[1]؛ B.

خدای سبحان در این آيات مستقیماً خودش نام دختر - مریم- را انتخاب می­کند و تنها نامی است که خدای سبحان انتخاب کرده برای یک دختر است.

1-2 نقش سیاسی و اجتماعی دختران و زنان

در قضیه مباهله رسول الله صل الله و اهل بیت عل خود را به عنوان نمونه­هایی از مؤمنین نبرد بلکه به عنوان شرکاء خود در دعوت همراه بردند[2].

خداوند در کریمه61 سوره مبارکه آل عمران می­فرماید: Cفَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ B.

که دلالت بر این می­کند که زن و مرد در صحنه­های مختلف دینی در کنار همدیگر مطرحند[3].

1-3 جایگاه مشورت و پیشنهاد دادن دختران

در جریان سرپرستی گله گوسفندان توسط دختران شعیب، زمانی که جناب موسی علیه السلام به آن­کمک کرد، آنان به پدر خود پیشنهاد استخدام آن جناب را دادند که کلام الله در این زمینه می­فرماید: Cقَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الأمِينُ * قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِنْدِكَ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ * قَالَ ذَلِكَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ أَيَّمَا الأجَلَيْنِ قَضَيْتُ فَلا عُدْوَانَ عَلَيَّ وَاللَّهُ عَلَى مَا نَقُولُ وَكِيلٌ * فَلَمَّا قَضَى مُوسَى الأجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لأهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ[4] B

دختران در خانواده بر اساس منطق و حکمت حق پیشنهاد دارند و فرقی با دیگران ندارند[5]. همان طور که حضرت شعیب علیه السلام از دخترش پرسید: از کجا می­دانی که او قوی و امین است؟ پاسخ داد: قوتش را از آن­جا فهمیدم که سنگ عظیمی را از روی چاه برداشت و امانتش را از جایی که به من گفت: از پشت سرم راه برو، زیرا خوش ندارم که باد لباس­های تو را حرکت دهد و بدنت را به من بنمایاند[6].

1-4 حمایت از دختران یتیم و حقوق ایشان

دفاع از حقوق زنان، کودکان، یتیمان در کنار هم نشانه ظلم به آنان در طول تاریخ است که حمایت از حقوق زنان حکم خدشه­ناپذیر خداوند است[7]. خداوند سبحان در سوره نساء می­فرماید: Cوَيَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّسَاءِ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَمَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ فِي يَتَامَى النِّسَاءِ اللاتِي لا تُؤْتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ وَتَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدَانِ وَأَنْ تَقُومُوا لِلْيَتَامَى بِالْقِسْطِ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِهِ عَلِيمًا[8]B.

در مجمع البیان ذیل همین آیه، درباره Aلا تُؤْتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ@ به قول پرداخته است که عبارتند از:

1- ابن عباس و سعید بن جبیر و مجاهد معتقدند که منظور این آیات درباره ارث دختران صغیر و یتیم است که مردم جاهلیت رسمشان این بود که ارث مولود را نمی­دادند تا وقتی که بزرگ شود و همچنین ارث زن­ها را به بهانه این که آن­ها جنگ نمی­کنند و دفاع از قبیله و حریم خانواده از عهده ایشان بیرون است نمی­دادند. این معنی از امام باقر علیه السلام نیز روایت شده است.

2- از عایشه نقل شده است که منظور از Aلا تُؤْتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ@ مهر آن­هاست. زیرا آنان مهر دختران یتیم را به ایشان نمی­د­ادند. از این رو خداوند متعال از این کار نهی کرد.

3- حسن و قتاده و سدی و ابومالک و ابراهیم نیز بر این اعتقادند که منظور ازدواج است چرا که در کریمه32 سوره مبارکه نور سفارش شده، زیرا سرپرست دختران یتیم ایشان را از ازدواج منع می­کردند[9].

1-5 عدم تفاوت بین دختران و پسران

خدای سبحان در آیات مختلفی بر عدم تفاوت بین دختر و پسر اشاره می کند. چنان که در آیات 84 تا 85 سوره انعام بر این عدم تفاوت تصریح دارد. Cوَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُدَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ * وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ * وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ B.

در این آیات خداوند سبحان حضرت عيسي علیه السلام فرزند حضرت مريم .س. را از فرزندان حضرت ابراهيم علیه السلام مي­شمارد كه خود اشاره به آن است كه در اندیشه اسلامی هيچ تفاوتي ميان فرزندان دختر و پسر نيست. اين در حالي است كه در آن زمان تنها فرزندان پسري را از نوادگان و فرزندان خويش بر مي شمردند و فرزندان دختري خويش را فرزندان ديگران و پدران ديگر مي شمردند.

و در سوره شوری نیز می­فرماید: Cلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ إِنَاثًا وَيَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ الذُّكُورَ * أَوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْرَانًا وَإِنَاثًا وَيَجْعَلُ مَنْ يَشَاءُ عَقِيمًا إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ[10] B.

خداوند در این دو کریمه درباره آفرینش دختر و پسر از Aیهب[11]@ استفاده می­کند تا بفهماند پسر و دختر هر دو هدیه الهی هستند و کلمه Aإِنَاثًا@ را مقدم آورده تا تجلیلی از دختر باشد[12].

1-6 دفاع از شخصیت و حقوق دختران

مشرکان با این که دختر را شبیه و هم­جنس خدا می­پنداشتند اما زمانی که خبر دختردار شدن به آنها می­دادند چهره­شان از اندوه و خشم سیاه می­شد[13]. ابن عباس می­گوید: وقتی زایمان زن نزدیک می­شد، مردان گودالی حفر می­کردند و بالای سر زن می­نشستند. پس اگر دختری می­زائید آن را در گودال قرار داده و خاک را بر سرش می­ریختند تا بدین طریق جان دهد[14].

خداوند در قرآن کریم در سوره مبارکه نحل آیات58و 59 می­فرماید: Cوَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالأنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ * يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ؛ B[15].

دلیل تنفر اعراب جاهلی از دختر به خاطر کوته بینی آن­ها بوده است چرا که آن­ها بر این اندیشه بودند که: (1) دختر نقش اقتصادی و تولیدی نداشته و بار زندگی محسوب می­شده است؛ (2) در جنگ که سرنوشت قبیله به آن بوده است، دختر قدرت جنگیدن و دفاع نداشته است؛ (3) در جنگ­ها، دختران به اسارت رفته و مورد تجاوز دشمن قرار می­گرفتند[16].

این امر غایت جهالت و سفاهت و کوتاه نظری اعراب جاهلی را نشان می­دهد وگرنه وجود دختر فوائد زیادی دارد مانند تکثیر نسل و تدبیر امورات منزل و تربیت اولاد و … اما چنان ملکات خبیثه جاهلیت رسوخ یافته که به کلی وظایف آدمیت را از میان برده[17].

رسول حق صلى الله عليه وآله وسلم فرمود :” نِعْمَ الْوَلَدُ اَلْبَناتُ، مُلْطِفاتٌ، مُجَهِّزاتٌ مُؤْنِساتٌ، مُبارَكاتٌ، مُفَلِّياتٌ[18]؛ دختران چه خوبند، مهربان و نرمخو، مددكار و آماده به كار، انيس انسان، بابركت، و علاقه مند به پاكيزگى".

در حدیثی چنین نقل شده که فردی از یاران امام جعفر صادق (ع) دختردار شد، حضرت نزد او رفت، دید خشمگین است، فرمود: “اگر خداوند به تو وحی کند که آیا می خواهی چیزی را من برای تو انتخاب کنم یا تو برای خودت انتخاب می کنی؟ چه پاسخ می دهی؟” آن مرد گفت: به خدا عرض می کنم: آنچه را تو برایم بپسندی و انتخاب کنی، می پسندم. امام صادق (ع) فرمود: “اکنون خداوند فرزند دختر را برای تو انتخاب کرده است.” سپس فرمود: “آن عالم و ولیّ خدا (خضر علیه السلام ) که همراه موسی (ع) بود و آن پسر بچه را کشت، خداوند از قول او فرمود: ما آن پسر را کشتیم چراکه بیم آن بود پدر و مادرش را به طغیان و کفر وادارد، از این رو خواستیم پروردگارشان به جای او فرزندی پاک تر و با محبّت تر به آن پدر و مادر بدهد.” امام صادق (ع) در ادامه فرمود: خداوند به آن دو، دختری عنایت کرد که از او و نسل وی هفتاد پیامبر به دنیا آمدند.

[1]- آل عمران/35-36

[2]- ترجمه المیزان، ج3، ص355.

[3]- ترجمه نور، ج2، ص78.

[4]- قصص/26-29

[5]- تفسیر نور، ج9، ص40.

[6]- همان، ص40؛ تفسیر اثنا عشری، ج10، ص124؛ بحار الانوار، ج13، ص44.

[7]- تفسیر نور، ج2، ص397.

[8]- نساء/127

[9]- ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج6، صص73-74.

[10]- شوری/40-50

[11]- یهب از ماده Aوهب@ به معنای بخشیدن و دادن به غیر عوض است. (قاموس، ج7، ص255؛ التحقیق، ج13، ص209؛ مفردات، ج1، ص884؛ فرهنگ ابجدی، متن، ص948.)

[12]- تفسیر نور، ج10، ص424.

[13]- برگرفته از ترجمه تفسیر المیزان، ج18، ص134، ذیل آیه17 سوره زخرف.

[14]- بر گرفته از ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج26، ص329، ذیل آیات8و9 سوره تکویر.

[15]- در کریمه 17 سوره زخرف و آیات 8و9 سوره تکویر نیز به این موضوع پرداخته شده است.

[16]- تفسیر نور، ج6، ص410.

[17]- تفسیر اثنا عشری، ج7، ص224.

[18]- کافی، ج6، ص5؛ النوادر، ص44؛ عده الداعی و نجاح الساعی، ص89.

التماس دعا/یاعلی

 نظر دهید »

مطلعی بر ارزش گذاری زن

25 آذر 1394 توسط الهام دانش خواه

سلام به دوستان خوب وبلاگی؛ امیدوارم زندگیتون سرشار از شادی و آرامش باشه.

در پست قبلی به این موضوع اشاره کردم که در آیینی متولد شدیم که سزاوار شکر کردن از ولی نعمت (خداوند منان) است.

در جمع دوستانه و مابین گپ هایی که با دوستان رد و بدل میشه متوجه شدم زمانی که اسمی از آیین و دین اسلام آورده میشه اطلاعاتی به انتهای خود اسلام ندارند. و این گاها موجب شده که نسبت به او نتوانیم حق را ادا کنیم. افراد به مقضای فعالیت و دغدغه ذهنیشان اطلاعاتی نسبت به آیین خود دارند اما جوابگوی شبهات و سوالات خود نیستند.

امروز دو روز مانده به ابتدای ماه ذی القعده است که مصادف با تولد کریمه اهل بیت فاطمه معصومه سلام الله علیها.

دخترانی می بینیم که خیلی از دختر بودن خودشان راضی نیستند. از آرزو پسر شدن خودشان حرف می زنند. چرا که آزادی را از آن آنان می دانند. خانواده یا جامعه با انان به گونه ای برخورد کردند که معیار ارزشمندی افراد در جنسیت آنان است نه ارزشهای اصیل تقوا و کرامت آنان.

در دهه کرامت انشا الله به برکت ایام نیت دارم درباره ارزش گذاری خداوند به دختران و زنان را تبیین کنم. و یه بررسی تطبیقی دیدگاه اسلام نسبت به زنان را با دیدگاه یهودیت و مسحیت نگاه کنیم تا به نعمت والای اسلام بیشتر متوجه شویم.

البته از دوستان خواهشمندم تا پست بعدی که اطلاعات را با دوستان اشتراک می گذارم دوستان نسبت به جنسیت خود فکر کنند و میزانی از رضایتمندی خود نسبت به جنسیت خود در ذهن به خاطر بسپارند تا بعد از آگاهی از ارزش گذاری اسلام اطلاعات ذهنی خود را مقایسه و سامان تر کنند.

به زودی برمی گردم

التماس دعا/یاعلی

 نظر دهید »

مکروهاتی که کلاس شدند...

25 آذر 1394 توسط الهام دانش خواه

سلام دوستان با کلاس و با اخلاق

در چند ماه اخیر صحنه هایی در کوچه و خیابون و محافل دوستانه و خانوادگی دیدم که گفتنش تا حقیقتش جای تامل داره. در ابتدا این صحنه هایی که می دیدم بنا بر کلاس و مد اطرافیان رو داشت و در ادامه زمانی که کتاب های اخلاقی رو تورق میزدم متوجه شدم تمام این متدهای روشی و رفتاری ما نه اینکه کلاس نیست حتی مکروه نیز هستند. خیلی جای تاسف و درنگ کردن داره که دایره المعارف و لغات ما روز به روز از حقیقت خودش دور میشه. ما از لغاتی استفاده می کنیم که ضد ارزش ها رو ارزش قلمداد کرده و به آن اهمیت میدهیم و نوع رفتارمان باعث ترویج همین ضد ارزشها شده است هر چند گاها میبینیم افراد ناخواسته و از روی نا آگاهی دست به این کار میزنند.

در ادامه چند نمونه از کلاس هایی رو بررسی می کنم که در متون اخلاقسی ما به عنوان مکروهات نام برده شده اند:

الف: کلاس پوشش(!)

1. یکی از لباس های فاخر طبقه اشرافی این است که پشم یا موی بپوشند؛ این در صورتی است که پیامبر اکرم صل الله علیه وآله به ابی ذر فرمودند: در آخر الزمان قومی بیایند که در زمستان و تابستان پشم بپوشند و اعتقاد نمایند که بدان سبب برتری دارند بر غیر خود، ایشان قومی هستند که اهل آسمان هاو زمین ها بر ایشان لعنت کنند[1]. باید این نکته را هم تذکر دهم که لباس پشم و موی خاصه پوشیدنش در تابستان مکروه نیستن چه بسا اگر موجب علاج سرما شوند استفاده از آن مانعی ندارد.

2. پوشیدن لباس بسیار نازک که امروزه مانتوهایی از جنس حریر در بازار مد و به فروش می رسد[2].

3. تقریبا چند سالی هست که نزدیک نوروز که می شود زمزمه مردم در بازار این است که ببینیم رنگ سال چه رنگی است. رنگ قرمز یکی از رنگهای هیجان اور است که هر از چند سال در بازارهای ما به چشم می خورد. این در حالی است که در متون دینی ما پوشیدن لباس قرمز که در نهایت قرمزی خودش باشد مکروه است مگر به جهت عروسی[3].

4. گاها در خیابان و معابر که رد می شویم انسان ناخودآگاه چشم به آقایانی برخورد میکند که تکمه های لباس خود را کامل نبسته و از این حیث برای خود کلاسی و قائلند اما در کتاب وسائل الشیعه ج3، ص286 می خوانیدم که مکروه است باز کردن تکمه های قبا و پیراهن به این دلیل که از عمل قوم لوط است.

5. مکروه است دراز بودن دامن به نحوی که از پاشنه پا بگذرد و وارد شده است که آنچه از پاشنه پا بگذرد در آتش است. این در حالی است که لباس های عروس ما و همراهانشون روز به روز که می گذرد دنباله آن طویل تر می شود.

6. در ژورنال های لباس به طور مرموزی لباسهایی طراحی شده اند که نیاز دارد که در تن دوخته شوند. اما برای همین مصداق آورده شده است که: مکروه هست رخت را در حالی که در تن است دوختن، چه آنکه مورث فقر است[4].

7. مکروه هست پوشیدن کفشی که شبیه کفار باشد و مکروه هست پوشیدن کفشی که زیرش صاف و پاشنه نداشته باشد و وسطش قدری بلند نباشد[5].

ب: کلاس زیور آلات(!)

1. مکروه است در دست چپ به تنهایی، انگشتر پوشیدن چه آنکه سنت معاویه و بنی امیه است[6].

2. چند ماهی است که به سنت اهل کلاس مد شده که انگشترهایی می پوشند که تا آخر انگشت دست نمی کنند بلکه تا بند اول یا نهایتا تا بند دوم انگشت می آوردند این در حالی است که این عمل را مکروه دانسته شده چون از اعمال قوم لوط است[7].

3. کسانی که از نظر مالی در مضیقه هستند و توانایی خرید جواهرات و زیورآلات گران قیمت را ندارند به سمت بدلیجات رو می آورند که اجناس آنان گاها از فلزات و آهن و آلیاژهای متفاوت است. در کتاب الفقیه ج4، ص5آمده است که مکروه است انگشتر از معدنهای دیگر، مثل آهن که زینت اهل آتش و جن و شیاطین است و همچنین مس و برنج و مانند آنها.

کلاس خوردن و آشامیدن(!!!)

1. افرادی که قصد دارند رژیم غذایی بگیرند تا لاغر شوند و اندام مایکنی داشته باشند اواین اقدامی که می کنند این است که وعده شام را حذف می کنند اما ترک خوردن شام مکروه است زیرا بر هم زننده اعتدال بدن است و موجب کاستن قوت در بدن می شود[8].

2. در مراسمات و سور دادن ها و پذیرایی کردن عملا میبینیم که صاحب مجلس آخرین کسی است که بر سفره می نشیند یا کلا کسی او را سر سفره نمیبیند اما در آداب اخلاق مهمانداری این است که صاحب مجلس اولین کسی باشد که شروع به خوردن نماید و بعد از همه دست بکشد[9].

3. مکروه هست خوردن بالای میز و خونچه و مانند آنها از چیزهایی که طعام در آنها بلند تر از زمین باشد. الان شما قضاوت کنید کمتر کسی است که روز میز غذا نخورد[10]. به خصوص اگر کسی کفش به پا داشته باشد[11].

4. زمانی که در بازار ورد عبور میکنیم میبینیم که مغازه های فست فوت و … باز شده اند که مردم آن را تهیه میکنند و در بازار می خورند که این عمل در آیین ما مکروه شمرده شده[12].

5. در رستوران ها زمانی که سر میزی نشسته دستمال قرار داده اند که غالب افراد آن را روی زانوهای خود پهن می کنند؛ این در حالی است که مکروه است در حال خوردن پهن کردن دستمال بر روی رختهای دو زانو[13].

6. زمانی که مهمانی تمام میشود زن خانه زمانی که ظرفهای پذیرایی را جمع میکند متوجه میشود که چقدر مهمان ها میوه را نصف و نا تمام میل کردند. خورده میوه هایی که نمیشود با آن کاری کرد که جایگاه آن فقط سطل زباله می شود. ما میخوانیم که مکروه است مقداری از میوه را خوردن و باقی را انداختن بلکه یا تمام کند و یا باقی را به محتاجی دهد[14].

7. رسمی جدیدی که در نوعروسان و تازه دامادها میبینیم این هست که برای نشان دادن الفت و … ظرف غذایی که از آن تناول میکنند یکی هست. اما میخوانیم که مکروه است با زن در یک ظرف غذا خوردن که آن مورث فراموشی است[15].

کلاس امروز خود را فدای دوری از خدا نکنیم. جلو خدا با آدب باش تا با کلاس ترین افراد باشی..

التماس دعا/یاعلی

[1] - وسائل الشیعه، ج3، ص362

[2] - الخصال، ج2، ص623.

[3] - مستدرک الوسایل الشیعه، ج1، ص209

[4]- سراج الشیعه، ص94.

[5] -سراج الشیعه، ص99

[6]- مستدرک وسائل الشیعه، ج1، ص215

[7] - وسائل الشیعه، ج3، ص398

[8] -سراج الشیعه، ص143

[9] - المحاسن، ص499

[10] -مکارم الاخلاق، ص27

[11] -المحاسن، ص449

[12] -المحاسن، ص459

[13] -المحاسن، ص450

[14] -المحاسن، ص441

[15] -سراج الشیعه، ص154

 نظر دهید »
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

شریعت ناب

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • نور دیده 21
  • نور دیده 22
  • نور دیده 22
  • نور دیده23
  • نور دیده 24
  • نور دیده 24
  • نور دیده 24
  • نور دیده 24
  • نور دیده 24
  • نور دیده 24

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • نور دیده 21
  • نور دیده 22
  • نور دیده 22
  • نور دیده23
  • نور دیده 24
  • نور دیده 24
  • نور دیده 24
  • نور دیده 24
  • نور دیده 24
  • نور دیده 24
گاهی باید مکث کرد! صبر کن! شاید اینجا همان جای دنجی باشد که به دنبالش می گشتی...

آمار

  • امروز: 6
  • دیروز: 15
  • 7 روز قبل: 89
  • 1 ماه قبل: 109
  • کل بازدیدها: 6420
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

بهترین وبلاگ ها

  • فرهنگی
  • نورفشان
  • ندا فلاحت پور
  • مصباح
  • باران واژه ها

مطالب با رتبه بالا

  • نور دیده9 (5.00)
  • نور دیده 10 (5.00)
  • نور دیده 11 (5.00)
  • نور دیده 12 (5.00)
  • نور دیده 13 (5.00)

کاربران آنلاین

  • صفيه گرجي
  • rahyab moshaver

آخرین نظرات

  • كوثر  
    • "مدرسه علمیه کوثر علی آباد"
    در نور دیده 13
  • كوثر  
    • "مدرسه علمیه کوثر علی آباد"
    در نور دیده 12
  • كوثر  
    • "مدرسه علمیه کوثر علی آباد"
    در نور دیده 11
  • كوثر  
    • "مدرسه علمیه کوثر علی آباد"
    در نور دیده 10
  • كوثر  
    • "مدرسه علمیه کوثر علی آباد"
    در نور دیده9
  • ترنم بهار( دهه هفتادی)  
    • دهه هفتادي
    در وعده دیدار
  • ترنم بهار( دهه هفتادی)  
    • دهه هفتادي
    در حاکمیت حضرت مهدی علیه السلام بر اساس سیره مولا علی علیه السلام .2.
  • ترنم بهار( دهه هفتادی)  
    • دهه هفتادي
    در حاکمیت حضرت مهدی علیه السلام بر اساس سیره مولا علی علیه السلام .2.
  • شكوفه چين  
    • آسمان
    در حاکمیت حضرت مهدی علیه السلام بر اساس سیره مولا علی علیه السلام .2.
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس