نگاه تطبیقی ارزش گزاری به دختر از نظر اسلام و آیین یهودیت و مسیحیت . 2 .
در ادامه بحث پیشین و تکمیل کنده بحث خواهیم پرداخت:
-6 نذر و پیمان
بنابر تعالیم کتاب مقدس، مرد باید به همه پیمانهای خود با خداوند وفادار بماند و عهد خود را نشکند. اما نذر و پیمان زن لزوماً به عهده وی نیست و باید پدرش موافقت کند اگر در خانه وی زندگی میکند، و اگر ازدواج کرده است باید رضایت همسرش را جلب کند و اگر آنان نذر و پیمانهای وی را نپذیرند، هیچ یک از آنها ارزش و اعتبار نخواهد داشت: Aاما اگر پدر دختر هنگامی که نذر و پیمان وی را شنید او را منع کرد، دیگر هیچ یک از نذر و عهدهای وی بر ذمهاش نخواهد بود… . شوهر میتواند با هر نذر و قسم زن برای محروم کردن و به سختی انداختن جان خویش موافقت کند یا آن را باطل سازد. هر گاه دختری که هنوز در خانه پدرش زندگی میکند، برای خداوند نذر یا تعهدی کند، باید هر چه را قول داده است ادا کند؛ مگر این که وقتی پدرش آن را بشنود، اورا منع کند. در این در این صورت نذر دختر خود به خود باطل میشود و چون پدرش به او اجازه نداده است به آن عمل کند، خداوند او را میبخشد. ولی اگر پدرش هنگامی که از نذر یا تعهدش آگاه میشود سکوت کند، دختر ملزم به ادای قول خویش است. اگر زنی پیش از ازدواج نذری کرده باشد و خود را به آن متعهد ساخته باشد و شوهرش از قول وی باخبر شود و در همان روزی که شنید چیزی نگوید، نذر او به قوت خود باقی خواهد بود ولی اگر شوهر نذر و تعهد او را نپذیرد، مخالفت شوهر نذر را باطل مسسازد و خداوند آن زن را میبخشد[1].
در اسلام نذر و پیمان هر مسلمانی، چه زن و چه مرد، بر عهده خود اوست و هیچ کس حق ابطال و رد قول و پیمان دیگری را ندارد. زن و مرد باید به خاطرذ شکستن سوگندهایشان آن گونه که در قرآن بیان شده کفاره بدهند[2].
2-7 میراث بری زن یا دختر
قوانین ارث در کتاب مقدس به اختصار در باب27، آیات1-11 بیان شده است. زن هیچ سهمی در اموال شوهرش ندارد در حالی که شوهر نخستین وارث همسرش است، حتی پیش از پسرانش. دختر تنها زمانی میتواند ارث ببرد که هیچ وارث پسری باقی نمانده باشد. تا زمانی که پدر هست مادر به هیچ وجه ارث نمیبرد. زنان بیوه و دختران، با بودن فرزندان پسر، برای امرار معاش تحت تکفل وارثان پسر قرار میگیرند و این بدان روست که بیوهزنان و دختران یتیم از جمله بینواترین افراد جامعه یهودند.
مسیحیت نیز مدتهای طولانی همین شیوه را پی گرفته است. هم قوانین دینی و هم قوانین مدنی مسیحیت مانع آن میشدند که دختران همانند برادرانشان از اموال پدری سهمی ببرند. گذشته از این، زنان نیز هیچ حقی در میراث شوهر نداشتند. این قوانین ناعادلانه تا همین قرون اخیر به قوت خود باقی بود[3].
در میان اعراب کافر پیش از اسلام، تنها مردها از ارث برخوردار بودند. قرآن تمام این آداب و رسوم ناعادلانه را از میان برد و همه زنان را در ارث سهیم کرد: Cيَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالأرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا[4]B.[5]
2-8 حجاب دختران و زنان
به نظر خاخام دکتر مناخم. م. برایر رسم زنان یهودی این بود که با سر پوشیده در انظار عمومی ظاهر میشدند به گونهای که گاهی اوقات حتی همه صورت را جز یک چشم میپوشاندند[6].
دکتر برایر توضیح میدهد که حجاب زنان یهودی همیشه نشانه عفت و پاکدامنی آنان در نظر گرفته نمیشد و گاهی حجاب نماد فضل و برتری و تجمل تلقی میشد تا عفت و پاکدامنی. حجاب مظهر عزت و وقار و برتری زنان اصیل و بلند منظر بوده است. حجاب همچنین نماد دست نیافتنی بودن زنان به منزله ثروتی مقدس برای همسرانشان بوده است[7]. که این نوع حجاب در اروپا تا قرن نوزدهم میلادی حفظ شد و از آن به بعد با فرهنگ سکولار و غیر دینی در آمیخته شد.
دلیل منطقی پولس مقدس، برای حجاب زنان این است که در حجاب، نماینده سلطه و اقتدار مرد –که صورت و جلال خداوند است- بر زن است، که از مرد و برای او آفریده شده است.
فلسفه وجودی حجاب، آن گونه که رهبران کلیسا گفتهاند، این است که Aحجاب و پوشش زن، نماد پیروی و فرمانبرداری زن از مرد و خداست@ که همان منطقی است که پولس مقدس در عهد جدید مطرح کرد[8].
قرآن به صراحت بیان میکند که رعایت حجاب برای حفظ و پاکدامنی واجب است. فلذا در سوره مبارکه احزاب کریمه59 چنین بیان میکند: Cيَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لأزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا B.
التماس دعا/یاعلی
[1]- سفر اعداد، باب 30، آیات2-15.
[2]- به آیه89 سوره مبارکه مائده مراجعه فرمایید.
[3]-Ibid.;p.121.
[4]- نساء/7
[5]- برای اطلاع از میزان ارث بری هر کس میتوان به آیات11،12 و 176 سوره مبارکه نساء مراجعه کرد.
[6]. Menachem M. Brayer; The Jewish Woman in Rabbinic Literature: A Psychosocial Perspective (Hoboken; N. J.: Ktav Publishing House; 1986); p.239.
[7]- Idbid.; p.139.
[8]- Donald B. Kraybill;The riddle of the Amish Culture (Baltimore: Johns Hopkins University Press; 1989); p.56.