نور دیده 6
????نقش اختیار و اراده
آیات متعددی از قرآن کریم مبین اصل اختیار می باشند. آیه 3 سوره مبارکه انسان چنین می گوید:
«إنّا هَدیناه السّبِیلَ إمّا شَاکِرا و إمّا کَفُورا؛ ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد یا ناسپاس».
در واقع آن سبیلی که خدا بدان هدایت فرموده، سبیلی است اختیاری و شکر و کفری که مترتب بر این هدایت است، در جو اختیار انسان قرار گرفته هر فردی به هر یک از آن دو که بخواهد می تواند متصف شود و اکراه و اجباری در کارش نیست. (تفسیر المیزان، ج20، ص122)
پایه حرکت انسان به سوی کمال و هر مقصدی که در نظر داشته باشد بر اساس نیروی اختیار نهاده شده ست و ایمان به دعوت رسول اکرم _ص_ و تصدیق آیات قرآن و یا کفران این نعمت باید بر اساس اختیار باشد.
در سوره شمس آمده است:
«قَ اَفلَحَ مَ زَکّاها * و قَد خابَ مَن دَسّاها ؛ که هر کس نفس خود را پاک و تزکیه کرده ، رستگار شده * و آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلود ساخته، نومید و محروم گشته است».
از آنجا که انسان دارای اندیشه و اختیار است، همین که مطلوبی را برگزید و برای رسیدن به آن تصمیم گرفت، قوای نفسانی و بدنی را تجهیز می نماید و با رسیدن به هر مطلوبی شوق ها و انگیزه های دیگری بیدار و فعال می گردد. در این میان اگر توانست هدفهای برتر و اصیل را برگزیند و با قدرت تقوا، انگیزه های شهوانی و امیال را از طغیان باز دارد و آنها را در طریق وصول آن مطلوبهای گزیده هماهنگ و تنظیم نماید، نفس از آلودگی ها پاک شده، استعدادهای آن رشد می یابد و به زندگی برتر و جاوید می رسد ولی اگر محکوم قوا و غرایز پست شد و به خدمت آنها درآمد، شوق فطری به کمال و خیر و تزکیه خاموش شده، ستعدادهای انسانی به جای خود افسرده و راکد می ماند و بندهای تقوا گسیخته می شود و راه فجور و شهوات پست باز می گردد.
@Daneshkhah