وعده دیدار
با سلام خدمت دوستان عزیزم
در ابتدا تشکر می کنم از موهبت شما دوستان
به دلیل دسترسی نداشتن به نت نتونستم در خدمت باشم. ان شا الله هفته آینده بعد از المپیاد با مطالبی تحقیقی خودم در خدمتتونم.
با سلام خدمت دوستان عزیزم
در ابتدا تشکر می کنم از موهبت شما دوستان
به دلیل دسترسی نداشتن به نت نتونستم در خدمت باشم. ان شا الله هفته آینده بعد از المپیاد با مطالبی تحقیقی خودم در خدمتتونم.
ادامه مطالب:
امام صادق عليه السلام مىفرمايد:
«المَهدِى سَمح بِالمالِ، شَديد عَلى الاَعمالِ، رَحِيم بِالمساكنِ[1]؛ مهدى-عجل الله- بخشنده است كه مال را به وفور مىبخشد، بر كارگزاران و مسئولان دولت خويش بسيار سخت مىگيرد، بر بىنوايان بسيار رؤف و مهربان است». «حضرت کارگزاران عادل را به شهرها میفرستد تا به عدالت رفتار کنند[2]».
از روایاتی که در مورد ویژگیهای کارگزاران به دست آمده، چنین به نظر میرسد که آنان شجاع، عادل، امین، متقی، صالح و شایسته هستند. پس قابلیت کارگزاری در حکومت جهانی حضرت مهدی-عجل الله- را دارند. از سوی دیگر، خود حضرت بر رفتار آنان بسیار سختگیر است تا مبادا ناعادلانه عمل کنند و به کسی ظلم شود[3].
5.رفاه اقتصادی مردم و رفع شکاف طبقاتی
* فقر و تنگدستی مردم موجب پایین آمدن آستانه تحمل مردم میشود لذا هرج و مرج ناشی از فقر مالی زمام حکومت را تهدید میکند. امام علی علیه السلام برای رفاه حال مردم و برطرف کردن مشکلات اقتصادی مردم در نامهای به کارگزاران بیت المال میفرمایند:
«همانا شما خزانهداران مردم و نمایندگان ملت و سفیران پیشوایان هستید، هرگز کسی را از نیازمندی او باز ندارید و از خواسته مشروعش محروم نسازید[4]».
امام علیه السلام نیز به وضع اقتصادی کارگزاران خود اهتمام داشتند چرا که در نامه خود به مالک اشتر زمانی که بعد از محمد بن ابی بکر فرماندار مصر شد، نامه طولانی به ایشان نوشتند که در فرازی این این نامه چنین نوشته اند:
«روزی فراوان بر آنان (کارگزاران) ارزانی بدار که با گرفتن حقوق کافی در اصلاح خود بیشتر
میکوشند و با بینیازی دست به اموال بیت المال نمیزنند و اتمام حجتی است بر آنان اگر فرمانت را نپذیرند و یا در امانت تو خیانت کنند[5]».
** یکى از ويژگىهاى حكومت عدالت گستر مهدى -عجل الله- فراهم نمودن رفاه و آسايش مردم است، رسول اكرم صلى الله عليه وآله در ضمن روايتى مىفرمايد:
«تنعم فيه أمتي نعمة لم ينعموه مثلها قط تؤتي الأرض أكلها و لا تدخر منهم شيئا و المال يومئذ كدوس يقوم الرجل فيقول يا مهدي أعطني فيقول خذه[6]؛ آن چنان در ميان امت من و فور نعمت مىشود كه مثل آن هرگز نبوده است، زمين گنجها و ميوههاى خود را آشكار مىسازد، و مال و ثروت همچون چيزى است كه زير دست و پا افتاده باشد».
«تظهر له الكنوز ولا يبقى فى الارض خراب الاّ يعمّره[7]؛ تمام معادن و گنجهاى زير زمين در حكومت او آشكار و استخراج مىشود و در روى زمين مخروبه باقى نمىماند مگر آن كه به و سيله آن حضرت آباد مىشود».
رسول اكرم صلى الله عليه وآله مى فرمايد:
«و تخرج الارض نباتها و يعطى المال و تكثر الماشيه[8]؛ زمين همه نباتات خود را مىروياند و دامها فراوان مىشوند. رفاه اقتصادى و زيادى نعمت هاى الهى در حدّى مى رسد كه مردم تماماً بى نياز مىشوند و كسى براى صدقه و انفاق خود، شخص نيازمندى راپيدا نمىكند تا به او انفاق نمايد چرا كه همه مردم خود كفا و بىنيازند[9]».
6. توسعه علم و دانش
* مولی الموحدین علیه السلام در باب فراگیری علوم بسیار تأکید میورزیدند که اهمیت این موضوع را
میتوان در جای جای نهج البلاغه دریافت. برای نمونه میتوان به خطبه 105 نهج البلاغه اشاره کرد که فرمودند:
«در فراگیری علم و دانش پیش از آن که درختش بخشکد تلاش کنید و پیش از آن که به خود مشغول گردید از معدن علوم اهل بیت علیهم السلام دانش استخراج کنید».
مولای متقیان علی علیه السلام در باب ضرورت استفاده از دانشمندان در نامهای به مالک اشتر مینویسد:
«با دانشمندان، فراوان گفتگو کن و با حکیمان فراوان بحث کن که مایه آبادانی و اصلاح شهرها و برقراری نظم و قانونی است که در گذشته نیز وجود داشت[10]».
** طبق احادیث معصومان، حضرت مهدی-عجل الله- قرآن، دانش و سلاح را همراه خود دارد[11]». قرآن همانند قانونی الهی، در دست قرآن ناطق خواهد بود و خط مشی حکومت را مشخص خواهد نمود و دانش که وسیله رفاه افراد جامعه و زمینه رشد و پیشرفت و اصلاح قدرت است، ابزار رفع موانع تکامل خواهد شد.
طبق روايات وارده علم و دانش مردمان در اين عصر گسترش فوق العادهاى خواهد يافت. امام صادق عليه السلام مىفرمايد:
«العلم سبعة و عشرون جزءا فجميع ما جاءت به الرسل جزءان لم يعرف الناس حتى اليوم غير الحرفين فإذا قام القائم أخرج الخمس و العشرين حرفا فبثها في الناس و ضم إليها الحرفين حتى يبثها سبعة و عشرين حرفا[12]؛ علم و دانش 27 حرف «شعبه و شاخه» دارد، و تمام آنچه كه پيامبران براى مردم آوردهاند، دو حرف بيش نبوده و مردم تا كنون جز آن دو حرف را نشناختهاند امّا هنگامى كه (قائم) ما قيام كند 25 حرف ديگر را آشكار نموده و به اين دو حرف اضافه خواهد نمود».
امام باقر عليه السلام مىفرمايد:
«اذا قام قائمنا و ضع الله يده على رؤوس العباد فجمع بها عقو لهم و كملت به احلامهم[13]؛ وقتي كه قائم ما قيام كرد، خداوند متعال دست رحمتش را بر سر بندگانش مىگذارد و به وسيله آن، عقلها و انديشههايشان را به كمك هم گرفته و كامل مىسازد».
در جاى ديگر مىفرمايد:
«تؤتون الحكمة فى زمانه[14]؛ در دولت مهدى-عجل الله- به همه مردم علم و حكمت داده مىشود».
7. ترویج قرآن و سنت
* کارشناسان حدیث و همه محققان و دلسوزان اسلام به اهمیت حدیث در تبیین اسلام و هموار شدن احکام و حفظ وحدت مسلمانان و پیام روشن اسلام برای حاکمیت توحید در سرتاسر هستی معتقدند و نیز معتقدند که پیامبر عالی قدر اسلام همواره بر دو موضوع بسیار مهم یعنی قرآن و اهل بیت علیهم السلام به عنوان عظیمترین مواریث خود تأکید کردهاند[15]. مولای متقیان علی علیه السلام به عنوان اولین جانشین بعد از پیامبر صل الله علیه وآله به این دو مهم توجه ویژهای داشتند به گونهای که ایشان به مردم بصره چنین خطبهای ایراد میکنند:
«بر شما باد عمل کردن به قرآن که ریسمان الهی و نور آشکار و درمانی سودمند است که تشنگی را فرونشاند، نگهدارنده کسی است که به آن تمسک جوید و نجات دهنده آن کس است که به آن چنگ آویزد[16]».
زندگی مولی الموحدین علی علیه السلام چه در زمان غضب خلافت ایشان و چه در زمان حکومت داریشان رفتاری بر مبنای قرآن و سنت رسول اکرم صل الله علیه وآله است به گونه ای که در خطبه 169 نهج البلاغه هنگام حرکت اصحاب به سوی بصره چنین ایراد کردند:
«حقی که شما به گردن ما دارید، عمل کردن به کتاب خدا و سنت پیامبر صل الله علیه وآله و قیام به حق و برپاداشتن سنت اوست».
** در زمان حکومت حضرت ولی عصر –عجل الله- به آموزش و پرورش توجه فراوان میشود. آموزشهای آن زمان، بیشتر بر محور قرآن و حدیث است. از روایات چنین برمیآید که وقتی حضرت ظهور میکنند، تعلیم و تعلّم قرآن و سنّت رواج مییابد، امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
«از پس دورانی که هدایت وحی تابع هوسهای این و آن بوده است، او هوسها را تابع هدایت وحی میکند و در حالیکه به نام تفسیر، نظریههای گوناگون بر قرآن تحمیل شده است، حضرت اندیشهها را تابع قرآن میکند. او چگونگی حاکمیت عدل را به نمایش میگذارد و کتاب و سنت مرده را از نو زنده میکند[17]».
امام صادق علیه السلام میفرمایند: «قائم بر طبق شیوه پیامبر اکرم صل الله علیه وآله رفتار میکند و آنچه از نشانههای جاهلیت باقی باشد را از میان برمیدارد و پس از ریشه کن ساختن بدعتها، اسلام را از نو پیاده میکند[18]».
طبق روایات، حکمت و دانش مردم هنگام ظهور به آن اندازه میشود که زن خانهدار، طبق کتاب خدا و سنت پیامبر، قضاوت میکند[19]. امام در بیرون کوفه مسجدی بنا میکند که هزار دروازه دارد[20] و شیعیان در آن مسجد چادرهایی را بر پا میکنند و مردم را طبق ترتیب نزول قرآن، آموزش میدهند[21].
8. مسجد پایگاه فرهنگی و تبلیغی
** روایت بالا بیانگر تأسیس بنیاد فرهنگ اسلامی است؛ زیرا مسجدی که هزار در داشته باشد، به طور قطع بسیار بزرگ خواهد بود و بینظیر است. همچنین طبق روایات، امام در شهر حیره، مسجدی میسازد که پانصد در دارد و دوازده امام جماعت عادل در آن نماز جماعت میخوانند. در کوفه چهار مسجد دیگر ساخته میشود که مسجد فعلی کوفه از همهشان کوچکتر خواهد بود و دو مسجد دیگر، در دو سوی شهر احداث میشوند. حضرت در قسطنطنیه و نزدیک آن مسجدهای بسیاری میسازد[22].
* این فرآیند در زمان پدر امت، مولی الموحدین علیه السلام نیز جریان داشته است و مولا علیه السلام اهتمام ویژهای برای تبلیغ دین مبین اسلام داشتند به گونه ای که در نامهای به قُثم بن عباس، فرماندار شهر مکه از فرصت مراسم حج و اجتماع آنان در مسجد الحرام برای تبلیغ دین اسلام بهره گرفتند و چنین فرمایش دادند:
«برای مردم حج را به پای دار و روزهای خدا را به یادشان آور. در بامداد و شامگاه در یک مجلس عمومی با مردم بنشین، آنان که پرسشهای دینی دارند با فتوا آشنایشان بگردان و ناآگاه را آموزش ده و با دانشمندان به گفتگو بپرداز[23]».
9. صفا و صمیمیت با مردم
* امام به رضایت مردم و شیوه صحیح برخورد با مردم توجه ویژهای داشتند که در نامه مولا به فرماندار بصره مشهود است که ایشان فرماندار وقت را به رفتار نیک و صله رحم تشویق کرده و همچنین ایشان را از خشونت و عدم مدارا بر هذر داشتند[24]. همچنین ایشان به فرماندار بصره (محمد بن ابی بکر) چنین نگاشتهاند که:
«با مردم فروتن باش، نرمخو و مهربان باش، گشاده رو و خندان باش[25]».
ارتباط مردم با مولی الموحدین چنان از صفا و صمیمیت سرشار است که ایشان در خطبه 229 در وصف روز بیعت چنین بیان می کنند:
«… آن چنان مردم در بیعت با من خشنود بودند که خردسالان شادمان و پیران برای بیعت کردن، لرزان به راه افتادند و بیماران بر دوش خویشان سوار، و دختران جوان بینقاب به صحنه آمدند[26]».
** يكى از ويژگىهاى حكومت امام عصر –عجل الله- اين است كه مردم را طورى تربيت مىنمايد كه همه در حال برادرى و برابرى زندگى مىنمايند. بين مردم صلح و صفا و آرامش و امنيت و مهر و محبت و صميميت بر قرار است. امام باقر عليه السلام مىفرمايد:
«اذا قام القائم جاءت المزاملة و يأتي الرجل إلى كيس أخيه فيأخذ حاجته لا يمنعه[27]؛ هنگامي كه قائم ما قيام كند، دوستى واقعى و صميميتى حقيقى پياده مىشود، هر نيازمندى دست مىبرد و از جيب برادر ايمانى خود به مقدار نياز بر مىدارد و برادرش او را منع نمىكند».
10. ساده زیستی
* ساده زیستی و اجتناب از تجمل، یكی دیگر از ویژگیهایی است كه امام علی علیه السلام، به اشكال مختلف بر آن تأكید مینماید. ایشان این ویژگی را در مصادیقی از قبیل پرهیز از دنیاپرستی و هواپرستی، پرهیز از سرمایهداری و همنشینی دائم با سرمایهداران و اجتناب از اسراف و رفاه زدگی تبیین مینماید. از آن جایی كه در هر جامعهای فقیر و غنی وجود دارد نظر حضرت بر این است كه سطح زندگی یك حاكم اسلامی باید در حد متوسط به پایین افراد جامعه باشد كه اكثریت هر جامعه را تشكیل دادهاند، زیرا چنین حاكمی مشكلات و سختیهای مردم فقیر را بهتر درك نموده، بر رتق و فتق امور آنها بیش تر همت مینماید. امام علیه السلام در مورد لزوم پرهیز حاكم از سرمایهداری و سرمایهداران، در نامه ای به فرماندار بصره عثمان بن حنیف انصاری كه دعوت مهمانی سرمایهداری از مردم بصره را پذیرفته بود چنین میفرماید:
«پس از یاد خدا و درود، ای پسر حنیف به من گزارش دادند كه مردی از سرمایهداران بصره، تو را به مهمانی خویش فرا خوانده و تو به سرعت به سوی آن شتافتی؛ خوردنیهای رنگارنگ برای تو آوردند و پی در پی، كاسههای پر از غذا جلوی تو نهادند. گمان نمیكردم مهمانی مردمی را بپذیری كه نیازمندانشان با ستم محروم شده و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شدهاند. اندیشه كن در كجایی و بر سر كدام سفره میخوری؟ پس آن غذایی كه حلال و حرام بودنش را نمی دانی دور بیفكن و آن چه را كه به پاكیزگی و حلال بودنش یقین داری مصرف كن[28]».
همچنین در جای دیگر به این شخص چنین نامهای مینویسد:
«آگاه باش هر پیروی را امامی است كه از او پیروی میكند و از نور دانشش روشنی میگیرد، آگاه باش امام شما از دنیای خود به دو جامه فرسوده و دو قرص نان رضایت داده است، بدانید كه شما توانایی چنین كاری را ندارید اما با پرهیزكاری و تلاش فراوان و پاكدامنی و راستی مرا یاری دهید. پس سوگند به خدا كه من از دنیای شما طلا و نقرهای نیندوخته و از غنیمتهای آن چیزی ذخیره نكردهام. بر دو جامه كهنه ام جامهای نیفزودم و از زمین دنیا حتی یك وجب در اختیار نگرفتم و دنیای شما در چشم من از دانه تلخ درخت بلوط ناچیزتر است[29]!»
در ادامه این نامه در ضرورت پرهیز حاكم از تجملات و زرق و برق دنیا می فرماید:
«من اگر میخواستم، میتوانستم از عسل پاك و از مغز گندم و بافتههای ابریشم برای خود، غذا و لباس فراهم آورم. امّا هیهات كه هوای نفس بر من چیره گردد و حرص و طمع مرا وا دارد كه طعامهای لذیذ برگزینم، در حالی كه در «حجاز» یا «یمامه» كسی باشد كه به قرص نانی نرسد و یا هرگز شكمی سیر نخورد یا من سیر بخوابم و پیرامونم شكمهایی كه از گرسنگی به پشت چسبیده و جگرهای سوخته وجود داشته باشد… آیا به همین رضایت دهم كه مرا امیرالمؤمنین خوانند و در تلخیهای روزگار با مردم شریك نباشم و در سختیهای زندگی، الگوی آنان نگردم؟ آفریده نشدهام كه غذاهای لذیذ و پاكیزه مرا سرگرم سازد[30]»[31].
** ویژگی دیگر حکومت حضرت حجت –عجل الله- همچون پدر امت، سادگی است. در روایات آمده است که حضرت مهدی –عجل الله- زهدی علیگونه دارد. لباس حضرت زبر است و غذایش غیر از جو با سبوس نیست[32]. همچنین از امام رضا علیه السلام روایت شده که فرمودند:
«…و ما لباس القائم الا الغلیظ و ما طعامه الا الجشب[33]؛ (اگر قائم ما ظهور نماید) لباسي خشن و غیر لطیف خواهد پوشيد و خوراکش جز غذایی ساده و مقداری شیر نخواهد بود».
حضرت مهدی –عجل الله- در سادگی از پیامبر اسلام صل الله علیه وآله پیروی میکند[34]. امام برای خود بسیار سختگیر است؛ لباس خشن میپوشد و نان جو میخورد. با وجود اين آن امام برای امت، بسیار مهربان است؛ زیرا مردم به او پناه میبرند[35]. زندگی ساده حضرت، به دلیل این نیست که مجبور است و توان زندگی با تجمل را ندارد؛ زیرا در آن زمان زندگی مردم عادی بسیار خوب است و آنان از بهترین نعمتها بهرهمند هستند؛ زندگی ساده حضرت شاید به دلیل اهميت ندادن ايشان به زندگی دنیایی است همچون سیره پیامبر صل الله علیه وآله و پدارن بزرگوارش علیهم السلام.
[1]- الملاحم والفتن، ص 137.
[2]- لطفالله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر فی الامام الثانی عشر، ص529.
[3]- محمد جواد برهانی، همایش بین المللی دکترین مهدوی، ويژگي هاي اجتماعي حكومت جهاني حضرت مهدي –عجل الله- در روايات.
[4]- نهج البلاغه، نامه51.
[5]- نهج البلاغه، نامه53.
[6]- على بن عيسى اربلى، كشف الغمه، ، دو جلدى، چاپخانه بنى هاشمى تبريز،1381.
[7]- منتخب الاثر، ص 482.
[8]- مجلسی، مجمدباقر، بحارالانوار، ج52، ص 315.
[9]- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج52، ص 390.
[10]- نهج البلاغه، نامه 53.
[11]- مثالب النواصب، ج1، ص222.
[12]- همان، ص 336؛ على بن عبدالكريم نيلى نجفى، منتخب الانوارالمضيئة، چاپ خيام، 1401 ق.
[13]- كلينى، محمد بن يعقوب، اصول كافى، ج 1، ص 25.
[14]- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 52، ص 352.
[15]- بشارتی، محمدعلی، اسلام مجسم، ص206.
[16]- نهج البلاغه، خطبه157.
[17]- معادیخواه، عبدالحمید، فرهنگ آفتاب: فرهنگ تفضیلی مفاهیم نهج البلاغه، تهران، 1372، ج9، ص4697.
[18]- مجتبی تونهای، موعودنامه: فرهنگ الفبایی مهدویت، قم: عصر ظهور، 1388، ص388، به نقل از بحار الانوار، ج52، ص352، منتخب الاثر، ص305.
[19]- عن ابی جعفرعلیه السلام: «…و تؤتون الحکمة فی زمانه حتی ان المرئة لتقضی فی بیتها بکتاب الله تعالی و سنة رسول الله.» (بحارالأنوار، ج52، ص352)
[20]- قال الصادق علیه السلام: «اذا قام قائم آلمحمد7 بنی فی ظهر الکوفة مسجداً له ألف باب و اتصلت بیوت الکوفة بنهر کربلاء.» (همان، ص337)
[21]- عن علیعلیه السلام: «کأنّی أنظر إلی شیعتنا بمسجد الکوفة و قد ضربوا الفساطیط یعلمون الناس القرآن کما انزل.» (همان، ص364)
[22]- نجمالدین طبسی، چشماندازی به حکومت مهدی-عجل الله-، چاپ چهارم، قم: انتشارات بوستان کتاب، 1382 شمسی، ص183.
[23]- نهج البلاغه، نامه67.
[24]- ر.ک نامه 18 نهج البلاغه.
[25]- نهج البلاغه، نامه 27.
[26]- همان، خطبه229.
[27]- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 52، ص 372.
[28]- نهج البلافه ، نامه 45، ص 553.
[29] همان، نامه 45، ص553.
[30]- همان كتاب نامه، 45، ص 555.
[31]- بصیری، محمد علی، مقاله: ویژگی های حاكم در سیره نظری و عملی امام علی علیه السلام.
[32]- مجتبی تونهای، موعودنامه: فرهنگ الفبایی مهدویت، قم: عصر ظهور، 1388، ص388، به نقل از بحار الانوار، ج52، ص1125.
[33]- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج52، ص358.
[34]- اشاره به حدیثی است که رسول خداصل الله علیه وآله فرمود: «(و هو) یقفو أثری لا یخطيء.» اعلام الهدایه، ص208.
[35]- برای تفصیل بیشتر رجوع شود به: لجنة التألیف، أعلام الهدایه، قم: انتشارات مجمع العالمی لاهل البیت، 1422قمري، ص221.
مقدمه
امام علی علیه السلام و چند سالی امام حسن علیهما السلام توانستند زمام حکومت را به دست گیرند و این فرصت تا زمان حکومت جهانی ولی عصر - عجل الله- به تعویق افتاد.
امام علی علیه السلام به محض رسیدن به حکومت به حقشان، با اتخاد سیاست صحیح و مشروع اصلاحات همه جانبهای را در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و به ویژه در بعد سیاسی شروع کردند که در زمان خلفای سهگانه به کجی گرویده بود.
طبق روایات، در آخر زمان، جهان پر از ظلم و جور خواهد شد و امام عصر روحی فداه در چنین حالی ظهور خواهند کرد. ایشان بعد از رسیدن به حاکمیت اصلاحات جدشان به صورت اتمم پیگیری میکنند تا جایی که به کمال خویش برسانند و جهان را پر از عدل و داد خواهند کرد.
در این مقاله سعی شده است خصوصیات مشترک حاکمیت امام عصر – ارواحنا فداه- و مولی متقیان علی علیه السلام بررسی شود که وجوه مشترک این دو حکومت را میتوان به شرح ذیل آورد:
1. جهانشمولی و توحید سراسری
* تصور نشود که جهانی شدن با عوامل مادی و ظاهری انجام میشود، شرط ترویج اسلام در همه زمانها و مکانها تشریح احکام و معارف اسلام توسط افراد اسلام شناس و مهذّب است[1]. در حکومت امام علی علیه السلام سیاست، در پرتو معارف اسلام اصیل، مبانی اعتقادی دینی و برگرفته از سیره و سنت رسول الله صل الله علیه وآله، اعمال میشد.
آن حضرت بدون مصلحتاندیشی و در قالب اسلام ناب محمّدی صل الله علیه وآله تا آخرین لحظات عمر مبارکشان، به سیاست صحیح، مشروع و خدا محور پایبند و عامل بودند.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام در خطبه 198 نهج البلاغه درباره جهان شمولی دین اسلام میفرماید:
«همانا این اسلام، دین خداوندی است که آن را برای خود برگزید و با دیده عنایت پروراند و بهترین آفریدگان خود را مخصوص ابلاغ آن قرار داد. پایههای اسلام را بر محبت خویش استوار کرد و ادیان و مذاهب گذشته را با عزت آن، خوار کرد و با سربلند کردن آن، دیگر ملتها را
بیمقدار کرد و با محترم داشتن آن، دشمنان را خوار گردانید و با یاری کردن آن دشمنان سرسخت را سیراب کرد و با نیرومند ساختن آن، ارکان گمراهی را درهم کوبید و تشنگان را از چشمه زلال آن سیراب کرد و آبگیرههای اسلام را پر آب کرد[2]».
همچنین در مورد اهداف توحیدی حکومت سیاسی خویش چنین بیان میکنند:
«خدایا تو میدانی که جنگ و درگیری ما، برای به دست آوردن قدرت و حکومت و دنیا و ثروت نبود، بلکه میخواستیم نشانههای حق و دین تو را به جایگاه خویش بازگردانیم و در سرزمینهای تو اصلاح را ظاهر کنیم تا بندگان ستمدیدهات در امن و امان زندگی کنند و قوانین و مقررات فراموش شده تو را بار دیگر اجراء گردد[3]».
** منجى عالم بشريّت مهدى موعود -عجل الله- براى حاكميت يك دين بر همه افكار در پهنه گيتى و رساندن انسانها به علّت غايى خلقتش ظهور مىكند، لذا براى عالمگير شدن يكتاپرستى، بساط كفر و نفاق، شرك و بتپرستى و عناد و دشمنى و فتنه و فساد را از زمين برمىچيند و در تمام عالم يكتاپرستى و توحيد سراسرى جهان را فرا مىگيرد، از اين رو يكى از برنامههاى اصلى حضرت مهدى-عجل الله- دعوت به توحيد در سرتاسر عالم است. امام صادق عليه السلام در ذيل آيه 83 سوره آل عمران مىفرمايد:
«اِذا قامَ القائِم لا يَبقى أرضَ إلاّ نُودىَ فِيها شَهادَة أن لا إله الاّ الله وَ أنَّ مُحمّداً رَسُول الله[4]؛ هر گاه قائم ما آل محمد صلى الله عليه وآله قيام نمايد، جايى از زمين باقى نمىماند مگر آنكه در آن ندا مىشود شهادت بر اينكه خداى غير از اللّه نيست و اينكه حضرت محمد صلى الله عليه وآله رسول خداوند است».
امام كاظم عليه السلام در ذيل همين آيه مىفرمايد:
«اين آيه (83 آل عمران) در شأن قائم ما آل محمد نازل شده است، و او است كه يهود، نصارى، زنادقه و كفّار را از شرق و غرب زمين بيرون مىآورد و اسلام را بر آنان عرضه مىدارد، هر كس به ميل خود اسلام را پذيرفت او را فرمان مىدهد به انجام نماز و زكات و هر تكاليفى كه خداوند بر مسلمانان واجب نموده است و هر كس از روى لجاجت و عناد اسلام نياورد گردنش را خواهد زد تا در شرق و غرب جهان كسى نماند مگر يكتاپرست[5]».
امام صادق عليه السلام مىفرمايد:
«وقتى كه قائم -عجل الله- قيام كند هيچ كافر و مشرك پيدا نمىشود مگر اينكه قيام او را انكار كرده و ناپسند شمارد، ولى كار بجايى مىرسد كه اگر كافر و مشرك در شكم سنگى سخت پنهان شده باشد آن سنگ مىگويد: اى مؤمن در شكم من كافرى پنهان شده است مرا بشكن و او را بكش[6]».
جمله آخر اين حديث كنايه از اين است كه در آن زمان هيچ جاى امنى براى انسانهاى مشرك و منافق پيدا نمىشود بايد همه يا موحد باشند و يا از دم تيغ امام و يارانش بگذرد تا يك جامعه توحيدى و سراسر يكتاپرستى به وجود بيايد. امام صادق عليه السلام دريك روايتى براى مفضّل مىفرمايد:
«فَوَاللهِ يا مُفضَل لِيَرفع عَن المِللِ وَ الاَديانِ الاِختلافِ وَ يَكونَ الدين كُلِّه واحد كَما قال لِلّه عَزّوجَلّ Cانّ الدّين عِنداللهِ الاِسلامB؛ به خدا سوگند اى مفضّل اختلاف از ميان ملّتها و اديان برداشته مىشود و همه به صورت يك دين در مىآيد چنانكه خداوند در قرآن مىفرمايد: “دين در نزد خدا تنها اسلام است"».
در روايتى از امام باقرعليه السلام آمده است كه مىفرمايد:
«كَاَنّى اَرى بِاصحابِ القائِم وَ قَد احاطُوا بِما بَين الخافقين فَليسَ مِن شىء اِلاّ وَ هُو مُطيع لَهم[7]؛ گويا ياران قائم را مىبينم كه بر شرق و غرب عالم مسلط شدهاند و هيچ چيزى نيست مگر آنكه مطيع و فرمانبردارى آنها باشد».
امام باقر عليه السلام مىفرمايد:
«وَلِيَبلُغَنَّ دين مُحمّد مَا بَلغَ اللّيل وَ النّهارَ حَتى لا يَكُون شرك عَلى ظهر الاَرض[8]؛ بدون ترديد آيين محمد صلى الله عليه وآله به هر نقطهاى كه شب و روز مىرسد، و ديگر اثرى از شرك روى زمين نمىماند».
نيز مىفرمايد:
«اِذا قامَ القائِم ذَهَبَ دُولة البَاطِل[9]؛ هنگام كه قائم قيام كند هر دولت باطل از بين مىرود. وَ لا يَكُون ملك اِلاّ الاِسلام[10]؛ در آن روز حکومتی جز حکومت اسلامی نخواهد بود».
از اين روايات به روشنى استفاده مىشود، حكومت حضرت مهدى -عجل الله- تمام كره زمين را خواهد گرفت و تمام انسانهاى روى زمين موحد شده و در زير حكومت جهانى و الهى آن حضرت زندگى خواهند نمود.
2. اجرای عدالت اجتماعی فراگیر
* از ویژگیهای اساسی حاكم از دید امام علی علیه السلام داشتن عدالت در اداره امور و معتدل بودن در رفتار با مردم میباشد كه لازمه آن، پرهیز از خشم و غضب در برخورد با دیگران و مخالف ظلم و حامی عدل بودن حاكم است.
این صفت از ویژگیهای اساسی یك حاكم است زیرا بدون آن مردم به زمامداران اعتماد نمیكنند. در اندیشه سیاسی امام علی علیه السلام ویژگی عدالت اگر در حاكم نباشد یا ضعیف باشد او به هیچ وجه نمیتواند به تعهدات خود عمل نماید یا پایدار بماند و بدون شك به ستم و بیانصافی و تبعیض و باندبازی و تمامیت خواهی و استبداد رأی و بیدادگری كشانده میشود در این مورد امام میفرماید:
«سه ویژگی است كه در هر پیشوایی وجود داشته باشد میتوان پذیرفت كه به امانت خود وفادار مانده است: در حكمش عدالت روا دارد، خود را از مردم نپوشاند و قوانین الهی را درباره اشخاص دور و نزدیك یكسان برپا دارد.[11]»[12].
مبنای اشارات امام علیه السلام عدالت محور بودن حاكم در اداره امور كشور میباشد. از امام علی علیه السلام پرسیدند: عدل یا بخشش کدام یک برتر است؟
حضرت فرمودند: «عدالت هر چیزی را در جای خود مینهد در حالی که بخشش آن را از جای خود خارج میسازد. عدالت تدبیر عمومی مردم است در حالی که بخشش گروه خاصی را شامل است، پس عدالت شریفتر و برتر است[13]».
امیرالمؤمنین علی علیه السلام زمانی که زیاد بن ابیه را به جای عبدالله بن عباس به فارس و شهرهای پیرامون آن فرستاد، دستورالعمل طولانی به ایشان متذکر شد و فرمودند:
«عدالت را بگستران و از ستمکاری پرهیز کن، که ستم رعیت را به آوارگی کشاند و بیدادگری به مبارزه و شمشیر میانجامد[14]».
امیرالمؤمنین علیه السلام خود، در اجرای عدالت در تمام شئون جامعه تلاش میکردند به گونهای که در خطبه15 نهج البلاغه میفرمایند:
«به خدا سوگند! بیت المال تاراج شده را هر کجا که بیابم به صاحبان اصلی آن باز میگردانم، گرچه با آن ازدواج کرده، یا کنیزانی خریده باشند؛ زیرا در عدالت گشایش برای عموم است و آن کس که عدالت بر او گران آید، تحمل ستم برای او سختتر است».
** درنگاه شيعه حكومت جهانى حضرت ولی عصر -عجل الله- تحققبخش مدينه فاضله بوده و به فلسفه تاريخ، غايت تاريخ را رقم خواهد زد. و لذا يكى از ويژگىهاى منحصر به فرد حكومت جهانى آن حضرت–عجل الله- برقرارى عدل و داد در جامعه بشرى آن روز است، كه اين ويژگى از متون روايى ما بدست مىآید:
پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه وآله مى فرمايد:
«لَو لَم يَبقِ مِنَ الدّنيا إلّا يَومٌ واحدٌ لَطوُلَ اللهُ ذَلِك اليَوم حَتى يَخرُج رَجُلٌ مِن أهل بَيتي يَملأ الأرضَ عدلاً وَ قِسطاً كَما مَلئَت ظُلماً وَ جُوراً وَ يَسعهُم عَدله [15]؛ اگر تنها يك روز از عمر دنيا باقى بماند خداوند آن روز را آن قدر طولانى خواهد نمود تا اينكه از خاندان من مردى را بر انگيزاند و جهان را پر از عدل و داد كند چنان كه از ظلم و ستم پر شده بود و عدالتش همه را فرا مىگيرد».
و نیز مىفرمايد:
«أبشِركُم بِالمهدي… يَرضى عَنهُ سَاكن السَماءِ وَ سَاكن الأرضِ يَقسمُ المَالَ صَحاحاَ فَقال لَهُ رَجل وَ ما صَحاحا قالَ السوية بَين الناسِ[16]؛ شما را مژده مىدهم به آمدن مهدى. ساكنان آسمان و زمين از او راضى هستند او سرمايهها را به طور صحيح تقسيم مىنمايد. شخصى سؤال نمود: به طور صحيح يعنى چه؟ فرمود: به مساوات بين مردم تقسيم مىنمايد».
عدالت و فراگیری آن، از ویژگیهای حکومت حضرت است؛ زیرا تمام عالم از آن بهرهمند میشوند. از امام حسین روایت شده که فرمود:
«وقتی به پادارندة عدالت به پاخیزد، عدالت او نیکوکاران و بدکاران را همه فرا میگیرد[17]».
بنابر روایتی از امام باقر علیه السلام یکی از سیرههای عملی امام زمان –عجل الله- چنین است:
«حضرت با مردم عادلانه رفتار مینماید و ثروت را بین آنها به صورت مساوی تقسیم میکند. پس کسی که از او پیروی نماید، به کسی مینماید که از خدا اطاعت نموده و کسی هم که از او نافرمانی نماید، به کسی مینماید که نافرمانی خدا را کرده باشد[18]».
3. امنیت اجتماعی
* امنیت اجتماعی یکی از خاستگاههای مردم هر عصر و زمان است که در لوای آن میتوان به راحتی زندگی را سپری کرد. این خاستگاه مورد توجه مولای متقیان علی علیه السلام بوده به گونهای که ایشان در نامه خود به مالك اشتر مینویسد:
«از خونریزی بپرهیز و از خون ناحق پروا كن كه هیچ چیز همانند خون ناحق، كیفر الهی را نزدیك و مجازات را بزرگ نمیكند و نابودی نعمتها را سرعت نمیبخشد و زوال حكومت را نزدیك
نمیگرداند[19]».
امیرالمؤمنین علی علیه السلام راهبرد حکومت و حاکمیت خود را طوری تنظیم کردند که هم کارگزاران و هم مردم عملاً از ظلم فاصله بگیرند و از ستمگری بیزار شوند چرا که عدم امنیت و ستمگری را موجب نابودی دولت میدانستند[20].
** این ویژگی یکی از با ارزشترين خصوصیت حكومت امام مهدى-عجل الله- است كه خداوند در سايه و لواى عدل و دادگرى حكومت جهانى حضرت مهدى-عجل الله- براى انسانها ارزانى مىنمايد، از رسول خدا صل الله علیه وآله روایت شده است که حضرت فرمود:
«در زمان حضرت قائم ستم برداشته میشود، راهها از امنیت برخوردار میگردد و زمین برکات خود را برای مردم خارج میکند[21]».
نه تنها انسانها از امنيت برخوردار مىشوند، بلكه حيوانات و حتىّ موجودات ديگر از گستردگى عدالت و امنيت و صلح و آرامش اعلان رضايت مىنمايند. روایتی از امام علی علیه السلام است که فرمود:
«وَ لَو قَد قَام قائِمُنا لأنزلت السَماء قطرها، وَ لا خرجت الاَرض نَباتِها. وَ لِذهبت الشحناء مِن قُلُوب العِباد وَ اصطلحت السَباع وَ البَهایِم حَتی تَمشی المَرئه بَین العَراق اِلی الشَام لا تضع قَدمِیها اِلا عَلی النَباتِ وَ عَلی رَأسِها زِینَتها لا یهیجها سَبعَ وَ لا تَخافه[22]؛ اگر قائم ما به پاخیزد، کینه از دلهای آدمیان سفر میکند و حیوانهای وحشی با یکدیگر با صلح و صفا زندگی مینمایند، آنچنانکه زنی بین عراق و شام را چون رهگذری آسوده نميپيمايد مگر آنكه بر سبزهها پا نهد و بر سرش زینت (طلا و نقره) حمل میکند، ولی موجود وحشي او را نمیترساند. گوسفند و گرگ در یکجا میچرند و کودکان با مارها و عقربها همبازی میشوند و به کودکان صدمهای نمیرسانند[23]».
امام على عليه السلام در جاى ديگر مىفرمايد:
«زمانى كه قائم ما قيام نمايد، بغض و كينه از دلهاى بندگان برود و چهار پايان و درندگان در حال صلح و آرامش با يگديگر به سر خواهند برد[24]».
4. قاطعیت با کارگزاران و ملاطفت با زیردستان
* کارگزاران حکومت مولای متقیان علی علیه السلام از نظارت رهبر خویش خارج نبودند و حضرت به طور مکرر اعمال کارگزاران و نحوی عملکرد آنان را مورد ارزیابی قرار میدادند تا حقی از زیر دستان خود ضایع نشود. یکی از معروفترین خصلتهای مولی الموحدین امیرالمؤمنین علیه السلام شایسته سالاری پس از خدامحوری بود. امیر المؤمنین علیه السلام از همان آغاز کار گماشتگان عثمان را که اغلب افرادی لاابالی و خیانت پیشه بودند، از کار برکنار کرد[25]. ایشان شریح قاضی را که خانهای به هشتاد دینار خریده بود با برخورد قاطعانه و نوشتن نامهای او را سرزنش کردند[26]. همچنین در نامه خود به مصقله بن هبیره شیبانی، فرماندار اردشیر خُرّه چنین نگاشتند:
«گزارشی از تو به من دادند که اگر چنان کرده باشی، خدای خود را به خشم آوردهای و امام خویش را نافرمانی کردهای. خبر رسید که تو غنیمت مسلمانان را که نیزهها و اسبهاشان گرد آورده و با ریخته شدن خونهایشان به دست آمده، به اعرابی که خویشاوندان تو هستند و تو را برگزیدند میبخشی! به خدایی که دانه را شکافت و پدیدهها را آفرید، اگر این گزارش درست باشد در نزد من خوار شده و منزلت تو سبک گردیده است[27]».
همچنین حضرت در نامهای به محمد بن ابی بکر هنگامی که وی را به فرمانداری مصر منصوب کردند، نحوه عملکرد ملاطفت کارگزاران با مردم را چنین نگاشتند:
«با مردم فروتن باش، نرمخو و مهربان باش، گشاده رو و خندان باش، و نگاهایت و نیم نگاه و خیره شدن به مردم به تساوی رفتار کن تا بزرگان در ستمکاری تو طمع نکنند و ناتوانها در عدالت تو مأیوس نگردند، زیرا خداوند از شما بندگان درباره اعمال کوچک و بزرگ، آشکار و پنهان خواهد پرسید[28]».
** يكى از ويژگىهاى مهم دولت جهانى امام عصر-عجل الله- قاطعيت درباره كارگزاران، مجريان امور و برخورد شديد با متخلفان است، ولى در مقابل ، ملاطفت و مهربانى با مستمندان و بيچارهگان است. امام على عليه السلام مىفرمايد:
«أَلَا وَ فِي غَد وَ سَيَأْتِي غَدٌ بِمَا لَا تَعْرِفُونَ يَأْخُذُ الْوَالِي مِنْ غَيْرِهَا عُمَّالَهَا عَلَى مَسَاوِئِ أَعْمَالِهَا[29]؛ آگاه باشيد! فردايى كه شما را از آن هيچ شناختى نيست، زمامدارى حاكميت پيدا مىكند كه غير از خاندان حكومتهاى امروزى است (حضرت مهدی –عجل الله- و عمّال و کارگزاران حکومتها را بر اعمال بدشان کیفر خواهد داد.».
[1]- بشارتی، علی محمد، بررسی مختصر زندگی سیاسی “اسلام مجسم” علی بن ابی طالب علیه السلام، تهران: مجتمع فرهنگی عاشورا، 1391، ص304.
[2]- نهج البلاغه، ترجمه: محمد دشتی، انتشارات: اشکذر، چاپ سوم، 1389ش، خطبه198، ص297.
[3]- همان، خطبه131، ص175.
[4]- سليمان بن ابراهيم قندوزى، ينابع المودت، منشورات بصيرة ،چاپ هشتم، ص 420؛ محمد بن مسعود، تفسير عياشى، طهران: دارالعلمية الاسلامية،ج 1، ص 206.
[5]- بحرانی، سید هاشم، البرهان فى تفسيرالقرآن، تهران: بنیاد بعثت، 1416ق، ج 3، ص 65؛ تفسير عياشى، ج 1، ص207.
[6]- مجلسى، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت: مؤسسه وفا، ج 2، ص 324.
[7]- محمد بن على بن موسى بن بابويه قمى(شيخ صدوق) ، كمال الدين و تمام النعمة، طهران: دارالكتب الاسلاميه، ص673.
[8]- لطفالله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر فی الامام الثانی عشر، تهران: انتشارات الصدر، بیتا ، ص 157.
[9]- كلينى، محمد بن يعقوب، اصول كافى، تهران: الكتب الاسلاميه، ج 8، ص 278.
[10]- ابن طاووس، الملاحم و الفتن فى ظهور الغايب المنتظر، بيروت: مؤسسه وفاء، ص 66.
[11]- دلشاد تهرانی، مصطفی، دولت آفتاب، اندیشه سیاسی و سیره حكومت علی علیه السلام ، تهران: نشر خانه اندیشه جوان، 1377، ص 106.
[12]- بصیری، محمد علی، مقاله ویژگیهای حاکم در سیره نظری و عملی امام علی علیه السلام، مجله هنر دینی، 1386، ش9.
[13]- نهج البلاغه، حکمت437، ص527.
[14]- همان، حکمت476، ص531.
[15]- مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 85؛ طوسی، کتاب غیبت، ترجمه: مجتبی عزیزی، قم: انتشارات مسجد مقدس جمکران، 1386ش، ص734(با اندکی اختلاف).
[16]- همان، ص 81.
[17]- علی کورانی، معجم أحادیث الامام المهدی-عجل الله-قم: انتشارات مؤسسة المعارف الاسلامیه، 1411قمری، ج3، ص181.
[18]- بحارالأنوار، ج52، ص351؛ عبدالفتاح، محمدالحلو، عقدالدرر، قم: انتشارات مسجد جمکران، ص67. (با اندکی اختلاف)
[19]- نهج البلاغه، نامه 53، ص 589.
[20]- بشارتی، محمد علی، اسلام مجسم، صص241و242.
[21]- شيخ مفید، الارشاد، بیروت: انتشارات اعلمی، 1399قمري، ص365.
[22]- ابن طاووس، الملاحم و الفتن، ص150 و با اندک تفاوت این حدیث در منتخب الأثر، به نقل از خصال، ص592 آمده است.
[23]- منتخب الأثر، ص529
[24]- نورالابصار، ص 188؛ عقدالدرر فى اخبار المنتظر، ص 142؛ بحار، ج52، ص 319.
[25]- بشارتی، محمد علی، اسلام مجسم، ص243.
[26]- نهج البلااغه، نامه3، ص343.
[27]- نهج البلاغه، نامه43.
[28]- همان، نامه27.
[29]- همان، خطبه 138.
مقدمه
امام علی علیه السلام و چند سالی امام حسن علیهما السلام توانستند زمام حکومت را به دست گیرند و این فرصت تا زمان حکومت جهانی ولی عصر - عجل الله- به تعویق افتاد.
امام علی علیه السلام به محض رسیدن به حکومت به حقشان، با اتخاد سیاست صحیح و مشروع اصلاحات همه جانبهای را در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و به ویژه در بعد سیاسی شروع کردند که در زمان خلفای سهگانه به کجی گرویده بود.
طبق روایات، در آخر زمان، جهان پر از ظلم و جور خواهد شد و امام عصر روحی فداه در چنین حالی ظهور خواهند کرد. ایشان بعد از رسیدن به حاکمیت اصلاحات جدشان به صورت اتمم پیگیری میکنند تا جایی که به کمال خویش برسانند و جهان را پر از عدل و داد خواهند کرد.
در این مقاله سعی شده است خصوصیات مشترک حاکمیت امام عصر – ارواحنا فداه- و مولی متقیان علی علیه السلام بررسی شود که وجوه مشترک این دو حکومت را میتوان به شرح ذیل آورد:
1. جهانشمولی و توحید سراسری
* تصور نشود که جهانی شدن با عوامل مادی و ظاهری انجام میشود، شرط ترویج اسلام در همه زمانها و مکانها تشریح احکام و معارف اسلام توسط افراد اسلام شناس و مهذّب است[1]. در حکومت امام علی علیه السلام سیاست، در پرتو معارف اسلام اصیل، مبانی اعتقادی دینی و برگرفته از سیره و سنت رسول الله صل الله علیه وآله، اعمال میشد.
آن حضرت بدون مصلحتاندیشی و در قالب اسلام ناب محمّدی صل الله علیه وآله تا آخرین لحظات عمر مبارکشان، به سیاست صحیح، مشروع و خدا محور پایبند و عامل بودند.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام در خطبه 198 نهج البلاغه درباره جهان شمولی دین اسلام میفرماید:
«همانا این اسلام، دین خداوندی است که آن را برای خود برگزید و با دیده عنایت پروراند و بهترین آفریدگان خود را مخصوص ابلاغ آن قرار داد. پایههای اسلام را بر محبت خویش استوار کرد و ادیان و مذاهب گذشته را با عزت آن، خوار کرد و با سربلند کردن آن، دیگر ملتها را
بیمقدار کرد و با محترم داشتن آن، دشمنان را خوار گردانید و با یاری کردن آن دشمنان سرسخت را سیراب کرد و با نیرومند ساختن آن، ارکان گمراهی را درهم کوبید و تشنگان را از چشمه زلال آن سیراب کرد و آبگیرههای اسلام را پر آب کرد[2]».
همچنین در مورد اهداف توحیدی حکومت سیاسی خویش چنین بیان میکنند:
«خدایا تو میدانی که جنگ و درگیری ما، برای به دست آوردن قدرت و حکومت و دنیا و ثروت نبود، بلکه میخواستیم نشانههای حق و دین تو را به جایگاه خویش بازگردانیم و در سرزمینهای تو اصلاح را ظاهر کنیم تا بندگان ستمدیدهات در امن و امان زندگی کنند و قوانین و مقررات فراموش شده تو را بار دیگر اجراء گردد[3]».
** منجى عالم بشريّت مهدى موعود -عجل الله- براى حاكميت يك دين بر همه افكار در پهنه گيتى و رساندن انسانها به علّت غايى خلقتش ظهور مىكند، لذا براى عالمگير شدن يكتاپرستى، بساط كفر و نفاق، شرك و بتپرستى و عناد و دشمنى و فتنه و فساد را از زمين برمىچيند و در تمام عالم يكتاپرستى و توحيد سراسرى جهان را فرا مىگيرد، از اين رو يكى از برنامههاى اصلى حضرت مهدى-عجل الله- دعوت به توحيد در سرتاسر عالم است. امام صادق عليه السلام در ذيل آيه 83 سوره آل عمران مىفرمايد:
«اِذا قامَ القائِم لا يَبقى أرضَ إلاّ نُودىَ فِيها شَهادَة أن لا إله الاّ الله وَ أنَّ مُحمّداً رَسُول الله[4]؛ هر گاه قائم ما آل محمد صلى الله عليه وآله قيام نمايد، جايى از زمين باقى نمىماند مگر آنكه در آن ندا مىشود شهادت بر اينكه خداى غير از اللّه نيست و اينكه حضرت محمد صلى الله عليه وآله رسول خداوند است».
امام كاظم عليه السلام در ذيل همين آيه مىفرمايد:
«اين آيه (83 آل عمران) در شأن قائم ما آل محمد نازل شده است، و او است كه يهود، نصارى، زنادقه و كفّار را از شرق و غرب زمين بيرون مىآورد و اسلام را بر آنان عرضه مىدارد، هر كس به ميل خود اسلام را پذيرفت او را فرمان مىدهد به انجام نماز و زكات و هر تكاليفى كه خداوند بر مسلمانان واجب نموده است و هر كس از روى لجاجت و عناد اسلام نياورد گردنش را خواهد زد تا در شرق و غرب جهان كسى نماند مگر يكتاپرست[5]».
امام صادق عليه السلام مىفرمايد:
«وقتى كه قائم -عجل الله- قيام كند هيچ كافر و مشرك پيدا نمىشود مگر اينكه قيام او را انكار كرده و ناپسند شمارد، ولى كار بجايى مىرسد كه اگر كافر و مشرك در شكم سنگى سخت پنهان شده باشد آن سنگ مىگويد: اى مؤمن در شكم من كافرى پنهان شده است مرا بشكن و او را بكش[6]».
جمله آخر اين حديث كنايه از اين است كه در آن زمان هيچ جاى امنى براى انسانهاى مشرك و منافق پيدا نمىشود بايد همه يا موحد باشند و يا از دم تيغ امام و يارانش بگذرد تا يك جامعه توحيدى و سراسر يكتاپرستى به وجود بيايد. امام صادق عليه السلام دريك روايتى براى مفضّل مىفرمايد:
«فَوَاللهِ يا مُفضَل لِيَرفع عَن المِللِ وَ الاَديانِ الاِختلافِ وَ يَكونَ الدين كُلِّه واحد كَما قال لِلّه عَزّوجَلّ Cانّ الدّين عِنداللهِ الاِسلامB؛ به خدا سوگند اى مفضّل اختلاف از ميان ملّتها و اديان برداشته مىشود و همه به صورت يك دين در مىآيد چنانكه خداوند در قرآن مىفرمايد: “دين در نزد خدا تنها اسلام است"».
در روايتى از امام باقرعليه السلام آمده است كه مىفرمايد:
«كَاَنّى اَرى بِاصحابِ القائِم وَ قَد احاطُوا بِما بَين الخافقين فَليسَ مِن شىء اِلاّ وَ هُو مُطيع لَهم[7]؛ گويا ياران قائم را مىبينم كه بر شرق و غرب عالم مسلط شدهاند و هيچ چيزى نيست مگر آنكه مطيع و فرمانبردارى آنها باشد».
امام باقر عليه السلام مىفرمايد:
«وَلِيَبلُغَنَّ دين مُحمّد مَا بَلغَ اللّيل وَ النّهارَ حَتى لا يَكُون شرك عَلى ظهر الاَرض[8]؛ بدون ترديد آيين محمد صلى الله عليه وآله به هر نقطهاى كه شب و روز مىرسد، و ديگر اثرى از شرك روى زمين نمىماند».
نيز مىفرمايد:
«اِذا قامَ القائِم ذَهَبَ دُولة البَاطِل[9]؛ هنگام كه قائم قيام كند هر دولت باطل از بين مىرود. وَ لا يَكُون ملك اِلاّ الاِسلام[10]؛ در آن روز حکومتی جز حکومت اسلامی نخواهد بود».
از اين روايات به روشنى استفاده مىشود، حكومت حضرت مهدى -عجل الله- تمام كره زمين را خواهد گرفت و تمام انسانهاى روى زمين موحد شده و در زير حكومت جهانى و الهى آن حضرت زندگى خواهند نمود.
2. اجرای عدالت اجتماعی فراگیر
* از ویژگیهای اساسی حاكم از دید امام علی علیه السلام داشتن عدالت در اداره امور و معتدل بودن در رفتار با مردم میباشد كه لازمه آن، پرهیز از خشم و غضب در برخورد با دیگران و مخالف ظلم و حامی عدل بودن حاكم است.
این صفت از ویژگیهای اساسی یك حاكم است زیرا بدون آن مردم به زمامداران اعتماد نمیكنند. در اندیشه سیاسی امام علی علیه السلام ویژگی عدالت اگر در حاكم نباشد یا ضعیف باشد او به هیچ وجه نمیتواند به تعهدات خود عمل نماید یا پایدار بماند و بدون شك به ستم و بیانصافی و تبعیض و باندبازی و تمامیت خواهی و استبداد رأی و بیدادگری كشانده میشود در این مورد امام میفرماید:
«سه ویژگی است كه در هر پیشوایی وجود داشته باشد میتوان پذیرفت كه به امانت خود وفادار مانده است: در حكمش عدالت روا دارد، خود را از مردم نپوشاند و قوانین الهی را درباره اشخاص دور و نزدیك یكسان برپا دارد.[11]»[12].
مبنای اشارات امام علیه السلام عدالت محور بودن حاكم در اداره امور كشور میباشد. از امام علی علیه السلام پرسیدند: عدل یا بخشش کدام یک برتر است؟
حضرت فرمودند: «عدالت هر چیزی را در جای خود مینهد در حالی که بخشش آن را از جای خود خارج میسازد. عدالت تدبیر عمومی مردم است در حالی که بخشش گروه خاصی را شامل است، پس عدالت شریفتر و برتر است[13]».
امیرالمؤمنین علی علیه السلام زمانی که زیاد بن ابیه را به جای عبدالله بن عباس به فارس و شهرهای پیرامون آن فرستاد، دستورالعمل طولانی به ایشان متذکر شد و فرمودند:
«عدالت را بگستران و از ستمکاری پرهیز کن، که ستم رعیت را به آوارگی کشاند و بیدادگری به مبارزه و شمشیر میانجامد[14]».
امیرالمؤمنین علیه السلام خود، در اجرای عدالت در تمام شئون جامعه تلاش میکردند به گونهای که در خطبه15 نهج البلاغه میفرمایند:
«به خدا سوگند! بیت المال تاراج شده را هر کجا که بیابم به صاحبان اصلی آن باز میگردانم، گرچه با آن ازدواج کرده، یا کنیزانی خریده باشند؛ زیرا در عدالت گشایش برای عموم است و آن کس که عدالت بر او گران آید، تحمل ستم برای او سختتر است».
** درنگاه شيعه حكومت جهانى حضرت ولی عصر -عجل الله- تحققبخش مدينه فاضله بوده و به فلسفه تاريخ، غايت تاريخ را رقم خواهد زد. و لذا يكى از ويژگىهاى منحصر به فرد حكومت جهانى آن حضرت–عجل الله- برقرارى عدل و داد در جامعه بشرى آن روز است، كه اين ويژگى از متون روايى ما بدست مىآید:
پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه وآله مى فرمايد:
«لَو لَم يَبقِ مِنَ الدّنيا إلّا يَومٌ واحدٌ لَطوُلَ اللهُ ذَلِك اليَوم حَتى يَخرُج رَجُلٌ مِن أهل بَيتي يَملأ الأرضَ عدلاً وَ قِسطاً كَما مَلئَت ظُلماً وَ جُوراً وَ يَسعهُم عَدله [15]؛ اگر تنها يك روز از عمر دنيا باقى بماند خداوند آن روز را آن قدر طولانى خواهد نمود تا اينكه از خاندان من مردى را بر انگيزاند و جهان را پر از عدل و داد كند چنان كه از ظلم و ستم پر شده بود و عدالتش همه را فرا مىگيرد».
و نیز مىفرمايد:
«أبشِركُم بِالمهدي… يَرضى عَنهُ سَاكن السَماءِ وَ سَاكن الأرضِ يَقسمُ المَالَ صَحاحاَ فَقال لَهُ رَجل وَ ما صَحاحا قالَ السوية بَين الناسِ[16]؛ شما را مژده مىدهم به آمدن مهدى. ساكنان آسمان و زمين از او راضى هستند او سرمايهها را به طور صحيح تقسيم مىنمايد. شخصى سؤال نمود: به طور صحيح يعنى چه؟ فرمود: به مساوات بين مردم تقسيم مىنمايد».
عدالت و فراگیری آن، از ویژگیهای حکومت حضرت است؛ زیرا تمام عالم از آن بهرهمند میشوند. از امام حسین روایت شده که فرمود:
«وقتی به پادارندة عدالت به پاخیزد، عدالت او نیکوکاران و بدکاران را همه فرا میگیرد[17]».
بنابر روایتی از امام باقر علیه السلام یکی از سیرههای عملی امام زمان –عجل الله- چنین است:
«حضرت با مردم عادلانه رفتار مینماید و ثروت را بین آنها به صورت مساوی تقسیم میکند. پس کسی که از او پیروی نماید، به کسی مینماید که از خدا اطاعت نموده و کسی هم که از او نافرمانی نماید، به کسی مینماید که نافرمانی خدا را کرده باشد[18]».
3. امنیت اجتماعی
* امنیت اجتماعی یکی از خاستگاههای مردم هر عصر و زمان است که در لوای آن میتوان به راحتی زندگی را سپری کرد. این خاستگاه مورد توجه مولای متقیان علی علیه السلام بوده به گونهای که ایشان در نامه خود به مالك اشتر مینویسد:
«از خونریزی بپرهیز و از خون ناحق پروا كن كه هیچ چیز همانند خون ناحق، كیفر الهی را نزدیك و مجازات را بزرگ نمیكند و نابودی نعمتها را سرعت نمیبخشد و زوال حكومت را نزدیك
نمیگرداند[19]».
امیرالمؤمنین علی علیه السلام راهبرد حکومت و حاکمیت خود را طوری تنظیم کردند که هم کارگزاران و هم مردم عملاً از ظلم فاصله بگیرند و از ستمگری بیزار شوند چرا که عدم امنیت و ستمگری را موجب نابودی دولت میدانستند[20].
** این ویژگی یکی از با ارزشترين خصوصیت حكومت امام مهدى-عجل الله- است كه خداوند در سايه و لواى عدل و دادگرى حكومت جهانى حضرت مهدى-عجل الله- براى انسانها ارزانى مىنمايد، از رسول خدا صل الله علیه وآله روایت شده است که حضرت فرمود:
«در زمان حضرت قائم ستم برداشته میشود، راهها از امنیت برخوردار میگردد و زمین برکات خود را برای مردم خارج میکند[21]».
نه تنها انسانها از امنيت برخوردار مىشوند، بلكه حيوانات و حتىّ موجودات ديگر از گستردگى عدالت و امنيت و صلح و آرامش اعلان رضايت مىنمايند. روایتی از امام علی علیه السلام است که فرمود:
«وَ لَو قَد قَام قائِمُنا لأنزلت السَماء قطرها، وَ لا خرجت الاَرض نَباتِها. وَ لِذهبت الشحناء مِن قُلُوب العِباد وَ اصطلحت السَباع وَ البَهایِم حَتی تَمشی المَرئه بَین العَراق اِلی الشَام لا تضع قَدمِیها اِلا عَلی النَباتِ وَ عَلی رَأسِها زِینَتها لا یهیجها سَبعَ وَ لا تَخافه[22]؛ اگر قائم ما به پاخیزد، کینه از دلهای آدمیان سفر میکند و حیوانهای وحشی با یکدیگر با صلح و صفا زندگی مینمایند، آنچنانکه زنی بین عراق و شام را چون رهگذری آسوده نميپيمايد مگر آنكه بر سبزهها پا نهد و بر سرش زینت (طلا و نقره) حمل میکند، ولی موجود وحشي او را نمیترساند. گوسفند و گرگ در یکجا میچرند و کودکان با مارها و عقربها همبازی میشوند و به کودکان صدمهای نمیرسانند[23]».
امام على عليه السلام در جاى ديگر مىفرمايد:
«زمانى كه قائم ما قيام نمايد، بغض و كينه از دلهاى بندگان برود و چهار پايان و درندگان در حال صلح و آرامش با يگديگر به سر خواهند برد[24]».
4. قاطعیت با کارگزاران و ملاطفت با زیردستان
* کارگزاران حکومت مولای متقیان علی علیه السلام از نظارت رهبر خویش خارج نبودند و حضرت به طور مکرر اعمال کارگزاران و نحوی عملکرد آنان را مورد ارزیابی قرار میدادند تا حقی از زیر دستان خود ضایع نشود. یکی از معروفترین خصلتهای مولی الموحدین امیرالمؤمنین علیه السلام شایسته سالاری پس از خدامحوری بود. امیر المؤمنین علیه السلام از همان آغاز کار گماشتگان عثمان را که اغلب افرادی لاابالی و خیانت پیشه بودند، از کار برکنار کرد[25]. ایشان شریح قاضی را که خانهای به هشتاد دینار خریده بود با برخورد قاطعانه و نوشتن نامهای او را سرزنش کردند[26]. همچنین در نامه خود به مصقله بن هبیره شیبانی، فرماندار اردشیر خُرّه چنین نگاشتند:
«گزارشی از تو به من دادند که اگر چنان کرده باشی، خدای خود را به خشم آوردهای و امام خویش را نافرمانی کردهای. خبر رسید که تو غنیمت مسلمانان را که نیزهها و اسبهاشان گرد آورده و با ریخته شدن خونهایشان به دست آمده، به اعرابی که خویشاوندان تو هستند و تو را برگزیدند میبخشی! به خدایی که دانه را شکافت و پدیدهها را آفرید، اگر این گزارش درست باشد در نزد من خوار شده و منزلت تو سبک گردیده است[27]».
همچنین حضرت در نامهای به محمد بن ابی بکر هنگامی که وی را به فرمانداری مصر منصوب کردند، نحوه عملکرد ملاطفت کارگزاران با مردم را چنین نگاشتند:
«با مردم فروتن باش، نرمخو و مهربان باش، گشاده رو و خندان باش، و نگاهایت و نیم نگاه و خیره شدن به مردم به تساوی رفتار کن تا بزرگان در ستمکاری تو طمع نکنند و ناتوانها در عدالت تو مأیوس نگردند، زیرا خداوند از شما بندگان درباره اعمال کوچک و بزرگ، آشکار و پنهان خواهد پرسید[28]».
** يكى از ويژگىهاى مهم دولت جهانى امام عصر-عجل الله- قاطعيت درباره كارگزاران، مجريان امور و برخورد شديد با متخلفان است، ولى در مقابل ، ملاطفت و مهربانى با مستمندان و بيچارهگان است. امام على عليه السلام مىفرمايد:
«أَلَا وَ فِي غَد وَ سَيَأْتِي غَدٌ بِمَا لَا تَعْرِفُونَ يَأْخُذُ الْوَالِي مِنْ غَيْرِهَا عُمَّالَهَا عَلَى مَسَاوِئِ أَعْمَالِهَا[29]؛ آگاه باشيد! فردايى كه شما را از آن هيچ شناختى نيست، زمامدارى حاكميت پيدا مىكند كه غير از خاندان حكومتهاى امروزى است (حضرت مهدی –عجل الله- و عمّال و کارگزاران حکومتها را بر اعمال بدشان کیفر خواهد داد.».
[1]- بشارتی، علی محمد، بررسی مختصر زندگی سیاسی “اسلام مجسم” علی بن ابی طالب علیه السلام، تهران: مجتمع فرهنگی عاشورا، 1391، ص304.
[2]- نهج البلاغه، ترجمه: محمد دشتی، انتشارات: اشکذر، چاپ سوم، 1389ش، خطبه198، ص297.
[3]- همان، خطبه131، ص175.
[4]- سليمان بن ابراهيم قندوزى، ينابع المودت، منشورات بصيرة ،چاپ هشتم، ص 420؛ محمد بن مسعود، تفسير عياشى، طهران: دارالعلمية الاسلامية،ج 1، ص 206.
[5]- بحرانی، سید هاشم، البرهان فى تفسيرالقرآن، تهران: بنیاد بعثت، 1416ق، ج 3، ص 65؛ تفسير عياشى، ج 1، ص207.
[6]- مجلسى، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت: مؤسسه وفا، ج 2، ص 324.
[7]- محمد بن على بن موسى بن بابويه قمى(شيخ صدوق) ، كمال الدين و تمام النعمة، طهران: دارالكتب الاسلاميه، ص673.
[8]- لطفالله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر فی الامام الثانی عشر، تهران: انتشارات الصدر، بیتا ، ص 157.
[9]- كلينى، محمد بن يعقوب، اصول كافى، تهران: الكتب الاسلاميه، ج 8، ص 278.
[10]- ابن طاووس، الملاحم و الفتن فى ظهور الغايب المنتظر، بيروت: مؤسسه وفاء، ص 66.
[11]- دلشاد تهرانی، مصطفی، دولت آفتاب، اندیشه سیاسی و سیره حكومت علی علیه السلام ، تهران: نشر خانه اندیشه جوان، 1377، ص 106.
[12]- بصیری، محمد علی، مقاله ویژگیهای حاکم در سیره نظری و عملی امام علی علیه السلام، مجله هنر دینی، 1386، ش9.
[13]- نهج البلاغه، حکمت437، ص527.
[14]- همان، حکمت476، ص531.
[15]- مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 85؛ طوسی، کتاب غیبت، ترجمه: مجتبی عزیزی، قم: انتشارات مسجد مقدس جمکران، 1386ش، ص734(با اندکی اختلاف).
[16]- همان، ص 81.
[17]- علی کورانی، معجم أحادیث الامام المهدی-عجل الله-قم: انتشارات مؤسسة المعارف الاسلامیه، 1411قمری، ج3، ص181.
[18]- بحارالأنوار، ج52، ص351؛ عبدالفتاح، محمدالحلو، عقدالدرر، قم: انتشارات مسجد جمکران، ص67. (با اندکی اختلاف)
[19]- نهج البلاغه، نامه 53، ص 589.
[20]- بشارتی، محمد علی، اسلام مجسم، صص241و242.
[21]- شيخ مفید، الارشاد، بیروت: انتشارات اعلمی، 1399قمري، ص365.
[22]- ابن طاووس، الملاحم و الفتن، ص150 و با اندک تفاوت این حدیث در منتخب الأثر، به نقل از خصال، ص592 آمده است.
[23]- منتخب الأثر، ص529
[24]- نورالابصار، ص 188؛ عقدالدرر فى اخبار المنتظر، ص 142؛ بحار، ج52، ص 319.
[25]- بشارتی، محمد علی، اسلام مجسم، ص243.
[26]- نهج البلااغه، نامه3، ص343.
[27]- نهج البلاغه، نامه43.
[28]- همان، نامه27.
[29]- همان، خطبه 138.
در ادامه بحث پیشین و تکمیل کنده بحث خواهیم پرداخت:
-6 نذر و پیمان
بنابر تعالیم کتاب مقدس، مرد باید به همه پیمانهای خود با خداوند وفادار بماند و عهد خود را نشکند. اما نذر و پیمان زن لزوماً به عهده وی نیست و باید پدرش موافقت کند اگر در خانه وی زندگی میکند، و اگر ازدواج کرده است باید رضایت همسرش را جلب کند و اگر آنان نذر و پیمانهای وی را نپذیرند، هیچ یک از آنها ارزش و اعتبار نخواهد داشت: Aاما اگر پدر دختر هنگامی که نذر و پیمان وی را شنید او را منع کرد، دیگر هیچ یک از نذر و عهدهای وی بر ذمهاش نخواهد بود… . شوهر میتواند با هر نذر و قسم زن برای محروم کردن و به سختی انداختن جان خویش موافقت کند یا آن را باطل سازد. هر گاه دختری که هنوز در خانه پدرش زندگی میکند، برای خداوند نذر یا تعهدی کند، باید هر چه را قول داده است ادا کند؛ مگر این که وقتی پدرش آن را بشنود، اورا منع کند. در این در این صورت نذر دختر خود به خود باطل میشود و چون پدرش به او اجازه نداده است به آن عمل کند، خداوند او را میبخشد. ولی اگر پدرش هنگامی که از نذر یا تعهدش آگاه میشود سکوت کند، دختر ملزم به ادای قول خویش است. اگر زنی پیش از ازدواج نذری کرده باشد و خود را به آن متعهد ساخته باشد و شوهرش از قول وی باخبر شود و در همان روزی که شنید چیزی نگوید، نذر او به قوت خود باقی خواهد بود ولی اگر شوهر نذر و تعهد او را نپذیرد، مخالفت شوهر نذر را باطل مسسازد و خداوند آن زن را میبخشد[1].
در اسلام نذر و پیمان هر مسلمانی، چه زن و چه مرد، بر عهده خود اوست و هیچ کس حق ابطال و رد قول و پیمان دیگری را ندارد. زن و مرد باید به خاطرذ شکستن سوگندهایشان آن گونه که در قرآن بیان شده کفاره بدهند[2].
2-7 میراث بری زن یا دختر
قوانین ارث در کتاب مقدس به اختصار در باب27، آیات1-11 بیان شده است. زن هیچ سهمی در اموال شوهرش ندارد در حالی که شوهر نخستین وارث همسرش است، حتی پیش از پسرانش. دختر تنها زمانی میتواند ارث ببرد که هیچ وارث پسری باقی نمانده باشد. تا زمانی که پدر هست مادر به هیچ وجه ارث نمیبرد. زنان بیوه و دختران، با بودن فرزندان پسر، برای امرار معاش تحت تکفل وارثان پسر قرار میگیرند و این بدان روست که بیوهزنان و دختران یتیم از جمله بینواترین افراد جامعه یهودند.
مسیحیت نیز مدتهای طولانی همین شیوه را پی گرفته است. هم قوانین دینی و هم قوانین مدنی مسیحیت مانع آن میشدند که دختران همانند برادرانشان از اموال پدری سهمی ببرند. گذشته از این، زنان نیز هیچ حقی در میراث شوهر نداشتند. این قوانین ناعادلانه تا همین قرون اخیر به قوت خود باقی بود[3].
در میان اعراب کافر پیش از اسلام، تنها مردها از ارث برخوردار بودند. قرآن تمام این آداب و رسوم ناعادلانه را از میان برد و همه زنان را در ارث سهیم کرد: Cيَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالأرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا[4]B.[5]
2-8 حجاب دختران و زنان
به نظر خاخام دکتر مناخم. م. برایر رسم زنان یهودی این بود که با سر پوشیده در انظار عمومی ظاهر میشدند به گونهای که گاهی اوقات حتی همه صورت را جز یک چشم میپوشاندند[6].
دکتر برایر توضیح میدهد که حجاب زنان یهودی همیشه نشانه عفت و پاکدامنی آنان در نظر گرفته نمیشد و گاهی حجاب نماد فضل و برتری و تجمل تلقی میشد تا عفت و پاکدامنی. حجاب مظهر عزت و وقار و برتری زنان اصیل و بلند منظر بوده است. حجاب همچنین نماد دست نیافتنی بودن زنان به منزله ثروتی مقدس برای همسرانشان بوده است[7]. که این نوع حجاب در اروپا تا قرن نوزدهم میلادی حفظ شد و از آن به بعد با فرهنگ سکولار و غیر دینی در آمیخته شد.
دلیل منطقی پولس مقدس، برای حجاب زنان این است که در حجاب، نماینده سلطه و اقتدار مرد –که صورت و جلال خداوند است- بر زن است، که از مرد و برای او آفریده شده است.
فلسفه وجودی حجاب، آن گونه که رهبران کلیسا گفتهاند، این است که Aحجاب و پوشش زن، نماد پیروی و فرمانبرداری زن از مرد و خداست@ که همان منطقی است که پولس مقدس در عهد جدید مطرح کرد[8].
قرآن به صراحت بیان میکند که رعایت حجاب برای حفظ و پاکدامنی واجب است. فلذا در سوره مبارکه احزاب کریمه59 چنین بیان میکند: Cيَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لأزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا B.
التماس دعا/یاعلی
[1]- سفر اعداد، باب 30، آیات2-15.
[2]- به آیه89 سوره مبارکه مائده مراجعه فرمایید.
[3]-Ibid.;p.121.
[4]- نساء/7
[5]- برای اطلاع از میزان ارث بری هر کس میتوان به آیات11،12 و 176 سوره مبارکه نساء مراجعه کرد.
[6]. Menachem M. Brayer; The Jewish Woman in Rabbinic Literature: A Psychosocial Perspective (Hoboken; N. J.: Ktav Publishing House; 1986); p.239.
[7]- Idbid.; p.139.
[8]- Donald B. Kraybill;The riddle of the Amish Culture (Baltimore: Johns Hopkins University Press; 1989); p.56.